مقاله در مورد كشت گردو و موانع پيش رو در word دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد كشت گردو و موانع پيش رو در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه و مقالات آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي مقاله در مورد كشت گردو و موانع پيش رو در word،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
كشت گردو و موانع پیش رو
1- مقدمه:
گردوی معمولی (Juglans vegia L.) متعلق به خانوادهJuglandceae و سطح زیر كشت آن در ایران حدود 62/109810 هكتار بوده و سالیانه بطور متوسط 60/168072 تن گردو از درختان بارور در ایران برداشت میگردد. گردو بخاطر نقشی كه در تغذیه، درآمد ناشی از صادرات در اقتصاد و كشاورزی دارد در ایران و جهان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
تاكنون عوامل بیماریزای مختلفی از جمله قارچها، باكتریها و بیماریهای ناشی از عوامل محیطی (غیرزنده) از ایران گزارش شده است. بیماری شانكو سیتو سپورایی گردو از اولین بیماریهایی است كه در گردو و مورد توجه قرار گرفته و در بعضی مناطق مهم كاشت گردو گزارش و مورد شناسایی قرار گرفته است. در گذشته كاشت گردو بطور وسیع در ایران محدود به چند استان غربی كشور بوده ولی در سالهای اخیر در اكثر مناطق ایران كاشت گردو بخصوص ارقام جدید
توسعه زیادی پیدا نموده كه پیرو آن مسائل مهمی از نظر بیماریشناسی گیاهی مشهور گردیده است. یكی از این بیماریها شانكوسیتو سپورایی است كه هماكنون در اكثر مناطق كاشت گردو در ایران هم روی درختان بالغ و جوان و حتی در نهالستانها بطور گسترده شیوع پیدا كرده است. اگر چه در مناطق محدودی از كشور چندین گونه به عنوان عامل این بیماری شناسایی و گزارش گر
دیده ولی در مورد گونههای مهم روی گردو در سایر مناطق ایران گزارش دقیقی در دست نیست.
با توجه به اهمیت روزافزون گردو به عنوان یك محصول ارزشمند از نظر غذایی و اقتصادی و ضرورت شناسایی گونههای مهم از نظر بیماریشنای گیاهی این طرح تحقیقاتی با هدف شناسایی گونه های شبه جنس سیتوسپورا مولد بیماری شانكر سیتوسپیورایی گردو در ایران پیشنهاد گردیده است.
2- خصوصیات گیاهشناسی گردو
گردو با نام علمی Juglans regia از خانواده Juglandaceae میباشد كه آنرا بومی نواحی آسیای غربی و هیمالیا نام بودهاند. در ایران در جنگلهای شمال از آستارا تا گلی داغ، از جلگه و ساحل تا ارتفاع 1500 متر از سطح دریا انتشار داشته و بطور پراكنده یا كم و بیش انبوه در جنگلها دیده میشود. همچنین در جنگلهای غرب و در راه سنندج به مریوان بطور خودرو مشاهده میگردد. گردو از درختانی است كه بواسطه چوب و دانهخود مورد توجه قدیمیان بوده و سالیان و قرون متمادی بدست بدست بشر و حتی پرندگان تكثیر و در نقاط مختلف دنیا انتشار یافته است. از این جهت اظهار نظر درباره بومی بودن آن در ایران ساده نیست.
گیاهی است یك پایه و خزاندار كه ارتفاع آن از 10 تا 25 متر متغیر و دارای برگهای مركب شانهای است. ریشه گردو محوری و عمیق بوده و نیاز به خاكی با سنگینی متوسط دارد. تكثیر گردو از طریق كاشت بذر و پیوند زدن انجام میشود ولی در ایران اكثر درختان گردو و غیر پیوندی هستند.
در جنس Juglans حدود 15 گونه مختلف وجود دارد. انواع این درخت در چین، ژاپن، فرانسه و آمریكا كشت میشود. مهمترین گردوهای موجود در دنیا معروف به گردوی ایرانی است زیرا ابتدا از ایران به سایر كشورهای خاورمیانه و از آنجا به یونان و روم و انگلستان و سپس به آمریكا انتقال یافته است.
هر چند گردوهایی كه در مناطق مختلف ایران كاشته میشوند از گونه گردوی معمولی (J-refia) هستند ولی با توجه به اختلافهای باغبانی در نقاط مختلفی ایران به نامهای متفاوتی مانند گردوی كاغذی، سنگی، ماكویی، سوزنی، نوك كلاغی، ضیاء آبادی، خوشهای، نبرداری و . . . شناخته میشوند.
3- اهمیت و گسترش قارچهای شبه جنس Cytospora
قارچهای شبه جنس Cytospora پراكندگی جهانی داشته و بیشتر گونه های آن روی میزبانهای چوبی و درختی دیده میشوند كه بیماریهای ناشی از آنها بنام Cytosporn conker معروفند كه در ایران بخاطر رنگ فتیله حاصل از فعالیت اسپورزایی این قارچها بنام بیماری فتیله نارنجی معروف گشته است گر چه الزاماً همه گونه ها فتیله تولید نمیكنند.
در گذشته تصور بیشتر كارشناسان بیماریهای گیاهی بر این بود ك
ه قارچهای این شبه جنس گذر رو یا پارازیتهای ضعیف و درجه دو بوده و اهمیت زیادی برای بیماریهای ناشی از آنها قائل نبودند و باعث میشد كه هنگام بازدیدها و مطالعات خود با وجودی كه به تكرار به پیكنیدیومها و فتیلههای تولید شده توسط قارچ روی شاخه و تنههای خشكیده یا در حال خشك شدن برخورد میكردند به آنها توجهی نكرده و دنبال عامل دیگری بعنوان عامل اصلی بگردند و سعی می كردند كه قارچ دیگری را جداسازی و به عنوان عامل اصل معرفی كنند و در صورت عدم موفقیت عوامل دیگری مانند شرایط بد خاك. ناسازگاری بین پایه و پیوند یا عدم سازگ
اری ارقام با شرایط اقلیمی محل را به عنوان عامل احتمالی خشكیدگی درختان بیمار معرفی كردهاند. حال آنكه این گروه قارچها میتوانند بسیار مهاجم بوده و به عنوان عامل اصلی به درختان قوی و سالم و شاداب حمله كرده و آنها را بخشكانند. گاهی در اثر حمله این قارچها روی شاخهها و تنه درختان زخمهای ویژهای پیدا میشود كه معمولاً توأم با ترشح صمغ است و به تدریج این شاخهها خشك میشود
(Cytospota Canker perenial canker) و زمانی هم حمله این قارچها موجب میگردد كه تمامی درخت د ر مدت كوتاهی یكباره از پای درباره و خشك شود ( Apoplexy) . در این حالت سرتاسر تنه و شاخه پوشیده از استردمای قارچ میگردد و فتیلههای خارج شده از آنها منظره خاصی به درخت میدهد.
نكته مهم قابل ذكر این است كه اگر چه این قارچها برای ایجاد آلودگی احتیاج به راه نفوذ داروند ولی بعضی از راههای نفوذ همیشه و در همه حال بطور طبیعی روی درخت وجود دارد و دیگر آنكه بین گونههای یك قارچ نژادهای متفاوتی هستند كه از نظر قدرت تهاجم و بیماریزایی كاملاً با هم متفاوتند. برخی به زحمت از گندروها تمیز داده میشود و بعضی آنچنان مهاجم هستند كه موجبات مرگ آنی درخت را فراهم میسازند.
4- ویژگیهای شبه جنس Cytospora
استرومای قارچهای این شبه جنس كه قطر آن معمولاً بین 25 تا 4 میلیمتر تغییر میكند در اپیدرم یا پریدرم اندامهای مورد حمله تشكیل میشود. قسمت بالای استروما كه به تدریج رشد میكند ایجاد برجستگیهای محدب، گنبدی و یا مخروطی شكلی در سطح میزبان میكند. در مرحلهای ممكن است پریدرم را پاره كند و در این حالت قسمتی از آن از خارج نمایان گردد كه به اشكال مختلف قایقی، بیضی، دایرهای و گاهی بدون شكل مشخص بوده و به رنگهای معمولاً چند اتاقك (Chambers) بوجود میآید كه به مجموعه این اطاقكها پیكنیدیوم میگویند. این اتاقكها بوسیله دیواره یا زوائدی به چند حفره (Loculi) تقسیم میشود. این حفرهها به اشكال مختلف بوده و به سمت بالا باریك میشود. اتاقكهای پیكنیدیوم گاهی بطور نامنظم و زمانی منظم و دایرهوار اطراف
یك حفره مركزی یا ستونك (Columellu) مستقر میگردند. اتاقكها در انتها بهم وصل شده و یا بطور مجزا با یك یا چند مجرا به سطح ریسك منتهی میگردد و انتهای آنها به شكل نقطه یا نقاط تیره در متن دیسك دیده میشود كه دهانه (Ostiole) نام دارد. در سطح داخلی اتاقكها و حفرهها كنیدیوفورهای ساده معمولاً نخی شكل و گاهی منشعب بوجود میآید كه در انتهای كنیدیو فورها و یا انشعابات آنها نخی شكل و گاهی منشعب بوجود میآید كه در انتهای كنیدیوفورها و یا
انشعابات آنها كنیدیهای قارچ به تعداد بیشمار تولید میشود و غالباً فضای بین حجرهها و اتاقها را پر كرده و در محیط مرطوب و شرایط مناسب مادهای ژلاتینی به گونه رشتههای مارپیچ از راه دهانه پیكنیدیوم در سطح دیسك خارج میشود. به این رشته مارپیچ (Tendril) میگویند و رنگ آن سفید، زرد، قرمز یا قهوهای است و این رنگ صفت مشخصه در تشخیص میباشد. كنیدیومها
كوچك (3 تا 10 میكرومتر) كمی خمیده و در دو انتها گرد است (Allantoid) كه اصطلاحاً سوسیسی شكل مینامند. در قاعدتاً استروما در بعضی گونهها لایهای قهوهای یا تیره دیده میشود كه سطح استروما را مانند بشقاب یا كوزهای در برگرفته و آنرا از بافت میزبان جدا میسازد. این لایه كه تا زیر اپییدرم و ندرتاً تا پیرامون دیسك كشیده میشود.
كنسپتاكل (Conceptacle) نام دارد.
Sutlon ویژگیهای جنس Cytospora را این گونه شرح میدهد: میسلیوم دیوارهدار، قهوهای روش تا شفاف، كنیدیو ما تا از نوع استروماتیك حقیقی، مجزا، زیراپیدرمی. مخروطی شكل، فرو رفته در بافت میزبان كه فقط سر آن بیرون است. به رنگ قهوهای تیره، چند حفرهای كه حفرهها بصورت شعاعی قرار گرفته كه به طرف مركز باریك شده و بوسیله دیوارههایی به رنگ قهوهای روشن تا تیره با بافت زاویهدار از هم مجزا میشوند ولی در منطقه دهانه یا Ostiole به همدیگر میپیوندند. سلولهای لایههای زیرین، میانی و فوقانی دارای دیواره ضخیم بوده و در منطقه كنیدیزایی به
سلولهای كوچك زاویهداری ختم میشوند. كنیدیوفورها شفاف و دیوارهدار كه در بالا و پایین بطور نامنظم چند شاخه میشود، صاف و اغلب با یك كنیدی انتهایی، سلول های كنیدیزا انتروبلاستیك، فیالیدیك، مجتمع، راست، شفاف، و صاف كه گاهی از شاخههای كوچك جانبی بلافاصله زیر دیوارهها جداكننده بوجود میآیند. كنیدیها در تودههای رنگی متفاوتی، گاهی كروی، قطرهای یا فتیلهای تشكیل میشوند. كنیدیهای شفاف، یك سلولی با دیواره نازك، صاف و سوسیسی شكل.
گونههای سیتوسپورا اشكال آنامورف جنس Vulosa میباشند كه گاهی همراه با مرحله آسكوماپی دیده میشوند اگر چه بیشتر بصورت جداگانه یافت میشوند. بیش از 400 گونه در شبه جنس توصیف شده و تعدادی نیز اشتباهاً در جنسهای دیگری مانند Dend
rophoma sau. آورده شدهاند.
5- بررسی بیماری شانكرسیتو پسورایی یا فتیله نارنجی گردو در ایران:
بهداد عامل بیماری فتیله نارنجی گردو را گونه Cytospotu Ceratophora نام برده در كتاب بیماریهای گیاهی درختان میوه در ایران گسترش آنرا در شهرهای اصفهان، شهریار و ورامین ذكر كرده است. بیماریهای ناشی از گونه های شبه جنس Cytosporu از سال 1356 توسط اشكال مورد مطالعه قرار گرفته و در مطالعات خود بیمار شانكر سیتوسپورایی گردو را از استانهای آذربایجان شرقی در شهرستانهای آذرشهر و شبستر و استان استان آذربایجان غربی در شهرستان اشنوید گزارش و دو گونه بنامهای C.Juglan dicola و C. Juglandina را بعنوان عامل بیماری ذكر كرده است كه فرم جنسی گونه اول را بنام Valsa iranica نامگذاری نموده است.
همانطور كه ذكر گردیده تاكنون سه گونه روی گردو در ایران شناسایی گردیده است اشكال عقیده دارد كه مشخصات قارچ C. ceratophora ذكر شده در ایران با قارچ C.Juglan dicola مطابقت داشته و فقط دو گونه C.Juglan dicola و C. Juglandina را بعنوان عوامل شانكر سیتوسپورایی گردو نام برده كه در زیر به شرح این دو گونه میپردازیم.
الف: .Juglan dicola C
1) استروما: استرومای این گونه منفرد، پراكنده و بسیار سطحی است و درست در زیر اپیدرم مستقر میباشد. در سطح شاخه برجستگی ایجاد نمیكند و به ندرت روی. شاخههای باریك برآمدگیهای كوچكی بوجود میآورده استروما پس از تشكیل تدریج بزرگ شده و میرسد و در مراحل آخر رسیدگی لایه خارجی پوست به شكل شكاف یا ترك كوچك پاره میشود و گاهی در این محل ریسك خیلی كوچك ظاهر میشود كه به رنگ سفید میباشد و زمانی بدون تشكیل دیسك كنیدیومهای قارچ به شكل معمولاً قطره و به ندرت فتیله كلانت و كوتاه از یك سوراخ خارج میگردد. رنگ قطرههای خارج شده از این منافذ نارنجی یا پرتغالی براق و خوشرنگ میباشد. در سطح شاخههای قطورتر در مراحل آخر خشكیدگی فقط تعداد زیادی از این قطرههای خشكیده در برش عرضی از استرومایی كه كاملاً نرسیده است چند حفره دیده میشود كه با چند جدار نازك
و خاكستری كم رنگ از هم جدا شده است. در برش از استروهای كاملاً رسیده این جدارها نیز از بین رفته و فقط یك یا دو اتاقك بزرگ مشهود است كه مملو از توده غلیظ كنیدیوم به رنگ زرد عسلی میباشد. در برش عمقی از استروما مقطع آن به شكل مخروط بسیار پخ و یا عدسی شكلی و گاهی بیشكل است و در استرودمای كاملاً رسیده تمامی استروما به رنگ زرد عسلی یك پارچ
ه دیده میشود كه فقط چند مقطع اتاقك در آن مشهود است. استروما در قسمت تحتانی كه با بافتهای پوست می چسبند سطح مشخصی را تشكیل نداده و فاقد كنسپتاكل می باشد.
2- كنیدبوفور و كنیدیوم: كنیدیوفورها بیشتر ساده و نفی شكل است. انتهای آنها كمی باریك شده و كنیدیها در جهت طول در انتهای آنها مستقر میشود به ندرت كنیدیوفور منشعب نیز در بین
آنها دیده می شود. طول آنها از 20-12 میكرومتر تغییر میكند. ولی طول بیشتر آنها 20-18 میكرومتر میباشد.
كنیدیومها كوچك، قطرهای شكل و بیرنگ است. كنیدیهای اینگونه كوتاه، كلفت و انحنای آنها خیلی كم است به طوری كه از نیم رخ پهلویی تقریباً شبیه به دانهبرنج به نظر میرسد. اندازه آنها بین 8/5-4* 5/1*3/1 میكرومتر متغیر بوده و متوسط آنها 7/4× 3/1 میكرون میباشد.
3- ویژگیهای قارچ در محیط كشت كلنی این قارچ در محیط كشت مالت آگار حاشیه منظ
می ندارد، هیفهای هوایی زیاد است و این هیفها به كلی حالت مخملی می دهد و رنگش سفید است. كلنیهای مسن پرپشت و حالت پنبهای دارد. استرومای این قارچ در این محیط كشت یا تشكیل نمی شود و یا به ندرت تعداد كمی بوجود میآید. استرومای این قارچ در این محیط كشت یا تشكیل نمیشود و یا به ندرت تعداد كمی بوجود میآید. استرومای متشكله شكل معینی ندارد و بسیار كم ارتفاع میباشد، كلنی این قارچ در حالت آگار مخلوط با خردههای چوب گردو بسیار پرپشت بوده و حالت پنبهای و نمدی دارد.
این قارچ روی شاخههای استریل تشكیل پوششی از میسلیومهای سفید قارچ كه حالت نمدی دارد می دهد و از روز بیستم به بعد استروماهلی آن تشكیل میشود كه بعد از رسیدن از هر كدام از آنها یك و گاهی چند فتیله كلفت و به رنگ زرد عسلی براق خارج میشود. ساختمان استروما عیناً شبیه استروماهای تشكیل شده روی نمونههای طبیعی میباشد.
4- رشد میسلیوم در درجه حرارتهای مختلف: این قارچ در 5 درجه سانتیگراد حتی بعد از 21 روز نیز رشد نمیكند، بعد از 6 روز در 10 درجه سانتیگراد رشد شروع میشود. درجه حرارت مناسب برای رشد آن 31-25 درجه و بیشینه آن 40 درجه سانتیگراد است.
ب: C: Juglandina
1- استروما: استروما منفرد و نیمه انبوه بوده بطوری كه بیشتر سطح شاخه را میپوشاند. جوشاهای استروما در سطح شاخه برجسته و به اشكال مختلف ولی معمولاً قایقی شكل است و طول آنها در جهت طول شاخه میباشد. دیسك كوچك و معمولاً قایقی شكل است و طول آنها در جهت طول شاخه میباشد. دیسك كوچك و معمولاً قایقی شكل است و طول آنها در جهت طول شاخه میباشد. دیسك كوچك و معمولاً بیضوی و گاهی دایرهای شكل بوده و رنگ آن تیره میباشد.
روی شاخههای باریكتر به قطر 7/ تا 8/ سانتیمتر برجستگیهای روی شاخه گاهی گنبدی شكل بوده و قطر آنها به حدود 5/ میلیمتر میرسد. بعضی مواقع هم قسمت انتهای استروما با یك شكاف در جهت عرضی شاخه و به ندرت با چند شكاف كوچك در سطح شاخه نمایان میگردد.
در این گونه در هیچ مورد روی نمونههای طبیعی خروج كنید یومهای قارچ از پیكنیدیوم چه به شكل قطره و چه به شكل فتیله دیده نشده است. در برش عرضی و سطحی از استروما، دایرهای
خاكستری دیده میشود كه در وسط آن یك سوراخ وجود دارد. در برش كمی عمیقتر مقطع انتهایی اتاقكها و كانال اصلی خروج اسپورها به شكل سوراخ در وسط و قسمتهایی از اكتواستروما كه خاكستری بوده و اطراف سوراخ قرار گرفته مشهود است. در برش عرضی در بخش انتواستروما، مقطع اتاقكهای پیكنیدیوم به تعداد 12-8 عدد دیده میشود كه وسیع بوده و تقریباً بیشتر آنها مثلثی شكل است و رأس آنها به سوی داخل قرار گرفته و اتاقكها دایرهوار اطراف مجرای خروجی مستقر میباشد.
شكل استروما مخروطی پخ و به ندرت تقریباً شبیه به نیم كره است و در برش عمقی آن ملاحظه میشود كه به دو قسمت تقسیم شده است. اكتواستروما كه خاكستری متمایل به تیره است و انتواستروما كه اتاقكهای پبیكنیدیوم در آن مستقر شده و رنگ آن تیره میباشد. اتاقكهای پیكنیدیوم در قسمت پایین در یك سطح قرار گرفتهاند و همه آنها با یك كانال مشترك به خارج راه پیدا میكند.
2- كنیدیوفور و كنیدیوم: كنیدیوفورها سطح داخلی اتاقكها را پوشانده و انبوه و در پایین كاملاً
تنگ هم قرار گرفتهاند، ساده و نخی شكل بوده ولی در انتها به تدریج باریك میگردند كمی خمیده هستند و طول بیشتر آنها 20-18 میكرومتر میباشد ولی گاهی طول بعضی از آنها به 35-20 میكرومتر نیز میرسد. كنیدیومها قلوهای شكل و بیرنگ هستند. طول آنها از 5/6-4 میكرون تغییر میكند. طول بیشتر آنها بین 8/5- 5/4 میكرون و ابعاد آنها بطور متوسط 3/1 *5 میكرون میباشد.
3- ویژگیهای قارچ در محیط كشت: كلنی این قارچ روی مالت آگار در آغاز كم پشت است ولی بعداً میسلیومهای هوایی زیاد شده و حالت پنبهای پیدا میكند. رنگ كلنی در تمامی مدت سفید باقی
میماند. استروماهای قارچ به تعداد زیاد در این محیط كشت تشكیل میشود و محتویات آنها شفاف است. استروماهای تشكیل شده در محیط كشت مالت آگار مخلوط با خرده های چوب بزرگ بوده و قطرش به 5-4 میلیمتر نیز میرسد. در مقطع این استرومای قارچ زیرپوست تشكیل میشود كه ساختمان تنها شبیه به استرومای تشكیل شده روی شاخههای درختان در نمونههای طبیعی است و در هیچ مورد از استروماهای تشكیل شده روی شاخههای استریل خروج كنیدیومها دیده شده است.
4- رشد میسلیوم در درجه حرارتهای مختلف: این قارچ در 5 درجه سانتیگراد بعد از 6 روز كمی رشد میكند. درجه حرارت مناسب آن 25-20 درجه سانتیگراد و در 34 درجه سانتیگراد رشد میسلیوم متوقف میگردد.
اختلافات فاحش این دو گونه را به شرح زیر میتوان خلاصه كرد.
استرومای C. Juglandina در سطح شاخه ایجاد برجستگی كرده و محتویات اتاقكها سفید و یا حداكثر سفید متمایل به نارنجی كم رنگ است و در هیچ مورد دیده نشد كه چه در نمونه های طبیعی و چه در استروماهای متشكله روی شاخههای استریل مایه زنی شده كنیدیومهای قارچ از دهانه پیكنیدیوم خارج و تشكیل فتیله یا قطره دهد در صورتی كه محتویات استروماهای گونه C. Juglandina زرد عسلی و متمایل طلایی بوده و در تمام موارد چه روی شاخههای آلوده طبیعی و چه روی شاخههای مایه زنی شده كنیدیومها به شكل قطره عسلی و یا نارنجی طلایی براق از دهانه استروما خارج میشود. همچنین استرومای آن روی شاخههای آلوده طبیعی معمولاً برجستگی در سطح شاخه ایجاد نمیكند.
2- استرومای گونه C. Juglandina در مراحل رسیدگی دیواره اتاقكهای آن از بین نمیرود در صورت كه در گونه C. Juglandina دیواره استروما در مراحل رسیدگی كامل از بین رفته و پیكنیدیوم دارای یك حفره بزرگ كم عمق و مملو از توده غلیظ كنیدیوم به رنگ زرد عسلی میباشد.
3- كنیدیومهای گونه C. Juglandina از كنیدیومهای گونه C. Juglandina بزرگتر ولی قطر آنها كمتر و انحنای آنها نیز بیشتر است.
4- قارچ C. Juglandina در محیط كشت مالت آگار استروماهایی زیاد و تقریباً كروی یا مخروطی تشكیل میدهد در حالی كه گونه C. Juglandina به ندرت در این محیط كشت تشكیل استروما میدهد. همچنین كلنی گونه اول كپهای بوده و در مراحل آخر رنگش متمایل به زیتونی میشود در حالی كه گونه دوم كلنی آن پنبهای پرپشت و تقریباً نمدی شكل است و همواره سفید میباشد.
برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید