عنوان : مقاله آمــار جامعه شناسي
قیمت : 59,700 تومان
توضیحات در پایین همین صفحه

درگاه 1

توجه : دریافت شماره تلفن همراه و آدرس ایمیل صرفا جهت پشتیبانی می باشد و برای تبلیغات استفاده نمی شود

هدف ما در این سایت کمک به دانشجویان و دانش پژوهان برای بالا بردن بار علمی آنها می باشد پس لطفا نگران نباشید و با اطمینان خاطر خرید کنید

توضیحات پروژه

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله آمــار جامعه شناسي دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله آمــار جامعه شناسي  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه و مقالات آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي مقاله آمــار جامعه شناسي،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد


بخشی از متن مقاله آمــار جامعه شناسي :

آمــار جامعه شناسی

مقدمه
تردیدی نیست كه هر گونه تحول اساسی در فرهنگ جامعه ابتدا باید از معلمان، مربیان و راهنمایان تعلیماتی آغاز گردد ، زیرا بدون دسترسی به معلمان شایسته و با صلاحیت نمی توان به توفیق در امر تعلیم و تربیت امیدوار بود. به عقیده كارشناسان تعلیم و تربیت یكی از شرایط اساسی برای بهره وری جوامع ،دارا بودن نظام تعلیم و تربیت مطلوب و به تبع آن، معلمانی است كه صلاحیت قرار گرفتن در این جایگاه را داشته با شند . زمانی جامعه پیشرفت می كند كه معلمان از ویژگی های لازم برای ایفای این مسئولیت خطیر برخوردار با شند .

بزرگان واندیشمندان تعلیم وتربیت نیز معتقدند: « معلمی حرفه ای است مستلزم دانش ها و مهارتها از انواع مختلف ¬ـ گرایش ها و عادت های فكری، كه می تواند درست مانند هر شغل دیگری مطالعه و تحصیل شود . برخی افراد مربی بهتری نسبت به دیگران می شوند ،اما اگر به هنرآموزش و پرورش به عنوان موضوعی برای مطالعه و نمرین و نه به عنوان یك هدیه الهی كه در بدو تولد به بعضی اعطا و از عده ای دریغ می شود توجه گردد همه می توانند اصلاح شوند .»
مقدمه این گام كوچكی است در جهت بررسی پیشرفت تحصیلی دانشجو معلمان و میزان علاقه مندی آنها به حرفه معلمی .
به این امید كه نتایج حاصله گامی مؤثر به سوی بهبود بخشیدن مهارتهای علمی و عملی ستارگان درخشان آسمان تعلیم و تعلم باشد .

تعریف موضوع
اكنون مسأله تعلیم و تربیت و این كه چه افرادی و با چه میزان صلاحیت و توانایی ،مجری و عهده دار این مسئولیت حساس هستند از عمده ترین مسائل اغلب جوامع در حال توسعه به ویژه جامعه كنونی ماست .
از آن جایی كه سیر تكاملی نبوغ بشری و در پی آن پیشرفت علوم و تكنولوژی حدود و مرزهای جغرافیایی را پشت سر گذاشته به سوی دهكده ای شدن جهان حركت می كند ، میتوان یكی از اساسی ترین محورهای صلاحیتهای معلمی ـ بعد از توانایی در برقراری درست ارتباط كلامی و رفتاری ـ را سطح علمی معلمان دانست.

در این پژوهش بر آن شدیم كه به بررسی پیشرفت تحصیلی دانشجو معلمان و رابطه آن با علاقه مندی به حرفه معلمی بپردازیم .
بیان مسئله :
شكی نیست كه نگرش معلم و صلاحیتهای او به شغل معلمی یكی از عوامل بسیار مؤثر در آمادگی و كارآیی او خواهد بود زیرا نگرش تعیین كننده رفتار فرد است. اعتقاد به این اهمیت ، ضرورت تحقیق را آشكار می سازد. بدیهی است كه اگر شرایط لازم برای جذب دانش آموزان باهوش و مستعد و دارای ویژگی های لازم فراهم گردد، این قبیل فراگیران به رشته های معلمی تمایل پیدا می كنند و در نتیجه روند آموزش و پرورش از نظر كیفی و كمی بهبود می یابد. معلم هر اندازه دارای رفتار انسانی مطلوب باشد ، ولی از نظر علمی ضعیف و ناتوان تلقی شود، مورد قبول شاگردان واقع نخواهد شد. شخصیت متعادل ، همراه با تسلط علمی معلم ، او را از نظر شاگردان با ارزش و اعتبار می سازد .

تسلط بر محتوا و موضوع درس باعث می شود كه دانش آموزان به آموختن درس علاقه و انگیزه مطالعات روانشناسی زیادی نشان دهنده نقش مهم و مؤثر علاقه در ایجاد انگیزه و پیدا كننده حركت است. حرفه ظریف و زیبا و حساس معلمی شاید بیش از هر شغل و حرفه دیگری به داشتن علاقه از جانب متعلمان نیازمند باشد.
لذا بر آن شدم كه به پژوهش درباره پیشرفت تحصیلی دانشجو معلمان بپردازم ، تا به وجود یا عدم وجود رابطه بین سطح علمی و علاقه به حرفه معلمی دانشجویان پی ببرم.
پیشینه تحقیق
تحقیقات انجام شده در خارج از كشور :
از آن جایی كه مراكز تربیت معلم در خارج از كشور به سبك و شیوه این مراكز در ایران نمی باشند. لذا پژوهش های انجام شده در این مراكز به عنوان پیشینه تحقیق ذكر نمی شود.

تحقیقات انجام شده در داخل كشور:
1- طرح پژوهش با عنوان تاثیر مراكز تربیت معلم در علاقه مندی دانشجویان به شغل معلمی از مریم خلیل وند در استان لرستان. در این تحقیق استنتاج شده است 1/58% از دانشجویان با علاقه شغل معلمی را انتخاب كرده اند.
9/81% دانشجویان اظهار داشته اند كه مراكز تربیت معلم در بهبود كار آنان تاثیر مثبتی داشته و 6/80% دانشجویان روشهای تدریس مدرسان را در ارزیابی هایشان از شغل معلمی مثبت دانسته اند.

2- طرح پژوهش با عنوان « بررسی ویژگی ها و صلاحیتهای دانشجو معلم » از منیره دلداده محبوب در خرداد ماه 80 انجام شده است كه اهم نتایج بدست آمده گویای این مطلب است كه بین اظهارات دانشجویان رشته های مختلف از نظر میزان تاثیر مراكز تربیت معلم تفاوت معنی داری وجود دارد.
و نیز بین اظهارات دانشجویان رشته های مختلف از نظر انگیزه آمدن به مركز تربیت معلم تفاوت معنی داری وجود دارد.
3- طرح پژوهشی با عنوان « بررسی صلاحیت دانشجو معلمان مركز تربیت معلم امام خمینی گرگان » از سارا صدیقی بهار 1380

اهمیت موضوع
هر جایی كه تعلیم وتربیت به طور صحیح صورت می گیرد با این هدف است كه روح وذهن بشر نیرومند شود. روند حیات بشری در هرجایی با دو زمینه پست وعالی پا یه گذاری شده است كه اولی عبا رت است از یك زندگی طبیعی و حیوانی ودیگری حیاتی معنوی ومتوجه به درجات بالاتر تربیت باید انسان را به آن حد تعالی برساند كه بتواند به خاطر یك زندگی والا و با عظمت، حیات پست وحیوانی را كه در تنگنای شهوات قرار دارد اسیر ومنكوب كند. یك چنین فرآیند تربیتی كه این هدف را دنبال می كند در اصطلاح زبان آلمانی «تربیت فرهنگی یا روحی و معنوی »نیز نامیده می شود جامعه ای كه نوجوانان و جوانان آن آرزومند پوشیدن جامه پرصلابت معلمی باشند، در برابر همه هجمه های فرهنگی مصون و سالم خواهند ماند. جامعه ای كه با بلند اندیشی و جامع نگری رایزنی و مشورت با اهل نظر، انجام اقدامات فرهنگی و اجتماعی و اتخاذ تدابیر روان شناختی بتواند در میان كودكان و نوجوانان و جوانان هوشمند نگرش پویا و بازخوردی غنی و قوی نسبت به منزلت و مقام معلمی ایجاد كند، بالفعل و بالقوه شایسته ترین و لایق ترین نیروی انسانی مولد را در اختیار خواهد داشت. لذا پرداخت به وضعیت تحصیلی و رفتاری معلمان كه مجریان اهداف آموزش و پرورش به شمار می آیند ، یك ضرورت غیر قابل انكار است.

هدف تحقیق
هدف از این پژوهش تعیین پیشرفت تحصیلی دانشجو معلمان مركز تربیت معلم دختران شهید هاشمی نژاد مشهد با نوع نگرش آنها به حرفه معلمی است.
اینكه ارتقا سطح علمی دانشجو معلمان تاثیر مثبتی در نگرش و منش آنها از حرفه معلمی دارد و بالعكس
چرا كه می دانیم مدرسه و رأس آن معلم كار آمدترین نقش را در فرهنگ سازی و فرهنگ پذیری نسل جوان جامعه دارد.

سؤالات تحقیق
1- نگرش دانشجو معلمان نسبت به شغل معلمی چگونه است؟
2- دانشجو معلمان از چه میزان پیشرفت تحصیلی برخوردارند؟
3- میزان تحصیلات والدین دانشجو معلمان در چه سطحی است؟
4- آیا دانشجو معلمان در حد مطلوبی از امكانات آموزشی مركز تربیت معلم استفاده می كنند؟
5- آیا قطعی بودن استخدام دانشجو معلمان در انتخاب شغل معلمی مؤثر بوده است؟

فرضیه ها
ـ بررسی نوع نگرش دانشجو معلمان نسبت به شغل معلمی.
ـ بررسی میزان پیشرفت تحصیلی دانشجو معلمان.
ـ بررسی میزان تحصیلات والدین دانشجو معلمان.
ـ بررسی میزان استفاده از امكانات آموزشی مركز تربیت معلم توسط دانشجو معلمان.
ـ بررسی میزان تاثیر قطعی بودن استخدام دانشجو معلمان در انتخاب شغل معلمی.

تعاریف اصطلاحی:
دانشجو معلم: دانشجویی كه به طور شبانه روزی در مركز تربیت معلم مشغول به تحصیل باشد مركز تربیت معلم : سیستم مدیریتی و قوانین و مقرراتی كه حاكم بر مركز است.
امكانات : به كلیه واحدهای موجود در مركز تربیت معلم اعم از : كتابخانه ، آزمایشگاه، تكنولوژی و واحدهای آموزشی اشاره دارد .
استخدام : پذیرش دانشجو به عنوان كارمند رسمی سازمان آموزش و پرورش در قبال اخذ تعهد نامه كتبی و محضری.

تعاریف عملیاتی،
پیشرفت تحصیلی : از بررسی معدل ترم دانشجویان به معیاری جهت سنجش پیشرفت تحصیلی رسیدیم.
نگرش : از بررسی نتایج آزمون نگرش سنج شغلی لیكرت ، برای هر دانشجو نمره ای به دست آمده ، كه در نهایت از مقایسه این نمره با میانگین تست فوق نگرش دانشجو، اعم از مثبت یا منفی، تعیین شده است.

 جامعه شناسی آموزش و پرورش 1
جامعه شناسان قرن بیستم از چشم اندازهای گوناگونی رابطه تعلیم و تربیت و جامعه شناسی را مورد توجه قرار داده اند كه مشهورترین آن ، دیدگاه «كنش گرایی» است دوركریم (1917-1858) كه یكی از جامعه شناسان شهیر اروپایی است، از تاریخ 1902 تا 1917 ، استاد تعلیم و تربیت و جامعه شناسی در دانشگاه پاریس بود. از نظر او تعلیم و تربیت از جامعه بر می خیزد و برای آن است كه افراد را جهت تامین نیازهای جامعه تربیت كند دوركریم ، وظیفه عمده ، آموزش و پرورش را انتقال هنجارها و ارزشهای اجتماعی می داند.

او عقیده دارد كه جامعه در صورتی می تواند به بقای خود ادامه دهد كه بین اعضای آن تجانس و مشابهتهای لازم وجود داشته باشد. جامعه با انسجام و یگانگی اجتماعی شكل می گیرد و متكی بر احساسات و كار مشترك است . افراد جامعه تحت تاثیر هنجارهای اجتماعی كه حاصل زندگی جمعی است، قرار می گیرد . به نظر دوركریم وظیفه جامعه شناسی ، مطالعه هنجارها و كنشهای اجتماعی است و وظیفه آموزش و پرورش تحكیم روابط و ارزشهای حاكم بر جامعه است. در غیر این صورت افراد و در نتیجه جامعه دچار بی هنجاری می شوند تعلیم و تربیت ، بویژه آموزش تاریخ ، این رابطه را بین فرد و جامعه برقرار می كند. علاوه بر این دوركیم، معتقد است كه آموزش مهارتهای ویژه ، برای حرفه و اشتغال افراد ضرورت دارد.

جرج هربرت مید (George Herbert Mead)
مید با نظرات دوركیم موافق بود. وی نسبت به اثر روانی جامعه بر انسان ، توجه خاصی مبذول می داشت. به نظر او تفكر و منش فرد از فعالیتهای اجتماعی ،بویژه از طریق ارتباط متقابل با سایر افراد جامعه ، مایه می گیرد.
به عقیده مان هیم (1947-1893) جامعه بافتی كلی دارد كه انسان در آن زندگی می كند و سازنده ، فكر و دانش و رفتار است به نظر او زمانی می توانیم تعلیم و تربیت را درك كنیم كه بدانیم كودكان را برای چه جامعه ای تربیت می كنیم.1

تالكوت ، جامعه شناس معاصر آمریكایی هم ، مانند دوركیم نسبت به تعلیم و تربیت دیدگاه كنشی دارد. در نوشته های او در طی دهه 1950 آمده است كه پس از اجتماعی شدن اولیه كودك توسط خانواده ، نهاد مدرسه ادامه اجتماعی كردن او را به عهده می گیرد. به طور كلی مدرسه به مثابه پلی بین خانواده و اجتماع عمل می كند و كودك را برای زندگی بزرگسالی آماده می سازد. در داخل خانواده ، معیارهای رفتار با كودك ، و قضاوت درباره او بر اساس معیارهای ویژه خانوادگی است. اما در جامعه وسیعتر ، با معیارهای جامعتر و كلی تری با او رفتار می شود . در این میان ، مدرسه كودك را برای انتقال از معیارهای محدود و خانوادگی به معیارهای جامعتر اجتماعی، آماده می كند.

ایوان ایلیچ معتقد است كه تعلیم و تربیت باید استعدادهای بالقوه را به گونه ای شكوفا سازد كه فرد بتواند كشف كند، خلاقیت داشته باشد، قدرت ابتكار و تشخیص او تقویت شود و آزادانه تواناییهای خویش را اعتلا بخشد. 1
قرن بیستم قرنی است كه طی آن، انقلابهای عمیقی به وقوع پیوسته است ودر این میان تعلیم وتربیت به نحو فزاینده ای نقش مهم خود را در تقویت وشكل دادن به تحولات ایفا كرده است .در بسیاری از كشورها این دگرگونیها با سرنگون ساختن قدرتهای موجود و ویرانی پاره ای از اعمال و رفتار منشی همراه بوده است. ضرورت ایجاب می نمود كه تحولات تازه قرن بیستم و تأثیر آنها بر جوانانی كه در حال رشد بودند،تعبیر وتفسیر شود.

آموزش و پرورش توانسته است عشق دانش اندوزی را در انسان اعتلا بخشد و او را به جستجوی شرایط بهتر اجتماعی ـ اقتصادی سوق دهد.
در طلیعه قرن بیستم، تعلیم و تربیت رسمی به ندرت برای اكثریت مردم جهان وجود داشت.
سه چهارم جمعیت جهان در سرزمینهایی به سر می بردند كه ماهیت كشاورزی داشتند. وتعلیم و تربیت هزاره های قبلی، تأثیر چندانی بر آنها نگذا شتند.
احتمالا در سال 1900 هفتاد درصد ساكنان جهان، بالاتر از15 سال داشتند و نودوپنج درصد مردم كشورهای توسعه یافته، بیسواد بودند. تیم قرن بعد، یعنی در سال 1950 رقمهای فوق به ترتیب به 44 درصد و 64 درصد كاهش یافت و در سال 1970 درصدهای بیسوادی به ترتیب به 34 درصد و 50 درصد تنزل كرد.
در كشورهای توسعه نیافته، آهنگ رشد آموزش كند بود.

تا سال 1900 ،وظیفه اصلی معلم آن بود كه كلاس خود را با قدرت و شایستگی اداره كند.برای این كار معلم بایستی می توانست با استفاده از روشها و فنون تدریس، بطور واضح و كامل، دانش آموزان را گروهی تعلیم دهد. معلم وظیفه داشت تا دانش آموزان را در نوع ونحوه یادگیری راهنمایی كند. منابع یادگیری عبارت بود از معلم وكتابهایی كه توسط او انتخاب ومعرفی شد. آموزش و پرورش پیشرو كه بیش از هر نهضتی توانست در دهه اول قرن بیستم حاكمیت مطلق معلم را در كلاس درس تضعیف كند و روابط مناسبتر و اساسی تری بین معلم و شاگرد برقرار سازد، بدون سابقه قبلی به وقوع نپیوست. قبل از قرن بیستم نظریه پردازانی در صحنه تعلیم وتربیت بودند كه گامهای نخستین را در ایجاد تحولات برداشتند.

پروفسور كانل (1980) معتقد است كه در كوران قرن بیستم، تعلیم و تربیت جهانی از سه مرحله قابل تشخیص گذر كرده است.1- مرحله بیداری (1916-1900)
از سال 1890 تا جنگ جهانی اول، تعلیم و تربیت از لحاظ تئوری وعمل در حال جنبشی عمومی بود.
1-Awakeing
فشار نیروهایی از قبیل توسعه صنعتی، بلند پروازیهای طبقه متوسط وناسیونالیسم موجب گردید كه امكان بهره گیری وسیعتر ازآموزش وپرورش : برای تحقق بخشیدن این خواسته های نو ظهور مورد توجه قرار گیرد. از اینرو وظایف جدیدی برای تعلیم وتربیت كشف شد.روشهای تازه ای برگزیده شد، وتغییرایی منطبق با موقعیت جدید بوجودآمد.

2- مرحله توجویی(1945-1916)
در این دوره اهداف و آرمانهای آموزش و پرورش مدوّن گشت ،رابطه بین جامعه و تعلیم و تربیت به دقت مورد ملاحظه قرار گرفت ،و گنجینه ای از دانش و تجربه اندوخته شد و در مقیاسی وسیع به كار رفت .همچنین در زمینه اهداف :محتوا و روشهای تدریس ،تغییراتی اساسی ایجاد شد .
3ـمرحله «نوسازی و گسترش » 2 تعلیم و تربیت (1975-1945)
به دنبال جنگ جهانی دوم ، دوره ای برای نوسازی تعلیم و تربیت وجود داشت و نظراتی كه در دهه های 1920و 1930 درباره آموزش و پرورش ارائه شد .به شیوه ای جدید و به گونه ای كه پاسخگوی نیازهای مبرم نیمه اول قرن بیستم باشد ،سازمان یافت ،این دوره را می توان دوره ای برای برنامه ریزی دانست .در این دوره مناطق توسعه نیافته جهان با سرعت به سوی بیداری

1واژه « نوجویی » با توجه به محتوای مطالب ، معادل واژه Aspirationبه كار رفته است.
ملی می شتافتند و در پی آن بودند تا از تعلیم و تربیت ، به عنون وسیله ای برای اسنجام اجتماعی و قدرت اقتصادی استفاده كنند. بخش دوم این مرحله را می توان گسترش تعلیم و تربیت در كشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته دانست. در این دوره پژوهشهای وسیعی برای نوسازی برنامه های مدارس و انطباق آنها با دگرگونیهایی كه در علوم ، تكنولوژی و سازمان اجتماعی به وقوع می پیوست ، طراحی شد.
به نظر نویسنده این كتاب ، امان الله صفوی ، مرحله چهارمی نیز وجود دارد.

4- مرحله پختگی (2000-1975)
به اعتقاد مؤلف این كتاب ، سالهای بعد از 1975 را می توان دوران پختگی تعلیم و تربیت دانست كه تا سال دو هزار میلادی همچنان ادامه خواهد داشت. كوششهایی كه در دوره های پیش از آن به عمل آمده است گنجینه دانش و تجربه انسان را در زمینه تعلیم و تربیت غنی و بارور ساخته است. دیگر دوران آزمایش و خطا بسر آمده و آموزش و پرورش در عین حال كه خود علم مستقلی شده است ، با بهره گیری از سا یر علوم وفنون در مسیر كمال وپختگی گام برمی دارد . البته ،پیشرفتهایی كه نصیب آموزش و پرورش قرن بیستم شده است ، بیشتر 1: تعلیم وتربیت جهانی در قرن بیستم.
به اصول ، روشها و فنون آن مربوط می شود . هنوز بسیاری از مسائل حل ناشده اجتماعی و انسانی وجود دارند كه بار مسئولیت آنها بردوش آموزش و پرورش سنگینی می كند.
در اوایل 1 قرن بیستم ، با پیدایش شهرهای بزرگ ، جامعه جدیدی درحال تكوین بود .به این معنی كه تجارت و صنعت كلان به وجود آمد، كارگران نیمه با سواد به شهرها مهاجرت می كردند، و ملتها به طور روز افزونی به استقلال نایل می آمدند. جامعه جدید، جامعه ای پیچیده، پویا و اغلب غیر مسئول بود، این جامعه می بایستی به جامعه ای قابل درك ، كار آمد، و آزاد منش تبدیل می شد. از اینرو، روند رشد یابنده ای به وجود آمد كه به موجب آن تعلیم و تربیت را وسیله ای برای تحقق این هدف به حساب می آورد. مدرسه می بایستی اهمیت پیوندها و روابط اجتماعی خود را درك می كرد و ارزش واقعی خود را در كارآیی اجتماعی اش می دانست. كار آیی اجتماعی دارای سه مفهوم بود. نخست اینكه ، مدرسه وظیفه داشت در دانش آموزان خود ، آگاهی عمومی سیاسی و اجتماعی به وجود آورد تا بر اساس آن بتواند در بین مردم وحدت ملی و مشی آزاد منشی بر قرار سازد.
دوم اینكه ، برنامه مدرسه می بایست با نیازهای جامعه ارتباط بیشتری می یافت و با خواسته های طبقات مختلف اجتماعی مطابقت پیدا می كرد. سوم اینكه ، تعلیم و تربیت می بایست به پیشرفت دولت منتهی می گشت و به عنوان وسیله ای برای پیشبرد رفاه اجتماعی به كار می رفت. 1
كانت می نویسد : «در بین ابداعات بشر دو تا از بقیه مشكل تر است ، هنر مملكتداری و حكومت و هنر تعلیم و تربیت ».
تربیت در لغت به معنی نشو و نما دادن ، زیاد كردن : بركشیدن و مرغوب یا قیمتی ساختن است. در این معنی اخیر ، تربیت از حد افراط و تفریط بیرون آوردن و به حد اعتدال سوق دادن باشد.2
بنابراین ، تربیت محصول مراقبتی است كه از نشو و نمای آدمیزاد در جریان رشد وی یعنی سیر به سوی كمال ،بعمل می آید. تأدیب طبیعت حیوانی آدمی را به طبیعت انسانی تبدیل می كند.
بزرگان در باب تعلیم و تربیت گفته اند : «به عیان مشاهده می افتد كه كودكان و جوانان به پرورش و مجالست كسانی كه به خلقی موسومند، و یا به ملابست افعال ایشان ، آن خلق فرا می گیرند، هر چند بیشتر به خلقی دیگر موصوف بوده اند.»1

امكان تربیت آدمی باید باتوجه به آثاری كه معمولاً بر تربیت صحیح افراد مترقب شده و می شود بررسی گردد. دكتر هوشیار می نویسد: «آشنایی با اصول رفتار شاگرد پس از خروج وی از دستگاه آموزش و پرورش ، درجه تاثیر اصولی را كه مطلوب فن آموزش و پرورش از طرف و منظور آموزگار از جهتی دیگر است در زندگی آینده افراد و اجتماعات معین می كند و از این راه بر شخص محقق آشكار می گردد كه تا چه اندازه می توان در روحیه افراد و در ملل و جوامع بشر نافذ بود و آنها را تربیت كرد.براستی آدمی نه تنها تربیت پذیر است بلكه تنها مخلوقی است كه به تعلیم و تربیت نیازمند است. تیازآدمی به تعلیم وتربیت بدین معنی است كه اگر از بركات ان محروم بماند، فرصتی قیمتی از او فوت شود وچیزی ارزنده را برای همیشه از دست داده است.

پس، در زندگی آدمی،دو دوره كاملا متمایز وجود دارد: در دوره اول كه از تولد تا حدود پانزده سالگی طول می كشد، آدمیزاد هنوز از بسیاری جهات ناتمام است وكیفیت زندگیش به چگونگی مراقبتی كه از رشدش بعمل می آید بستگی دارد، در دوره بعد كه از لحاظ ادراك معقولات و قوه تمیز و اندیشه واراده به كمال رسیده است، از هر جهت مسئول اعمال ورفتار خویش می باشد ـ معذلك، كارائیش در این دوره اخیر یعنی آدمیتش در زندگی فردی واجتماعی بستگی به این دارد كه تا چه حد در دوره نخست در پرتو تعلیم وتربیتی كه دریافت داشته است توانسته با شد، امكانات بالقوه خود را به فعل در آورد. اگر در تربیتش غفلتی صورت گیرد یا كوتاهی شود و به تصادف واگذار گردد، خواه ناخواه از آدمیت دور و به بهائم نزدیك می شود.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


دانلود مقاله آمــار جامعه شناسي
قیمت : 59,700 تومان

درگاه 1

Copyright © 2014 cpro.ir
 
Clicky