دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه و مقالات آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي ،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
انواع كودك آزاری
بخش اول: كودك آزاری جسمانی
با وجود تنوع تعاریف از سوی روانشناسان و دانشمندان علوم روان شناختی از مفاهیم بدرفتاری، سوء رفتار و ; باید گفت، تمام این تعریفها حول چهار محور آزارهای جسمانی، جنسی، غفلت و آزارهای عاطفی روانی می گردد.
حدود كودك آزاری از محروم ساختن كودك از غذا، لباس ، سرپناه، و محبت پدر و مادر تا مواردی كه در آن كودكان از نظر جسمی توسط یك فرد بالغ مورد آزار و بد رفتاری قرار می گیرند كه آشكارا به صدمه دیدن و غالباً مرگ آنان منجر می شود، گسترده است. بسیاری از این كودكان مورد آزار جنسی قرار گرفته اند، گرسنگی كشیده اند،سوزانده شده اند، كتك خورده اند، زخمی شده اند، به میز و صندلی زنجیر یا محبوس گشته اند و شمار بسیاری از این كودكان در نتیجه شدت اینگونه بدرفتاری ها از دنیا رفتهاند.
قانون حمایت از كودكان مصوبه 1988 آزار بدنی را چنین تعریف میكند: «آسیب دیدن و صدمهدیدگی كودك زیر18 سال، توسط والدین یا سرپرست بلافصل وی كه موول رفاه و آسایش اوست. به طوری كه سلامت و ایمنی كودك طبق قوانین تدوین شده به وسیله وزارت بهداشت و خدمات انسانی به خطر افتاده است.»خشونت شدید بر اساس این شاخص شامل لگد زدن، كتك زدن، باشت ضربه زدن، با اشیاء اقدام به كتك زدن، ارعاب كردن، تهدید به وسیله چاقو یا اسلحه، سوزانیدن، گاز گزفتن، پرت كردن و سیلی زدن است. (خضروی افلاكفر، 1375، ص:5و8و20)به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، كمیسیون امور جوانان اسپانیا در دسامبر1998 چنین گزارش داد:در حال حاضر یك میلیون و 400 هزار كودك و نوجوان اسپانیایی توسط والدین خود مورد انواع تنبیه قرار میگیرند.این كمیسیون با انتشار نتیجه تحقیقات خود كه در تمامی مطبوعات این كشور به چاپ رسید، عنوان كرد: 500هزار تن از كودكان در خانواده با «تربیت بدنی» موجه میشوند و 900 هزار كودك و نوجوان نیز توسط والدین تحت فشارهای روانی و آزار و اذیت قرار می گیرند.
در این تحقیقات همچنین تصریح شده است: 400 هزار تن از كل این تعداد كودكان نیز قربانی هر دو شكل تنبیه بدنی، شكنجه و آزارهای روانی در خانوادهها هستند. این كمیسیون در گزارش خود از والدین اسپانیایی خواست تا به جای پرداختن به اعمال شیوههای تنبیه، محبت را به كودكان و نوجوانان خود بیاموزند.كمیسیون مورد نظر همچنین افزود: 5/72 درصد از كودكان مجرم در آمریكا توسط والیدن خود مورد تنبیه شدید قرار گرفتهاند و 9/96 درصد این كودكان بدون ابراز هیچگونه محبتی از سوی والدین خود رشد كردهاند.به خبری كه در ژانویه 1999 در روزنامه لوپاریزن به چاپ رسید و توسط خبرگزاری جمهوری اسلامی مخابره شد، توجه كنید: یك زوج هائیتیتبار مقیم فرانسه به اتهام شكنجه فرزند ده ساله خود، در دادگاه منطقه ورسای (در حومه پاریس) محاكمه شدند).
«ژوزف توسان» 44 ساله و همسرش «ویولان» متهمند كه پاهای «امانوئل» را با زنجیر بسته و وی را در محل اقامتش زندانی كردهاند.از دیگر موارد اتهام والدین امانوئل شكنجه و ضرب و شتم فرزندشان است.رفتار وحشیانه این زوج با فرزندشان هنگامی فاش شد كه امانوئل موفق به فرار از اتاقی شد كه در آنجا برای مدتی طولانی زنجیر شده بود.امانوئل پس از فرار از منزل، خود را به خانه یكی از دوستانش رساند و والدین دوست وی پس از مشاهده آثار شكنجه بر بدن كودك، او را به اداره پلیس محل منتقل كردند.به نوشته لوپاریزین، علاوه بر ضرب و شتم كودك، آثار شلاق بر بدن امانوئل همچنان باقی است و به گفته خود او، والدین سنگدل گاهی اوقات مدتها وی را از ناحیه پا از سقف اتاق آویزان میكردند.
در ماههای نخست سال 1999 میلادی پس از آنكه مشخص شد كه پدر و مادرها بچههای كوچك خود را به شدت كتك میزنند، كمیته ای در كالیفرنیا تشكیل شد تا حقوق كودكان، حفظ شده و تنبیه بدنی آنان باعث عقده حقارت در نوجوانی و میانسالی نگردد.
این كمیته پس از بررسی چگونگی تنبیه كودكان اعلام كرد: «پدر و مادرها تنها حق دارند با كف دست به پشت بچهها بزنند و به این ترتیب آنان را تنبیه كنند».بدرفتاری جسمانی با كودك چیست؟در تعریف بدرفتاری جسمی با كودك، اتفاق نظر وجود ندارد. «جلس« و «استروس» در سال 1979، بدرفتاری جسمی با كودك را این گونه عنوان كردهاند: طهرگونه خشونتی كه به قصد آزار جسمی به كودك اعمال یا به این نیت تلقی شود.»به این ترتیب، سیلی زدن به صورت یا روی دست نیز بدرفتاری جسمی است. در حالی كه معمولا این میزان تنبیه، قانونی و از نظر اجتماعی پذیرفته شده است. تعریف عملیتر از بدرفتاری جسمی با كودك چنین استك «هر عملی كه به طرز غیر تصادفی موجب وارد آمدن آسیب جسمی به یك كودك شود».این آسیب اغلب، به دنبال تنبیه بدنی شدید یا بدون دلیل ایجاد میشود.
بسیاری از خشونتهای خانوادگی از دید اجتماعی، قابل پذیرش نیست و خشونت بدرفتارانه خوانده میشود. اگر پذیرش یا نپذیرفتن اجتماعی یك رفتار را ملاك تفكیك رفتار طبیعی از بدرفتاری بدانیم، می بایست. میزان شیوع رفتارهای خشونتآمیز را در هر جامعه سنجید و معیار خاص آن جامعه را ارائه نمود. به عنوان نمونه. اگر در یك منطقه تنبیه كودكان با سوزانیدن دست. شایع و طبیعی تلقی شود. نباید این رفتار را بدرفتاری خواند.بنابراین به نظر میرسد، برای رسیدنه به یك تعریف واحد و كاربردی. بهتر است به جای ملاك نرم اجتماعی، از ملاك وقوع صدمه استفاده نمود. 0رحیمی موقر، 1376، همایش)آزار جسمی كودك طیف وسیعی دارد. كتك زدن، نیشگون گرفتن. تكانهای شدید به كودك. سیلی زدن، داغ كردن. گاز گرفتن و . . . همگی از عواملی است كه در بسیاری از موارد، منجر به فوت كودك میگردد.
حتی در صورت زنده ماندن كودك نیز گاه آثار شكنجه تا ابد بر بدن وی باقی خواهد ماند. ممكن است. نوزادی كه زیاد گریه میكند، بر اثر تكانهای شدیدی كه مادر یا پرستار بر او وارد میكند، جان بسپارد.كودك دیگری كه بر اثر ضربه جسمی سنگین بر جمجمهای دچار خونریزی مغزی شده، فوت نماید . . . اما هستند، كودكانی كه انواع شكنجه ها داغ شدن. كتك خوردن و . . . را شاید هر روز. بارها و بارها تجربه میكنند.این كودكان معمولا توسط همان كسانی كه شكنجه میشوند. از خوردن غذا نیز منع میگردند. به لحاظ روحی و روانی انواع توهینها. تحقیرها، تبعیض ها . . . را تحمل می كنند و دچار مرگ تدریجی می شوند.نمونه بارز این مورد، دختر 9 سالهای بود كه نیمه شب 1376 در حالت كما به بیمارستان مفید تهران آورده شد و پس از 30 ساعت مراقبت، به رغم درمانهای انجام شده، فوت كرد.رزیدنت ارشد بیمارستان مفید، وضعیت این كودك را به هنگام ورود به بیمارستان چنین عنوان كرد.
در بدو مراجعه، علائمی از حیات در بیمار وجود نداشت. در معاینهای كه به عمل آمد، قلب و ریه كودك به هیچ وجه كار نمیكرد و به اصطلاح دچار مرگ مغزی شده بود. بلافاصله اقدامهای اولیه احیا را انجام دادیم و توانستیم، قلب بچه را برگردانیم، ولی تنفس به دلیل مرگ مغزی عملا قابل برگشت نبود . . .
بیمار مجموعا 36 ساعت تحت مراقبت بود، اما متاسفانه قلب او از تپش ایستاد و موفق به احیای مجدد آن نشدیم.دكتر علیرضا كاهانی، متخصص پزشكی قانونی، گزارش پزشكی قانونی را درباره مرگ این كودك چنین اعلام كرد:این كودك با 110 سانتیمتر قد و 15 كیلوگرم وزن 24 ساعت پس از مرگ به پزشكی قانونی تحویل داده شد. تمام عضلات و قسمتهای بدن او تحلیل رفته و نمای واضحی از یك سوء تغذیه شدید بود.موهای سر او در بعضی از نواحی به طور كامل كنده شده بود.زخمهای در حال التیام در فرق سر، گونهها، شكستگی دندان پیشین سمت راست از ریشه ساییدگیهای در حال التیام روی گونه و پشت گوش و در مجموع 16 زخم در حال التیام و چهار ساییدگی در سر و صورت.چرا پدر و مادر فرزند خود را كتك میزنند؟
اغلب ما كه فرزند داریم، گاه احساس میكنیم، میخواهیم، آنها را كتك بزنیم. این احساس به ویژه وقتی فرزندمان از گریه دست نمیكشد، غرولند می كند یا روی حرف ما حرفی میزند، در ما تشدید می شود.گاه بیش از رفتار كودك، حال خود ما و اینكه تا چه اندازه خسته، زیر فشار عصبی، مضطرب یا ناخشنود هستیم، سبب بدرفتاری ما با فرزندانمان میشود.بسیاری از ما میتوانیم، این احساس را در خود كنترل كنیم، اما متأسفانه بسیاری از والدین از انجام این مهم برنمیایند.تنها برای پی بردن به علت میتوانیم به حدس و گامن متوسل شویم. اما والدینی كه اقدام به مجازاتهای جسمانی میكنند، ظاهرا از ویژگیهای مشتركی برخوردارند.
نخست اینكه به هر دلیل نمیتوانند، نیروی محركه خود را ككنترل كنند. پدران و مادرانی كه فرزندان خود را كنترل میكنند، هر آیینه گرفتار احساسات منفی باشند و نیازمند تخلیه آن شوند به این كار اقدام میكنند و به نظر میرسد، این والدین از نتایج كاری كه میكنند، مطلع نباشند.
ضرب و شتم فرزندان گاه واكنش خود به خود به استرس است. اغلب كسانی كه فرزندان خود را مورد ضرب و شتم قرار میدهند، خود در خانوادههایی بزرگ شدهاند كه در آنجا بدرفتاری جسمانی متداول بوده است. بخش مهمی از رفتار آنان تكرار مستفیم آن چیزی است كه خود در كودكی تجربه كرده اند و در كم سالی آموختهاند. الگوی آنها كسی بوده كه با آنها بدرفتاری كرده است.بسیاری از این والدین با انبوهی از مشكلات احاسی و نیازهای برآورده نشده، پای به دوران بلوغ میگذارند و به لحاظ احساسی هنوز كودكاند.اغلب آنها به عنوان جانشین پدر و مادر به فرزندان خود نگاه میكنند و می خواهند، نیازهای احساسی و عاطفی برآورده نشده در دوران كودكی خود را برآورده سازند. پدر و مادر بدرفتاری كه میبینند، این كودك نمیتواند، نیازهای آنها را براورده سازد، خشمگین میشوند و خشم خود را بروز می دهند. در آن لحظه به خصوص كودك بیش از هر زمانی در مقام جانشین پدر و مادر است. زیرا در واقع یا مادر بدرفتار خشم از پدر و مادر خود را بر سر او خالی میكند.
بسیاری از پدران و مادرانی كه فرزندان خود را كتك میزنند، الكلی یا معتاد به مواد مخدر هستند. مصرف مواد مخدر اغلب به فروپاشی كنترلهای عمل با انگیزه آنی منجر میشود. هر چند لزوما والدینی كه اقدام به ضرب و شتم فرزندان خود می كنند، به این گروه محدود نمیشوند. بدرفتاری جسمانی انواع متعدد دارد، اما در تاركترین طیف این گروه به والدینی برخورد میكنیم كه صرفا به منظور خالی كردن نارحتیهای خود بچهدار میشوند. بسیاری از این اشخاص مانند سایرین و دیگران حرف میزنند و رفتار می كنند. اما اینها انساننما هستند و از احساسات و ویژگی های انسانی بویی نبرده اند.خشونت جسمانی با فرزندان، اعلب واكنشی نسبت به استرس ناشی از محیط كار، اختلاف با یكی از اعضای خانواده یا یكی از دوستان یا تنش عمومی به خاطر سبك و طرز زندگی و ناخشنودی از آن به طور كلی است.بچهها هدفهای سادهای هستند. نمیتوانند، به دفاع از خود برخیزند و میتوان آنها را به سكوت مجبور كرد.
متأسفانه هم برای شخص بدرفتار و هم برای قربانی، جابهجا شدن خشم تنها به طور موقت اسباب تسلی خاطر بدرفتار را فراهم میسازد. بخش اصلی خشم او دست نخورده باقی میماند و بار دیگر تولید مشكل میكند و متأسفانه هدف خشم او نیز مجبور به تحمل میشود تا این ناراحتی را به دوران بلوغ ببرد.جمعی دیگر از بدرفتارها به جای اینكه كسی را مسؤول رفتار خود بدانند و او را سرزنش كنند، در مقام توجیه رفتار خود میگویند كه به مصلحت كودك با او چنین رفتاری میكنند. بسیاری از والدین هنوز معتقدند كه مجازات جسمانی تنها راه موثر برای ایجاد یك رفتار اخلاقی درست در منزل است.بسیاری از والدین روزگار ما معتقد به وجود شر و شرارت در كودك هستند. معتقدند كه با كتك زدن و مجازات جسمانی مانع از آن میشوند كه فرزندشان به راه بد برود.
در مقام توجیه كار خود میگویند: «من هم در كودكی بارها كتك خوردم و این كتك خوردن به می آسیب نزد . . . »در این میان جمعی از والدین هم معتقدند كه با كتك زدن به فرزندان خود، آنان را موجوداتی محكمتر، شجاعتر یا قویتر میسازند.
كاملا بیمعنی است، اگر گمان كنیم كه مجازات جسمانی روی كودك تأثیر مثبت بر جای میگذارد.بررسیهای به عمل آمده نشان میدهد كه مجازاتهای جسمانی حتی اگر در واكنش به رفتار ویژهای باشد. موثر واقع نمی شود. ثابت شده است كه كتك زدن در نهایت اثری كوتاه مدت دارد و در كودك احساس قدرتمندی از خشم. انتقام و بیزاری از خویشتن ایجاد میكند.
برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید