عنوان : مقاله تقويت حافظه در word
قیمت : 59,700 تومان
توضیحات در پایین همین صفحه

درگاه 1

توجه : دریافت شماره تلفن همراه و آدرس ایمیل صرفا جهت پشتیبانی می باشد و برای تبلیغات استفاده نمی شود

هدف ما در این سایت کمک به دانشجویان و دانش پژوهان برای بالا بردن بار علمی آنها می باشد پس لطفا نگران نباشید و با اطمینان خاطر خرید کنید

توضیحات پروژه

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله تقويت حافظه در word دارای 43 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تقويت حافظه در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه و مقالات آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي مقاله تقويت حافظه در word،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد


بخشی از متن مقاله تقويت حافظه در word :

پیشگفتـار :
حافظه خوب یك موهبت نیست و همه می توانند حافظه ای بیشتر از حد طبیعی بدست آورند . حافظه در قیاس با بدن مثل عضله است یعنی همان طور كه عضلات در ورزش ژیمناستیك و شنا و … ورزیده می شود مغز هم در صورت فراگیری روشهای تقویت حافظه و تمرین زیاد و ممارست می تواند ورزیده شود . تحقیقات و آزمایش ها در كلاس های تقویت حافظه نشان داده است كه افراد به آسانی می توانند حافظه ی خود را 2،5،10 برابر و حتی در برخی موارد تا 100برابر افزایش دهند . این گفته اعراق آمیز نیست بلكه مبتنی برده ها مصداق عینی است كه نتایج كار آنان به صورت فیلم ویدیویی و افزایش معدل در دبیرستان ها موجود است . شما هم اگر بخواهید ظرف مدت كوتاهی می توانید با قدری كوشش و ممارست حافظه ای شگفت انگیز داشته باشید .

در سیستم آموزشی، دروس متعدد و متنوعی را در اختیار دانش آموزان و دانشجویان قرار می دهند بدون آن كه راهی را برای سریع خوانی و زود آموزی و به خاطر سپاری و به یادآوری، به آنها ارائه نمایند . از طرف دیگر انتظارات فراوان اولیاء مدرسه و پدر و مادر و… این است كه خوب بخوان، خوب بفهم، خوب یاد بگیرد و خوب امتحان بده و نمرات عالی بگیر، به بیان دیگر آموزش و پرورش خواندن را می آموزد ولی چگونه خواندن و چگونه به حافظه سپردن را نمی آموزد و فرد را در برابر بمباران مطالب درگردابی از درس های مختلف رها می نماید و او، دو راه دارد یا این قدر دست و پا می زند تا راهی بیابد، یا از كتاب و مطالعه و تحصیل چشم میپوشد و از ادامه تحصیل می گریزد .

ـ در حالی كه با تجدید نظر در روش مطالعه و به حافظه سپاری می توان ذوق و شوق جوانان را به درس و مدرسه جذب كرد و شاهد شكوفا شدن متفكرین و مخترعین بزرگ و چهرهای درخشانی از بین همان افرادی بود كه از مطالعه و درس خواندن گریزان و بیزار بوده اند .
ـ پژوهش گران نزدیك به یك قرن كوشیده اند تا با تحقیقات و تجربیات مختلف بهترین و كوتاه ترین روش را برای درس خواندن، به حافظه سپردن، تمركز حواس، تعیین هدف، برنامه ریزی، اعتماد به نفس و كنترل اضطراب و تشویق بیابند و گذرگاههایی پیش پای جوانان قرار داده اند .

مقدمـه
از آغاز سده كنونی، در پرورش و رشد و شگفتگی حافظه زیاد غفلت ورزیده اند . بعضی از مربیان به بهانه ارزش نهادن به هوش ساده حافظه را از نظر دور داشته و توجهی كه در خورآن است به آن نكرده اند و رشد حافظه را مخالف رشد هوش دانسته اند . در نتیجه این طرز فكر ، نسل كنونی ، به حق از داشتن حافظه ای غیركافی رنج می برد . حافظه و هوش نه تنها مخالف هم نیستند ، بلكه به عكس ، حافظه به طور گسترده ای در رشد هوش سهیم است ..هوش برای تخیل و برای استدلال یا برای قضاوت كردن به حافظه نیازمند است تا هرچه را كه احتیاج دارد از آن استخراج كند . هر چه بیشتر این حافظه بتواند عناصری را برای هوش و عقل فراهم سازد ، تخیل ما بارورتر و خلاق تر و استدلال ما منطقی و قضاوت ما درست تر خواهد بود . از طرف دیگر این امری شناخته شده است كه مردمان بزرگ ، تقریبا همیشه حافظه ای قوی داشته اند . چنانكه حافظه ناپلئون جنبه افسانه ای پیدا كرده است . اما بی آنكه به دنبال زندگی افراد استثنایی باشیم ،

می توان ملاحظه كرد كه در زندگی عادی ، حافظه خوب یكی از عوامل قطعی پیشرفت است . یك حافظه خوب ، از همان آغاز دوره مدرسه ای ، ورق برنده اصلی را تشكیل می دهد . زیرا در فراگرفتن فیزیك ، شیمی ، تاریخ ، جغرافیا ، علوم طبیعی ، ادبیات یا زبانهای خارجی ، حافظه نقشی اساسی دارد . برای توفیق در امتحانات باید مطالب زیادی را به خاطر سپرد . غالبا ، داوطلبان بسیار باهوشی را می بینیم كه بر اثر داشتن حافظه ای بد ، در امتحانات موفق نشده اند در حالی كه افراد دیگر ، با داشتن حافظه ای خوب موفقیت درخشانی را بدست آورده اند . این موضوع در زندگی حرفه ای نیز صدق می كند . پزشك و وكیل دادگستری و صاحبان سایر مشاغل پیوسته باید متن ها ، تاریخ ها ، چهره ها و رقم ها را به خاطر بسپارند . كسانی كه می توانند فورا مطلب ثبت شده در حافظه ی خود را بازیابند ، الزاما از تفوق .و برتری بزرگی سود می برند برای آنان موفقیت بسیار آسان و پیشرفت بسیار سریع است . همچنین برای رسیدن به پست های جالب توجه در موسسات خصوصی یا در اداره ، داشتن حافظه ی خوب ضروری است.

( در كارهای روزانه و برای با موفقیت گذراندن امتحانات و مسابقات حرفه ای و شغلی ) . پس در نوشتن تساوی زیر چنین مبالغه نشده است :
حافظه = موفقیت
هیچ پیش داوری به اندازه آن كه حافظه یك موهبت است رواج ندارد .

میلیونها نفر فكر می كنند كه حافظه ای خوب یابد دارند ، و اگر جزو اشخاصی نامستور باشند كاری نمی شود كرد . آزمایش های علمی بسیار ، كاملا خلاف آن را اثبات می كند . حافظه یك موهبت نیست و هر كس بخواهد می تواند حافظه ای بیشتر از حد معمولی داشته باشد .
مانند سایر استعدادهای بدن انسان ، مغز می تواند پرورش یابد و حافظه پیشرفت و تكامل حاصل كند . تنها مسئله ورزیدگی و تمرین است ، و این تمرین آسان در دسترس همگان است . شما این سطور را می خوانید هر اعتقادی درباره ی حافظه ی كنونی خود داشته باشید ، می توانید به آسانی امكانات حافظه ای خود را 2 ، 5 ، یا 10 و شاید هم 100 برابر كنید . این گفته ای اغراق آمیز نیست ، بلكه مبتنی بر هزاران مورد زنده است و به زودی خواهید دانست كه چگونه شما هم می توانید حافظه ای شگفت انگیز داشته باشید .

همه دارای حافظه اند : اما …
روانشناسان بسیار با صلاحیتی به شما می گویند : « همه دارای حافظه اند ، اما معدودی اشخاص طرز به كار بردن آن را می دانند . » چرا اكثرا نمی دانند ؟
خیلی ساده است ، برای این كه به هیچ وجه طرز به كار بردن این ابزار شگفت انگیز را كه حافظه است ، نیاموخته اند .
شما سال هایی از زندگی خود را در مدرسه ، برای مطالعه بسیاری از مواد
گذرانده اید ، ولی آیا به خاطر دارید كه در طی این سال ها كه مطالب زیادی را
می بایست به خاطر بسپارید ، به شما آموخته باشند كه چگونه حافظه ی خود را به كار بگیرید ؟ پیش از آن كه هزاران مفهوم را به خاطر بسپارید ، هرگز به شما طرز به كار بردن منطقی حافظه را یاد نداده اند . عده بسیاری در همه دوره زندگی ، از این خلاء رنج می برند ، و می گویند كه ما حافظه نداریم .
پایان مقدمه

از گذشته تا حال
مغز شما به دو قسمت تقسیم می شود كه این دو قسمت از هم جدا هستند در دو هزار سال پیش بشر چیزی راجع به مغز نمی دانست . قبل از یونانیها فكر به بدن متصل نبود و به عنوان بخار یا گاز یا روح جدا از بدن تلقی می شد . یونانیها بیش از این نمیدانستند
كه حتی ارسطو متفكر معروف فلسفه و بانی علوم قدیم چنین گفته است كه مركز احساسات و عاطفه در قلب است . از زمان یونانیها تا رنسانس چنین فهمیدند كه مركز و هوش در سر است . تا قرن بیستم مغز به صورت یك راز باقی بود تا این كه برای فهم دقیق مغز ما قدمهایی برداشته شد و بیشتر مردم چنین فرض كردند كه این پیشرفتها در نیمه اول قرن بیستم انجام شده است .

در طول سالهای 1930 و 1940 ما هنوز فكر می كردیم مغز یك ماشین است كه مانند یك كامپیوتر ، سریع عمل كرده و پیغام ما را دریافت می كند و آنها را در جعبه های مناسب قرار می دهد . و همین و بس ! این تفكر درباره ی مغز در كتابهای سال اول تحصیلی وروانشناسی را تغییر داده و بر این حقیقت كه مغز معمولی قوی تر از آنست كه تصور می شود ، تاكید می كند .

مغز چپ و راست شما
برای مدتی چنین معلوم شده بود كه مغز به دو قسمت چپ و راست تقسیم شده و همچنین اگر به طرف چپ مغز آسیبی وارد شود طرف راست بدن فلج می شود و آسیب طرف راست مغز قسمت چپ بدن را فلج می سازد . به گفته دیگر هر قسمت از مغز طرف مخالف بدن را كنترل می كند . با توجه به این مسئله كه دو نیمه مغز مشابه هستند و هر یك مانند مغزی جدا عمل می كند و نه اینكه یك مغز به دو قسمت تقسیم شده . پروفسور ارنستانی تصمیم به یافتن عملیات مختلف شخص علاوه بر عملیات فیزیكی گرفت . با گذاشتن كلاه هایی برای اندازه گیری امواج مغز به سر دانشجویان از آنان خواست كه انواع مختلف كارهای مغزی را انجام دهند . مانند جمع اعداد و نوشتن رسم و ترتیب مكعبهای رنگی و تجزیه و تحلیل منطقی و افكار رویایی در تمام مدتی كه این اعمال انجام می شد ارنستاین امواج مغز حاصل از دو نیمه مغز هر شخص را اندازه گرفت .

یافته های او هم تعجب آور و مهم بود . به طور كلی مغز چپ اعمال فكری زیر را انجام می دهد .
1 ـ ریاضیات 2 ـ زبان 3 ـ منطق 4 ـ تجزیه و تحلیل 5 ـ نوشتن 6 ـ فعالیتهای مشابه .
و قسمت راست مغز اعمال زیر را :

1 ـ تصورات 2 ـ رنگ 3 ـ موسیقی 4 ـ آهنگ 5 ـ رویا 6 ـ اعمال مشابه دیگر
ارنستاین همچنین دریافت كه كسانی كه از یك قسمت مغز استفاده می كنند قادر به استفاده از قسمت دیگر مغز نیستند . ارنستاین چنین دریافت كه وقتی قسمت ضعیف مغز تحریك شود و یا قسمت قوی تر كار كند . نتیجه ازدیاد در اثر و قدرت كلی است این افزایش ها بیشتر از مقداری بودند كه ارنستاین انتظار داشت به وسیله كار كردن قسمت ضعیف تر یا قسمت قوی تر افزایش طرف به علاوه طرف 2 عملكردی دو برابر دو اجرا را می دهد نتیجه در اصل نشان داد كه مغز گاهی با روش ریاضیات استاندارد به طور مختلف عمل می كند و وقتی یك قسمت به قسمت دیگر اضافه می شود نتیجه 5 تا 10 بار موثر تر می شود . یافته های ارنستاین برای كسانی كه در غرب تحصیل كرده اند اهمیت خاصی دارد . ما دانشجویی را كه از نظر هنر با استعدا د است و كمی رویایی است احمق و كودن می دانیم و این اشتباه است و هر كس با این خواص به اندازه ی دانشجوی دیگر باهوش است .
حافظه با سن و سال پیشرفت می كند

مشكلات حافظه معمولا توسط مردمی كه از آن ها پرسیده می شود چه در مغزشان دارند ذكر می شود . در حقیقت جامعه قبول می كند كه ما دارای حافظه بدی هستیم و حافظه با سن و سال كاهش می یابد .
بعضی افراد حتی به خودشان در حافظه ی خویش تبریك می گویند كه « حافظه من به خوبی قبل نیست » در حقیقت عكس آن واقعیت دارد ، برای تایید این امر ما به ظاهر یا بهتر است بگوییم به ظواهر مختلف حافظه می گوئیم و بعد از این كه گفتیم : حافظه با زمان تغییر می كند ( در موقعی كه یاد می گیریم و بعد از این كه یاد گرفتیم

و چه طور ما از حافظه ی خویش مواظبت كنیم كه آن چیزی كه ما می خواهیم بیاد بیاورد و با سن و سال پیشرفت كند .

حافظه و فراگیری
حافظه پایه و اساس فراگیری است . به عبارت دیگر فراگیری متكی به حافظه است . وجه متمایز بین فراگیری و به یاد آوردن تا حدودی اختیاری است در واقع و مرز مشخصی بین آن ها وجود ندارد . شاید بتوان گفت وجه متمایز آن ها این است كه : حافظه همان فراگیری است منتها با اثری مداوم . اما تشابه و یكسانی آن ها بیش از اختلاف برای ما اهمیت دارد .
برای كسانی كه می خواهند حافظه ی خود را تقویت كنند ، قوانین مربوط به فراگیری موثر راهنمای مفیدی محسوب می شوند . این قوانین مربوط به فراگیری طی سالها تجربه كامل شده و به اینجا رسیده اند .

حافظه و پندار
حافظه و پندار هر دو از تصاویر گذشته استفاده می كنند . وقتی كه تصاویر موجود در حافظه ی شما با واقعیت سازگار باشد ، دارای حافظه ای درست و دقیق
می باشید .به عبارت دیگر حافظه المثنایی است كه از آنچه كه در گذشته فرا گرفته استفاده می كند . می گویند پندار . فعالیت آزادانه ی مغز است كه چیزهای تازه ای
می آفریند لیكن در تحلیل نهایی به این نتیجه می رسیم كه پندار متكی به حافظه است

شما می توانید یك فیل پرنده را در پندار خود مجسم كنید ـ چیزی كه هرگز وجود نداشته ـ اما تصویر این پندار تنها تركیبی است از دو چیز ، یعنی فیل و پرنده ، كه هر دو را به خوبی می شناسید .
از سوی دیگر ، آنچه مردم فكر می كنند كه به یادشان می آید . غالبا زاییده ی پندار یا زاییده ی تركیبی از حافظه و پندار آن هاست . « فروید » كشف كرد كه پاره ای از چیزهایی كه مردم از دوران كودكی خود به یاد می آورند هرگز واقع نشده است .در اوایلی كه « فروید » كارش را آغاز كرده بود ، زنی كه دچار اختلاف و اختلالات عصبی بود ، به او گفته بود كه كارش را آغاز كرده و پدرش او را به عنف مورد تجاوز قرار داده است و فروید این داستان را باور كرده بود . ولی زمانی كه تجربیات بیشتری كسب كرد به این نتیجه رسید كه این گونه داستان ها معمولا خاطره هایی دروغین هستند ـ محصولی از هوسها و هراسهای كودكی . مردم بیشتر تخیلات گذشته ی خود را حقیقی می پندارند و برای این كه از اثر تحقیر كننده ی آن ها بكاهند و یا این كه آن ها را برای خود خوشایند تر سازند ، وقایع و حوادث گذشته را تغییر شكل می دهند و یا ( ناخود آگاه ) به آن ها شاخ و برگ داده و آنها را می آرایند . بنابراین ، حافظه و پندار ، در واقع چون دو روح اند در یك قالب . پندار تركیب تازهای از خاطره هاست ، و آن چه را كه ما به نام حافظه می خوانیم ، آمیخته ای است از خاطره و پندار .

حافظه و عادت
حافظه و عادت از هر دو از فراگرفتن ناشی می شوند . تمام عادات ناشی از خاطرات هستند ، خاطره ای را كه بدون هیچ گونه كوششی مكررا به كار می بریم می توان عادت نامید . وقتی كه از عادات گفتگو می كنیم معمولا در فكر خود اعمالی را مجسم می كنیم كه انسان آن ها را به تكرار انجام می دهد . اما عادت تنها همین نیست ، بلكه یك نوع عادات كلامی ( مثل اینكه در پاسخ تلفن می گویید « الو » ) و نیز عادات هیجانی ( مثل اینكه در برابر مخالفت عصبانی می شوید ) وجود دارد .وقتی كه بر حسب عادت دست به كاری می زنید ، فقط به فكر زمان حال هستید و دیگر فكر نمی كنید كه این عادت متكی به فرا گرفته های گذشته است ، اما زمانی كه چیزی را به
« یاد می آورید » ، آگاهانه به گذشته باز می گردید .

حافظه ؛ ذهن ؛ هوش
گاهی مردم می پرسند ، « آیا حافظه بخشی از ذهن است » نه ، حافظه بخشی از ذهن نیست ( در مقایسه ی موتور و اتوموبیل كه یكی بخشی از دیگری است ) . ذهن چیزی قابل لمس نیست كه دارای بخش هایی هم باشد . به یاد آوردن ، یكی از وظایف ذهن است ، مانند درك كردن و استدلال كردن . ذهن علاوه بر به یاد آوردن ، كارهای دیگری هم انجام می دهد . ( این موضوع كه آیا یك خاطره ی معین ، در بخشی از مغز جای گرفته و یا این كه با بخشی از مغز در ارتباط است ، مساله ی دیگری است كه بعدا به آن اشاره خواهیم كرد )

حافظه و هوش به صورت تركیبی یكپارچه اند ، زیرا تمام هوش به حافظه متكی بوده و بیشتر به صورت « توانایی در فراگیری » تعریف شده است . تست های هوشی كه به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرند ، مانند تست های « ستنفورد ـ بینه » و تست های « وكسلر ـ بل وو » شامل تست هایی هستند كه منحصرا تست حافظه
می باشند و تست حافظه الزاما در كلیه ی انواع تست ها به كار برده می شود قاعدتا هر چه شخص با هوش تر باشد ، حافظه ی بهتری هم دارد ، لیكن چون هوش بیش از حافظه است . وابستگی آن ها به یكدیگر زیاد نیست . اشخاصی كه نقص ذهنی آن ها جزئی است ، دارای « حافظه ی عادتی » بسیار قوی ای هستند ، به طوری كه می توانند بدون اینكه كمترین فشاری به خود وارد كنند و كوچكترین دركی از مطلب داشته باشند مسایل و مطالب بسیاری را به یاد بیاورند .
در یاد مانده
روانشناسان این اصطلاح را به گونه ای ویژه معنی كرده اند . آن ها می گویند : مطلبی كه به طور ناقص فرا گرفته شده است معمولا بعد از آن كه دو سه روز از آن گذشت، به مراتب بهتر از وقتی كه آن را به طور كامل آموخته ایم، به یاد می آید .
اكنون، پس از آگاهی از تمام این وجوه تمایز، آماده ایم بپرسیم؛ حافظه چیست؟ این سئوال شبیه آن است كه بپرسیم، انرژی چیست؟ كه پاسخ به این سئوال بسیار آسان است : هیچ كس نمی داند ! هر چند كه ما حقایق بسیاری در مورد حافظه می دانیم .

فراموش كردن
گاهی تصور می كنیم چیزی را فراموش كرده ایم، در حالی كه واقعیت آن است كه یا آن را اصلا نیاموخته و یا به خوبی نیاموخته ایم . اگر قرار است چیزی در حافظه ضبط و سپس به یاد آورده شود، دست كم باید آن را یك بار به درستی، آشكارا و به صورتی موكد به ذهن بسپاریم . فرا گرفتن ناقص در اثر عدم دقت ـ ناشی از عدم علاقه یا تداخل سایر مسایل ـ پیش می آید . به این ترتیب، اگر بگویید « اسم آن شخص یا چیز دیگری را فراموش كرده ام » امكان دارد از ابتدا توجهی به فراگرفتن آن نكرده باشید .

فراموشی در اثر سالخوردگی
در سال خوردگان می توان كمبود حافظه را به ویژه در مورد مطالب كم اهمیت، مشاهده كرد . همین طور دیده می شود كه هر چه « مادرها » پیرتر می شوند، اشتباه هایی املایی و انشایی آن ها هم قرونی می یابد .
گاه گاه حافظه سر در گم می شود، به طوری كه می بینیم پدر بزرگ، نوه ی خود
« جان» را « فرد » و نوه ی دیگر خود « فرد » را « جان » صدا می كند .

وقتی فساد حافظه در اثر پیری باشد، سبب آن احتمالا بخشی جسمانی و بخشی روانی است . هر گاه فرد سالخورده ای مطالبی را كه می خواهد به یاد بیاورد فراموش كند ممكن است دلیل جسمانی داشته باشد ولی اگر مطالبی را كه دیگر برای او اهمیتی ندارد فراموش كند . دلیلش روانی است . معمولا هر دو علت مصداق پیدا می كنند . شهرت دارد كه سالخوردگان خاطرات جالبی از حوادث كودكی و جوانی خود را به خوبی به یاد می آوردند . این واقعیت با نظریه ای كه قبلا ارائه دادیم ـ كه آسیب مغزی بیش تر روی خاطرات مربوط به حوادث اخیر تاثیر می گذارد تا حوادث گذشته ـ سازگاری دارد . اما عامل دیگری را در اینجانباید از یاد برد و آن این كه بیش تر سال خوردگان چندان توجهی به حال و آینده نداشته و بیش تر از یاد آوری تجربیات كودكی و جوانی خود احساس رضایت می كنند . پیران اگر از زندگی قطع علاقه كنند؛ بیش تر خاطرات خود را بی ارزش قلمداد كرده آن ها را به دست فراموشی می سپارند . و به این ترتیب است كه ذهنی ـ این خدمتكار متواضع ـ آنچه را كه یاد آوری اش دیگر بر ایمان اهمیتی ندارد، با سرعت هر چه تمام تر فراموش می كند .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


دانلود مقاله تقويت حافظه در word
قیمت : 59,700 تومان

درگاه 1

Copyright © 2014 cpro.ir
 
Clicky