عنوان :
قیمت : 69,700 تومان
توضیحات در پایین همین صفحه

درگاه 1

توجه : دریافت شماره تلفن همراه و آدرس ایمیل صرفا جهت پشتیبانی می باشد و برای تبلیغات استفاده نمی شود

هدف ما در این سایت کمک به دانشجویان و دانش پژوهان برای بالا بردن بار علمی آنها می باشد پس لطفا نگران نباشید و با اطمینان خاطر خرید کنید

توضیحات پروژه

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه و مقالات آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي ،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد


بخشی از متن :

تولید ناب و انبوه
مقدمه
دو انقلاب در ابتدا و انتهای قرن بیستم رخ داد. انقلاب آغازین همانا ظهور تولید انبوه و پایان عصر تولید دستی است و انقلاب پایانی ظهور ناب و خاتمه یافتن عصر تولید انبوه است . اكنون جهان در آستانه عصری جدید به سر می برد، عصری كه در آن دگرگونی شیوه های تولید محصولات و ساخته های بشر چهره زندگی او را یكسره دگرگون خواهدكرد.

پس از جنگ جهانی اول هنری فورد و آلفرد اسلون (مدیر جنرال موتورز) تولیدات صنعتی جهان را از قرون تولید دستی كه شركتهای اروپایی رواج داده بودند، به در آوردندو به عصر تولید انبوه كشاندند. و باترویج این شیوه تولید در تمام صنایع این كشور(آمریكا) رهبر جدید شیوه های تولیدی گردید و صنعت خودروسازی موتور و قلب تپنده اقتصاد این كشور شد. در همین راستا، پیتر دراكر در سال 1946 لقب <صنعت صنعتها> رابه صنعت خودروسازی اطلاق كرد.

همچنین تولید ناب در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم توسط تاای چی اوهنو درشركت خودروسازی تویوتا در كشور ژاپن مطرح گردید. بحث تولید ناب در سال 1990توسط جیمز ووماك و همكارانش از دانشگاه MIT در قالب یك كار تحقیقی با عنوان <ماشینی كه جهان را تغییر داد> منتشر گردید. او و همكارانش تولید ناب را تقریبا به عنوان تركیبی از مدل تولید سنتی (FORD) و كنترل اجتماعی در محیط تولید ژاپنی می شناسند.(منبع شماره 4)

بنابراین بحث تولید ناب ، و سایر شیوه های تولیدی با صنعت خودروسازی گره خورده است و برای توصیف شیوه تولید ناب نیاز به بررسی سه شیوه تولیدی بالاست تابا مقایسه آنها تفاوت و امتیازاتشان معلوم گردد.

تولید دستی
یك تولیدگر دستی از كارگران بسیار ماهر و ابزارهای ساده اما انعطاف پذیر استفاده می كند تا دقیقا آنچه را بسازد كه مشتری میخواهد. یعنی یك واحد در یك زمان برخی مشخصه های تولید دستی عبارتند از:
1 – وجود نیروی كاری ماهر;
2 – وجود سازماندهی بسیار غیرمتمركز;
3 – به كارگیری ابزارآلات ماشینی چندكاره ;
4 – حجم بسیار پایین تولید.

همچنین از ضعفهای تولید دستی این است كه قیمت محصول بالا بوده و در صورت افزایش حجم تولید، قیمت پایین نمی آید. (امروزه در مورد ماهواره ها و سفینه های فضایی كه برجسته ترین تولیدات دستی هستند همین مشكل وجود دارد).
از مشكلات دیگر تولیدكنندگان دستی این است كه معمولا فاقد آن سرمایه مالی وانسانی كافی هستند كه به دنبال نوآوریها و پیشرفتهای اساسی باشند چرا كه پیشرفت واقعی در دانش فنی مستلزم تحقیق و پژوهش سازمان یافته است .

اما بااین حال محصولات دستی و سفارشی همچنان بازار خود را حفظ كرده است چرا كه برخی از مشتریان نیازها و سلیقه های خاصی دارند كه فقط این شیوه تولیدی پاسخگوی نیازهای آنهاست . اما در دهه 1990 برای شركتهای تولیدكننده دستی ، تهدیددیگری از جانب شركتهای تولیدكننده ناب

، به ویژه شركتهای ژاپنی آغاز شده است و آن تهدید این است كه تولیدگران ناب در تعقیب آن بخشی از بازار هستند كه تاكنون درانحصار تولیدگران دستی بوده است . برای مثال ، شركت هوندا با اتومبیلهای ورزشی (NS-x) با بدنه آلومینیومی خود حمله مستقیمی به بازار خودروهای ورزشی (FERRARI) كرده است .

تولید انبوه
تولیدگر انبوه در طراحی محصولات از متخصصان ماهر استفاده می كند، اما این محصولات توسط كارگران غیرماهر ساخته می شوند كه ماشین آلات گران و تك منظوره راهدایت می كنند. این محصولات همشكل ماشینی ، در حجم بسیار بالا تولید می شوند. ازآنجا كه تولید محصول جدید محتاج تغییر كل سیستم است ، بسی گرانتر از محصول قبلی خواهد شد

. از این رو تولیدكننده انبوه تا جایی كه ممكن باشد، از نوآوری در طرح خودداری می كند. در نتیجه اینكه محصول ، به قیمت از دست رفتن تنوع و به دلیل وجودروشهای كاری كه برای كاركنان كسالت بار است ، ارزانتر در اختیار خریدار قرار می گیرد.برخی از مشخصه های تولید انبوه عبارتند از:
نیروی كار: تقسیم كار تا هرجا كه امكان دارد. در كارخانه های با تولید انبوه ، كارگرمونتاژكننده تنها به چند دقیقه تعلیم و آموزش نیاز دارد;

سازماندهی : بااستفاده از یك ادغام عمودی كامل ، تولیدكننده انبوه سعی می كند كه از مواداولیه تا سایر قطعات را خود تولید كند. ولی مشكل ادغام عمودی كامل ، دیوان سالاری وسیع است ;

ابزارها: از ابزارآلاتی كه فقط در هر زمان یك وظیفه را انجام می دهد استفاده می كند كه این كار صرفه جویی زیادی در زمان آماده سازی ماشین آلات به وجود می آورد.

محصول : محصولات تنوع كم دارند ولی قیمتهای آن به خاطر تنوع كم روند نزولی پیدامی كند.

تولید ناب
زادگاه تولید ناب در شركت تویوتا(1) در جزیره ناگویا در ژاپن است . نخستین پیروزی خانواده تویودا در صنعت ماشین آلات نساجی بود و در دهه 1930 به دلیل نیاز شدیددولت شركت مذكور وارد صنعت وسایل نقلیه موتوری گردید در آن سالها این شركت بامشكلاتی از قبیل بازار داخلی كوچك ، نیروی كار ثابت ، فقدان سرمایه كافی و رقبای خارجی علاقه مند به بازار ژاپن روبرو بود.

در آن سالها، آی جی تویودا (EIJI TOYODA) با مهندس شركت تاای چی اوهنو به آمریكا سفر كرده واز شركت اتومبیل سازی فورد بازدید به عمل آوردند و نهایتا به این نتیجه رسیدند كه اصول تولید انبوه قابلیت پیاده سازی در ژاپن را ندارد و این سیستم پر ازمودا MUDA(اتلاف ) است . برهمین اساس ، آنها شیوه جدید از تولید كه بعدها تولید ناب نام گرفت را ایجاد كردند.

یك تولیدگر ناب مزایای تولید دستی و تولید انبوه را با یكدیگر تلفیق كرده و ازقیمت بالای اولی و انعطاف ناپذیری دومی اجتناب می كند و از ماشین آلاتی استفاده می كند كه هم خودكار و هم انعطاف پذیرند. برخی از مشخصه های تولید ناب عبارتند از:

1 – استفاده از JIT;
2 – تاكید بر پیشگیری از تولید محصول معیوب ;
3 – پاسخ به نیازهای مشتریان ;
4 – كایزن ;
5 – سیستم افقی ارتباطات ;
6 – افزایش ادغام وظایف .

اما مهمترین تفاوت میان تولید انبوه و تولید ناب ، تفاوت در اهداف نهایی این دواست . تولیدگر انبوه هدف محدودی كه <به اندازه كافی خوب بودن > است را دارد وبه عبارتی دیگر: <شمار قابل قبول عیبها>، و همچنین بیشترین سطح قابل قبول برای موجودی و گستره معینی از محصولات یكسان اما اندیشه تولیدكننده ناب بر <كمال >است ، یعنی نزول پیوسته قیمتها، به صفر رساندن میزان عیوب ، به صفر رساندن موجودی ،تنوع بی پایان محصول !

كارخانه مونتاژ نهایی
در سیستم تولید انبوه مدیران معمولا دو ملاك برای تولید دارند: اول بازدهی دوم كیفیت . بازدهی عبارت است از شمار محصول تولیدشده در مقایسه با جدول زمانی پیش بینی شده تولید كیفیت عبارت است از محصولاتی كه از كارخانه بیرون آمده است ،یعنی پس از آنكه بخشهای معیوب محصول اصلاح شده باشد.

به همین دلیل ، مدیران برای اینكه از جدول زمانی عقب نیفتند اجازه می دهند كه مونتاژ وسیله ای با قطعه ای معیوب تا به آخر ادامه پیدا كند چرا كه عیب آن باید در محوطه دوباره كاری رفع شود.
اما <اوهنو> این سیستم را پراز اتلاف “MUDA” می دید. به نظر او تولید انبوه درمحاصره اتلاف نیروی كار، مواد خام و زمان بود. استدلال او این بود كه هیچ یك ازمتخصصانی كه فراتر از كارگران مونتاژ قرار داشتند به راستی هیچ ارزش افزوده ای برای محصول ایجاد نمی كرد.

استدلال او درباره دوباره كاری این بود كه وقتی در تولید انبوه برای آنكه خط متوقف نشود كار معیوب را به پیش می رانند، به تدریج عیبها روی هم انباشته می شود و حجم زیادی را تشكیل می دهد. از آنجا كه محوطه مجدد كاری وجود دارد، تعمیر دوباره آن نیروی زیادی می برد و چون عیبها تا پایان خط كنترل نمی شوند، تعداد زیادی محصول باعیبهای مشابه ساخته می شود، پیش از آنكه منشا مشكل پیدا شود.

بنابراین ، برخلاف كارخانه تولید انبوه كه فقط مدیر ارشد خط اجازه دارد خط رامتوقف كند، اوهنو به هر كارگر این اجازه را داد تا در صورت بروز مشكلی غیرقابل حل ،كل خط را فورا متوقف كند تا همه اعضای گروه جمع شوند و مشكل را برطرف كنند.

شایان ذكر است كه ، مشكلات در تولید انبوه به عنوان وقایعی تصادفی نگریسته می شوند. به این معنا كه هر عیب تعمیر می شود تا به این امید كه دیگر روی ندهد. امااوهنو سیستمی برای حل مشكل ایجاد كرد به نام <چراهای پنجگانه > (THE FIVEWHY’S) كه به كارگران تولید آموخته می شود كه علت اصلی هر عیب را به طورسیستماتیك پیدا كنند و سپس چاره ای بیندیشند كه مشكل مورد نظر دیگر روی ندهد.

زنجیره عرضه
وظیفه كارخانه مونتاژ نهایی كه ، مونتاژ قطعات به صورت یك محصول كامل است ،تنها 15% از كل روند تولید را تشكیل می دهد. چالشی كه شركتهای مونتاژ نهایی پیوسته باآن روبرو بوده اند، عبارت است از هماهنگی بخشیدن به روند عرضه به طوری كه سفارشات به موقع ، با كیفیت و هزینه پایین به خط مونتاژ نهایی برسد.

در سیستم تولید انبوه مسئله خرید یا ساخت ، ابتدا توسط كاركنان مركز مهندسی طراحی می شود سپس شركتهای مذكور طراحی ها را در اختیار عرضه كنندگان قرارمی دهند. همچنین تعداد، كیفیت و زمان ارائه را نیز مشخص می كنند، آنگاه ازعرضه كننده ها می خواهند كه قیمت خود را پیشنهاد دهند(2) از بین همه شركتهای داخلی و خارجی كه در این مناقصه شركت كرده اند، شركتی كه كمترین قیمت را داده باشدمناقصه را می برد.

كارخانه ناب ، شركتهای مختلف عرضه كننده قطعات را در سطوحی با كاركردهای مختلف سازماندهی می كند. و به شركتهای كه در هر سطح قرار می گیرند، مسئولیتهای مختلفی واگذار می كند. مسئولیت عرضه كنندگان نخست آن است كه به عنوان بخش مكمل گروه تكوین محصول ، در امر تكوین محصول جدید فعالیت كنند. همچنین كارخانه ناب عرضه كنندگان رده نخست را تشویق می كند تا با یكدیگر درباره بهتركردن مراحل طراحی مشورت كنند. چون اكثرا هر عرضه كننده در یك نوع قطعه تخصص داردو از این لحاظ با عرضه كنندگان دیگر گروه در رقابت نیست ، انتقال اطلاعات امری ساده ودر عین حال مفید برای همه است .

هر عرضه كننده رده نخست ، با عرضه كننده رده دومی كار می كند و وظیفه ساختن هرجزء به این شركتهای رده دوم داده می شود. این شركتهای عرضه تقریبا مستقل بوده ومونتاژگر ناب در بخشی از سرمایه این شركتها سهیم است و به صورت بانكدار گروه عرضه كنندگانش عمل می كند، و نیاز مالی آنها را به صورت وام رفع می كند و از نیروی انسانی خود در صورت نیاز شركتهای عرضه كننده به آنها نیروی متخصص و مدیر قرض می دهد.

بنابراین مزیت استفاده از تولید ناب برای عرضه كنندگان عبارت است از كاهش موجودیهای ، افزایش جریان نقدینگی ، بهبود كیفیت ، تسهیل بازاریابی و; كه تمام مواردمذكور منجر به كاهش هزینه های شركتهای عرضه كننده می شود.

طراحی قطعات در تولید انبوه
روند طراحی در این شركتها مرحله به مرحله ، به صورت هرگام در یك زمان آغازمی شود. نخست ، گروه طراحی محصول در شركت مونتاژ، طرح كلی مدل جدید رامشخص می كند و مدیریت ارشد آن را مورد بررسی قرار می دهد.

سپس جزئیات محصول طراحی می شود و در مرحله بعد نقشه های مهندسی دقیق برای قطعه آماده می شود و موادی كه باید از آن ساخته شود، به طور دقیق تعیین می گردد و در این مرحله سازمانهای سازنده این قطعات از طریق مناقصه مشخص می شوند. در این مرحله مونتاژگرتولید انبوه یك حد كیفی نیز تعیین می كند سپس قیمت ، شرایط تحویل و زمان قراردادمشخص می شوند.
در این شكل رابطه ، مونتاژگر تكیه بر <قیمت > دارد. بنابراین ، رمز اصلی در بردن مناقصه برای عرضه كنندگان ، دادن یك قیمت پایین برای هر قطعه است . بنابراین عرضه كنندگان در ابتدا سعی می كنند كه قیمتی حتی پایین تر از بهای تمام شده بدهند تامناقصه را ببرند. بعد از آنكه مونتاژگر به آنها وابسته شد به دلایل مختلف و بنابر سنت تعدیل قیمت سالانه ، كه تورم كلی را مدنظر قرار می دهد قیمتها را افزایش می دهند واینگونه است كه قرارداد آنها به قرارداد پولسازی تبدیل می شود.

طراحی قطعات در تولید ناب
عرضه كنندگان در این سیستم تولیدی براساس قیمتهایی كه می دهند انتخاب نمی شوند، بلكه اساس گزینش آنها سابقه همكاری و تجربه ای است كه از عملكرد آنهاوجود دارد. در این سیستم ، ارتباط عرضه كنندگان به صورت هرمی شكل است كه عرضه كننده اول طرف اصلی با مونتاژگر است و عرضه كنندگان فرعی به صورت سلسله مراتبی با هم ارتباط دارند.

عرضه كنندگان رده اول پس از شروع روند طراحی دو تا سه سال پیش از تولید، هیاتی را كه مهندسان طراح دائم نامیده می شوند، به گروه تكوین درشركت مونتاژ معرفی می كنند. هنگامی كه طراحی محصول با همكاری پیوسته مهندسان شركتهای عرضه كننده تكمیل شد، طراحی و مهندسی دقیق تر بخشهای متفاوت به متخصصان مربوطه در شركتهای عرضه كننده ارجاع می شود. از این رو، كل مسئولیت طراحی و ساخت قطعات یك سازه به عهده عرضه كننده رده اول است .

عرضه ناب در عمل
در تعیین قیمت و تجزیه و تحلیل هزینه ، نخست مونتاژگر ناب یك قیمت هدف (TARGET PRICE) برای محصول مشخص می كند، سپس با عرضه كننده بر سرچگونگی ساخت این محصول به نحوی كه در چارچوب این قیمت سود معقولی برای هر دو فراهم آورد به توافق می رسد. به عبارت دیگر در این سیستم به جای آنكه قیمت براساس هزینه های عرضه كننده تعیین شود براساس ظرفیت بازار تعیین می شود.

برای رسیدن به این قیمت نهایی مونتاژگر و عرضه كننده از تكنیك های مهندسی ارزش استفاده می كنند، هم برای كاهش هزینه های هر مرحله تولید و هم برای شناسایی هر عاملی كه می تواند از هزینه هر قطعه بكاهد. سپس مونتاژگر و عرضه كننده برسر قیمت با حفظ سودمعقول عرضه كننده ، به قیمت هدف می رسند.

برای آنكه رهیافت ناب به نتیجه برسد، عرضه كننده باید بخشی اساسی از اطلاعات انحصاری خود را درباره هزینه ها و فنون تولید در اختیار مونتاژگر قرار دهد. مونتاژگر وعرضه كننده ، فرآیند تولید عرضه كننده را گام به گام مورد بررسی قرار می دهند تا راهی برای كاهش هزینه ها و بهبود كیفیت بیابند.

دومین مشخصه عرضه ناب ، كاهش پیوسته قیمتها در طول عمر یك مدل است . ازآنجایی كه قیمتها برمبنای چارچوبی معقول مشخص شده است مونتاژگران می دانند كه برای تولید هر محصولی منحنی یادگیری وجود دارد. بدین تریتب ، می دانند كه هزینه هاباید در سالهای بعد كاهش یابد. درواقع ، در شركتهای تولید ناب اصلاحات سریعتر انجام می گیرند، یعنی منحنی های فراگیری به نسبت منحنی های فراگیری در شركتهای تولیدانبوه دارای شیب بیشتری هستند و دلیل این امر وجود كایزن در فرایند تولید است .

از تفاوتهای مهم دیگر، شیوه ارائه سازها به مونتاژگر است . اكنون شركتهای عرضه كننده سازها را به طور مستقیم و غالبا به طور ساعتی ، یعنی چندبار در یك روز به خط مونتاژ می رسانند. در ضمن این قطعات عرضه شده مورد بازرسی قرار نمی گیرند. پس از مصرف قطعات ، مونتاژگر جعبه های خالی قطعه را برای عرضه كننده پس می فرستد تاقطعات مورد نیاز مجددا ارسال گردد. در چنین سیستمی یكی دیگر از ویژگیهای تولیدناب مطرح می شود كه یكنواختی تولید است . در این سیستم كه كاركنان آن به دلیل بیمه های شغلی ، هزینه های ثابت تلقی می شوند، اهمیت یكنواختی تولید بیشتر می شود.از این رو پیشتازان تولید ناب برای هی جون كا (HEIJUNKA) یا یكنواختی تولید، تلاش بسیار می كنند كه تا آنجا كه ممكن است كل میزان ساخت محصول ثابت نگاه داشته شودكه این امر از طریق سیستم فروش فعال شركتهای ناب محقق می شود.

شیوه های طراحی در تولید انبوه و ناب
تفاوت شیوه های طراحی تولیدكنندگان انبوه و ناب در چهار مورد است :
1 – رهبری : تولیدكنندگان ناب از نوعی رهبری به نام (شوسا) كه تویوتا پیشگام آن بود،استفاده می كنند. شوسا رهبر گروهی است كه وظیفه اش طراحی و مهندسی محصول جدید و آماده كردن آن برای تولید است . شوسا دارای قدرت بسیاری است او فرایندی راهدایت می كند كه نیازمند مهارتهای بسیاری است كه از عهده یك فرد خارج است .تولیدكنندگان انبوه نیز دارای رهبر گروه تكوین محصول هستند. اما در این سیستم رهبربیشتر یك هماهنگ كننده است كه وظیفه اش متقاعدكردن اعضای گروه برای همكاری است . این رهبر دارای قدرت محدود است .

2 – كار گروهی : شوسا گروه كوچكی را برای اجرای پروژه تكوین محصول گرد هم می آورد. اعضای این گروه همه از بخشهای اجرایی شركت هستند. نظیر بخشهای ارزیابی بازار، طراحی محصول ، مهندسی تولید و عملیات كارخانه .

البته افراد گروه پیوند خود رابا بخشهای اجرایی مربوطه حفظ می كنند، ولی در طول عمر برنامه آنها مشخصا تحت فرمان شوسا هستند. در مقابل در بیشتر شركتهای انبوه ، یك پروژه تكوین شامل افرادی است كه برای مدت كوتاهی از بخشهای اجرایی قرض گرفته می شوند. همچنین خودپروژه در طول خط تولید كه گستره آن از ابتدا تا انتهای شركت است ، از بخشی به بخش دیگر در حركت است در نتیجه در هر بخش افراد متفاوتی روی پروژه كار می كنند.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


دانلود
قیمت : 69,700 تومان

درگاه 1

Copyright © 2014 cpro.ir
 
Clicky