بررسی قوم عشایر از دیدگاه جامعه شناسی در word دارای 128 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد بررسی قوم عشایر از دیدگاه جامعه شناسی در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه و مقالات ارائه میگردد
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي بررسی قوم عشایر از دیدگاه جامعه شناسی در word،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بررسی قوم عشایر از دیدگاه جامعه شناسی
نهادهای اجتماعی عشایر
جوامع مختلف برای ادامه حیات نیاز به ایجاد نهادهای اجتماعی هستند تا با كاركردهای مختلف خود به بقاء و تداوم حیات نظام اجتماعی كمك كنند. نهادهای اجتماعی
(sociat Instiution)دركلیترین تعریف الگوهای بادوامی از رفتار هستند و این الگوهای رفتار در ظرفی عمل میكند و تجلی بیرونی مییابند كه مؤسسات اجتماعی نامیده می شوند.
(social Associations) براین اساس نهادهای اجتماعی به مثابه محتوا و مظروف و مؤسسات اجتماعی به مثابه قالب و ظرف عمل می كنند.
از دیدگاه جامعه شناسی جوامع دارای دو نوع نهاد هستند كه به اولیه و ثانویه مرسوم میباشند. نهادهای اولیه (primary Institutions) معمولاص دارای عمومیت میباشند و جوامع بدون آنها نمیتوانند ادامه حیات دهند. پنج نهاد مهم و اساسی كه معمولاً در همه جوامع وجود دارد، عبارتند از : خانواده، تعلیم و تربیت، اقتصاد، دین و حكومت، نهادهای ثانویه (sevandry Instiution) از قدمت، عمومیت و ضرورت نهادهای اولیه برخوردار نیستند.
ولی آنها نیز بویژه در جوامع مدت و در حال گذاری كاركردهای قابل توجهی به عهده گرفته اند مثل نهادهای مربوط به گذران اوقات فراغت یا نهادهای مربوط به مشاركت و بویژه نهادهای صنفی و حرفه ای.
جوامع عشایری از ان دسته جوامعی هستند كه در سطح ابتدائی تكامل و پیشرفت اجتماعی قرار دارند و میتوان آنها را جوامع ساه و سنتی نامید و براین اساس اغلب دارای نهادهای اولیه هستند، البته امور اجتماعی عشایر كه در اینجا به شكل كلی و نظری مورد بحث قرار میگیرد فراتر و بیشتر از نهادهای اجتماعی است و یا به عبارت دیگر نهادهای اجتماعی بخشی از آن را تشكیل می دهد، بقیه را می توان تحت عنوان مؤسسات اجتماعی، گروه های اجتماعی و بطور كلی پدیده های اجتماعی جوامع عشایری نامید.
پرداختن به امور اجتماعی یا اجتماعیات جوامع عشایری بدین منظور صورت گرفته است كه منا و بنیان نظری برای توصیف و تحلیل امور اجتماعی در استان یزد و بویژه جوامع عشایری ابركوه، خاتم و طبس فراهم سازد و چراغ راهی باشد برای توصیف و تحلیل های وضعیت اجتماعی در مناطق عشایری شهرستانها نهائی كه نام آنها ذكر گردید.
براین اساس به شكل كلی و تئوریك به مباحث مربوط خانواده و ازدواج، دین و مذهب، تعلیم و تربیت، قشر بندی اجتماعی، ساختار اجتماعی، بهداشت و درمان، آداب ورسوم، مسكن، پوشاك، خوراك، اخلاق و عادات و غیره درجوامع عشایری پرداخته میشود. این مباحث در علوم اجتمای و بویژه در جامعه شناسی و مردم شناسی تحت عناوین جامعه شناسی و یا مردم شناسی ایلات و عشایر و یا بخش اجتماعی زندگی مبتنی بر كوچ یا كوچیزی میآید.
الف : خانواده، ازدواج و خویشاوندی درعشایر
خانواده (Family) یك نهاد اجتماعی، یك گروه اجتماعی و یا یك واحد مهم اجتماعی جامعه است و این نهاد اجتماعی بویژه در گذشته و در جوامع ساده و ابتدائی اهمیت بسیاری داشته اس و به نوعی آینه جامعه بوده است. خانواده در درجه اول یك واحد خویشاوندی است كه بر اساس پیوندهای نسبی و سببی شكل میگیرد و بر همین اساس به دو نوع خانواده پدر و مادری و خانواده زن و شوهری تقسیم می شود.
ازدواج (Marriage) به عنوان یك سنت یا یكی از مناسك و مراحل زندگی خانوادگی می باشد. و همچنانكه گفتیم یك نوع خانواده متكی بر ازدواج است. در حالیكه خویشاوندی (kinship) به مجموعه از پیوندها گفته میشود كه ممكن است مبنای نسبی، سببی، رضاعی و توتمی داشته باشد. از نظر بعد و تعداد خانواده ها را میتوان به هستهای (Nuclear) و گسترده (Extended) تقسیم نمود. خانواده عشایر اغلب از نوع گسترده تلقی میشود.
خانواده به شكل نوعی یك نهاد مهم و اساسی نظام اجتماعی است و كاركردهای مختلفی را میتواند انجام دهد: تولید مثل، ارضای غریزه جنسی، اجتماعی كردن كودكان، مراقبت از سالخوردگان ، تولید كالا و خدمات، حمایت از اعضاء فراهم كردن تفریح و سرگرمی، حرفه آموزی،فراهم كردن آرامش روانی، انتقال فرهنگی، آموزش مذهبی و غیره، این امور را می توان تحت كاركردهای تجدید سنل، جنسی، جامعه پذیری، حمایت ، اقتصادی، عاطفی، مذهبی، آموزشی نیز ذكر نمود. ( تقوی، 1379: 77-76)
...
ازدواج در جامعه عشایری ایران
وض ازدواج در جامعه عشایری ایران به گونه های مختلفی میتواند مورد بررسی قرار گیرد، از لحاظ چگونگی روابط خویشاوندی زوجین، مطالعات انجام شده حاكی از آن است كه بیشتر ازدواج ها از نوع درون گروهی یا خویش همسری است. این امر حتی پس از تغییر مكان و مهاجرت جوانان به سرزمین های دور و شهرهای بزرگ و دور افتاده همچنان دارای اهمیت زیادی است. بسیاری از جوانان عشایری پس از مهارت به شهر و اقامت طولانی در آن یافتن كار و كسب درآمدهای قابل توجه و یافتن رفاه اجتماعی، برای انتخاب همسر به سرزمین و زادگاه و ولایت خود مراجعه می كنند و همسران خود را از میان افراد طایفه، تیره و ایل خود می یابند.
خویش همسری از ویژتگی هایی است كه در زندگی اجتماعی عشایر كوچنده ایران رواج دارد و شكل غالب ازدواج هاست بدیهی است وجود روابط نزدیك صمیمانه، چهره به چهره كه مبتنی به شناخت متقابل است زمینه مساعدی برای یافتن همسر فراهم می آورد. مطلب دیگر این است كه جوانان عشایری كه سالهای زیادی از عمر خود را در درون ایل و طایفه خود به سر می برند و به روابط عاطفی عادت دارند، پس از مهاجرت به شهرها براثر وجود روابط رسمی و خشك در شهرها احساس غربت و بیگانگی می كنند و به ازدواج خویش همسری مبادرت می ورزند و برای یافتن همسر به سرزمین آباء و اجدادی خود باز میگردند. مسئله دیگر پایین بودن سن ازدواج است، جوانان عشایری اغلب به ضرورت در سنین پایین ازدواج می كنند. به همین جهت یكی از مسایل اساسی در جامعه های عشایری زودرسی و عمومیت ازدواج است. اغلب جوانان درسنین ده تا 15 سالگی ازدواج می كنند. افزایش تعداد دام خانواده ها یكی از عوامل زودرسی ازدواج در جامعه عشایری است. زیرا برای نگهداری 50 رأس دام كه به تعداد دام های خانواده اضافه می شود، یك خانواده جدید تشكیل می شود كه بتواند تعداد 50 رأس دام را تحت مدیریت خود قرار دهد و سرپرستی كند. پاره ای بررسی ها نشان میدهد كه پدیده زودرسی ازدواج در سالهای اخیر كاهش یافته است. براساس سرشماری سال 1377 از كل جمعیت 10 ساله و بالای عشایر كوچنده گروه اول 7/43 درصد از مردان و 9/50 درصد از زنان دارای همسر بوده اند.
این نسبت در گروه دوم برای مردان یز 7/43 درصد و برای زنان 4/50 درصد و در گروه سوم 7/47 درصد از مردان و 6/55درصد از زنان ازدواج كرده بودند.
در هر سه گروه سنی بالا بودن نسبت زنان ازدواج كرده حكایت از وجود چند زنی در جامعه عشایری می كند.
در میان مردان عشایر قشر بالا كه فعالیت اقتصادی متنوع تری دارند به علت نیاز به نیروی كار چند زنی متداول است.
در سالهای اخیر تغییراتی كه درساختار اجتماعی – اقتصادی- فرهنگی جامعه عشایری پدید آمده است، به ویژه براثر ضعف دامداری سنتی، سن ازدواج به نسبت بالا رفته و از میزان زودرسی ازدواج كاسته شده است ولی در عین حال میزان آن در جوامع روستایی و شهری بیشتر است.
به نظر میرسد این امر با نوعی تأخر فرهنگی و وجود تغییرات ناهماهنگ میان عناصر فرهنگی، هنجارها، ارزشها و نهادهای اجتماعی در جامعه عشایر سنتی ارتباط دارد. ...
برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید