كاربردهاي حسابداري صنعتي دارای 83 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد كاربردهاي حسابداري صنعتي کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه و مقالات آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي كاربردهاي حسابداري صنعتي،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
فصل اول:
مقدمه:
حسابداری صنعتی حوزه ای از حسابداری است . كه با هزینه یابی محصول سر كار دارد ، هزینه یابی محصول اطلاعات موردنیاز را برای تهیه صورتهای مالی در مورد قیمتتمام شده موجودیها و قیمت تمام شده كالای فروش رفته فراهم می آورد . حسابداری صنعتی گاههی اوقات حسابداری مدیریت نی نامیده می شود باید به عنوان بازوی مدیریت در ارتباط با برنامه ریزی و كنترل فعالیتها تلقی گردد . در حقیقت حسابداری صنعتی مدیریت را با ابزار حسابداری مورد نیاز جهت برنامه ریزی ، كنترل و ارزیابی عملیات مجهزمی نماید.
امروزه یكی از زمینه ها ی فعالیت انجمن های حسابداران خبره كشوورهای مختلف سعی در ارائه مناسبترین روشهای محاسبه قیمت تمام شده محصولات است . زیرا ادامه فعالیت مؤسسات تولیدی در صورتی امكان پذیر است كه قیمتهای محاسبه شده دقیق و قابل رقابت در بازار تواید باشند . در غیر اینصورت یعنی ارائه غلط اطلاعات موجب گمراهی مدیران تصمیم گیرنده و در نتیجه از دست دادن بازار فروش و نهایتاٌ تعطیلی بنگاه اقتصادی خواهد گردید . چگونگی محاسبه قیمت تمام شده طی سالیان متمادی از تحولات و تغیرات چشمگیری بر خوردار بوده و هدف اصلی از این تغییرات ، دستیابی به روشهای محاسبه دقیق قیمت تمام شده محصولات بوده است . به دلیل اهمیت موضوع روش های مختلف محاسبه قیمت تمام شده مورد برسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد .
کاربرد حسابداری صنعتی:
اطلاعات تهیه شده توسط حسابداری صنعتی در تصمیم گیری و ارزیابی عملكرد مورد استفاده قرار می گیرد . تصمصم های مربوط به تعیین قیمت فروش ، ساخت یا خرید و بودجه بندی با استفاده از اطلاعات حسابداری صنعتی انجام می شود . هنگامی كه اطلاعات حسابداری صنعتی بمنظور ارزیابی عملكرد فعالیت واحدهای مختلف سازمان ، توسط مدیران و در داخل سازمان مورد استفاده قرار می گیرند . در ان حالت می گوئیم اطلاعات برای مقاصد ” حسابداری مدیریت ” مورد استفاده قرار گرفته است . اگر این اطلاعات به قصد ارزیابی عملكرد سازمان و توسط استفاده كنندگان خارجی نظیر سهامداران یا بستانكاران مورد استفاده قرار گیرد . آنگاه می توان گفت اطلاعات برای مقاصد ” حسابداری مالی ” مورد استفاده واقع شده است . معمولاٌ حسابداری صنعتی در رابطه با كاربرد آن در عملیات تولیدی مورد بحث قرار می گیرد .
اما همواره چنین نیست یرا در هر نوع فعالیت بدون در نظر گرفتن وسعت آن ، كه در آن ارزشهای پولی مطرح گردد، مفهوم و شیوه های حسابداری صنعتی كاربرد پیدا خواهد نمود . بار افزایش كارایی ، فعالیتهای غیر توایدی موئسسات تولیدی ، مؤسسات عمده فروشی ، خرده فروشی ، بانكها ، شركتهای بیمه، شركت های حمل و نقل ، خطوط هواپیمایی ، بیمارستانها ع سازمانهای دولتی ، دانشگاهها و مؤسسات خیریه باید از روشهای حسابداری صنعتی استفاده نمایند . در فصل های آتی راجع به شیوه های حسابداری صنعتی مورد استفاده در برخی از واحد های فوق توضیحاتی ارائه خواهد شد . در سایر مؤسسات و وا حد های غیر تولیدی ، كه در فوق ذكر نگردیده اند . استفاده از شیوه های حسابداری صنعتی به نظر مدیریت و كاركنان واحد حسابداری آنان بستگی دارد .
مواد مستقیم :
شامل كایه موادی است كه بخش جدائی ناپذیر و قابل شناسایی كالای ساخته شده راتشكیل می دهد . مواد مستقیم ممكن است به شكل خام ، مانند نفت خام برای ساختن بنزین و یا قسمتهای ساخته وخریداری شده مانند موتور و گیر بوكس ، در مونتاژ اتومبیل باشد . مواد مستقیم معمولاٌ قسمت عمده هزینه های تولید را تشكیل می دهند .
كار مستقیم :
كار مستقیم كاری است كه بطور مستقیم صرف تبدیل مواد اولیه به كالای ساخته شده می گردد .هزینه حقوق كاركنان كه بتوان به كالای تخصیص داد كار مستقیم نامیده می شود هزینه حقوق كارگرانی كه در قسمت منتاژ اتومبیل كار می كنند .
* عوامل تشكیل دهنده هزینه های تولید یا قیمت تمام شده محصول
سربا ركارخانه :
كلیه هزینه ها ی تو لید غیر از مواد مستقیم و كار مستقیم جزء هزینه های سربار كارخانه می باشند . هزینه های مواد غیر مستقیم و سایر هزینه های تولید آنها را به طور مستقیم به اقلام مشخص تولید اختصاص داد ، هزینه های سربار كارخانه نامیده می شوند .
* مواد غیر مستقیم :
موادی كه برای تكمیل كالا ضروری بود ع ولی به علت ناچیز بودن مصرف آن در تولید و یا پیچیدگی در محاسبه و نسبت دادن مستقیم آن به یك واحد كالا ، نتوان آن را به عنوان مواد مستقیم طبقه بندی كرد . مواد غیر مستقیم نامیده می شود . چسب و یخ درتولید صندلی و همچنین مواد مصرفی كارخانه از قبیل روغن ، گریس و پارچه تنظیف از جمله مواد غیر مستقیم می باشد .
كار غیرمستقیم:
كار غیرمستقیم كاری است كه به طور مستقیم تأثیری در ساخت و تركیب كالای ساخته شده ندارد. مانند هزینه دستمزد سركارگران، نگهبانان تعمیرات و كاركنان انبار.
نمونهای دیگر از هزینههای سربار كارخانه به قرار زیر میباشند.
سوخت، روشنایی، اجاره ساختمان كارخانه، استهلاك ساختمان كارخانه، استهلاك ماشینآلات و تجهیزات، تعمیرات ماشینآلات و تجهیزات، حق اضافهكاری اوقات تلف شده، تعمیرات ساختمان كارخانه، بیمه حوادث ساختمان و ماشینآلات و تجهیزات. هزینه اوقات تلف شدهی عادی (غیرقابل اجتناب) به حساب سربار كارخانه منظور میشود. ولی هزینه اوقات تلف شدهای كه در اثر عدم كارآیی به وجود آید به حساب زیان حاصل از اوقات تلف شده (در صورت حساب سود و زیان) منظور میگردد.
حسابداری مدیریت:
1- واحد تجاری
بر اساس نمودار ساخت مخروطی سازمان به وسیلهی سرگروه كاركنان زیر اداره میگردد.
1- مدیران عملیاتی: شامل سركارگران و سرپرستان
2- مدیران میانی: شامل رؤسای دوایر، مدیران قسمتها و مدیران شعب
3- مدیران اجرایی شامل: مدیرعامل، معاونین و مدیران بخشهایی از میل خرید، فروش، مهندسی، تولید و امور مالی حسابداری
بنابراین مدیریت اساساً در برگیرندهی افرادی است كه فعالیتهای آنها از طریق رهنمودها، دستورالعملها، تصمیمات در بالاترین سطح زمانی، برنامهریزی و كنترل كنترل میگردد.
برنامهریزی شامل تنظیم برنامه جامع عملیاتی است كه در برگیرندهی كلیه مراحل و جزئیات عملیات بوده، به طوری كه به اجرای برنامه در قسمتای قابل كنترل توجه خاص مبذول گردد.
”كنترل“ وسیلهای است كه واحد تجاری را از طریق مقایسه عملكرد با تصمیات و سیاستهای از پیش تعیین شده به سمت هدف یا اهداف مورد نظر هدایت میكند.
اگرچه تشریك مساعی در برنامهریزی در كلیه سطوح مدیریت لازم و ضروری است ولی برنامهریزی اساساً از وظایف مدیران اجرایی میباشد. مرحله كنترل تمامی سطوح مدیریت را در بر میگیرد. برای اداره امور واحد تجاری، مدیریت به طور مداوم و منظم به اطلاعات مقایسهای هزینهها و تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به هزینه وسود نیاز دارد. این اطلاعات جهت دستیابی به موارد زیر ضروری است:
1- تعیین میزان سود مورد نیاز توسط مدیران اجرایی
2- تعیین اهداف هر یك از دوایر به منظور هدایت مدیران و عملیاتی، جهت دستیابی به هدف نهایی واحد تجاری
3- سنجش و كنترل فعالیتهای هر دایره با استفاده از بودجه و استانداردها
4- تجزیه و تحلیل، تصمیمگیری در رابطه با اصلاحات و بهبود عملیات به منظور هدایت كلیه فعالیتهای واحد تجاری در جهت نیل به اهداف تعیین شده.
منابع اولیه اطلاعات حسابداری:
بسیاری از اطلاعات اولیه حسابداری صنعتی ناشی از فعالیتهای غیرحسابداری میباشد. علاوه بر مدارك و سیاهههای مربوط به خرید و مصرف مواد و با انتقالات مواد بین دوایر مختلف حسابداری نیاز به گزارشاتی در مورد بررسیهای زمانی، مدارك مربوط به ساعت كاركرد واقعی كاركنان، صورت حسابهای مواد خریداری شده و ; دارند. بررسی ظرفیت ماشینآلات نیز از جمله سایر اطلاعات مورد نیاز میباشد اعتماد حسابداران به اطلاعات ارائه شده و توسط سایر دوایر مستلزم آن است كه اطلاعات مزبور، صحیح و قابل اعتماد بوده و در زمانهای مناسب ارائه گردند. حسابداران اطلاعات دریافتی را به نحوی مورد استفاده و ارزیابی قرار میدهد كه بتواند مدیریت را در تصمیمگیریها یاری دهند. از آن جا كه این گونه اطلاعات هزینهای بستگی به صحت و مناسب بودن و به موقع بودن اطلاعات و دریافتی از دوایر مختلف دارد. لذا دایره حسابداری صنعتی در مجموعه دوایر یك واحد تجاری تبدیل به یك دایرهی یاریدهنده خواهد شد.
در حقیقت یكی از مسائل مدیریت اجرایی، ؟؟؟ كارمندان تحت نظارت و آشنا نمودن سایر كاركنان با جوانب مختلف هزینه و تشویق آنها جهت اجرای روشهای هزینهیابی به منظور بهبود روشهای كنترل هزینه میباشد.
هزینههای دوره:
هزینههایی هستند كه هنگام انجام در هر دورهای در همان دوره به حساب سود و زیاد منظور میگردند مانند هزینههای اداری، توزیع و فروش، هزینههای دوره جزء قیمت تمام شدهی محصول منظور نمیگردند.
بهای اولیه بهای تبدیل:
بهای اولیه به طور مستقیم مربوط به تولید بوده و شامل مواد مستقیم و كار مستقیم میباشد. بهای تبدیل یا هزینههای تبدیل مربوط به هزینههایی میشودن كه مواد مستقیم را به محصول ساخته شده تبدیل مینمایند و شامل هزینههای سربار كارخانه و هزینهی كار مستقیم میباشد.
نحوهی رفتار با هزینهها:
هزینهها در ارتباط با مقدار تولید یا سطح فعالیت به صورت متغییر و ثابت و نیمهمتغیر طبقهبندی میگردند. نحوهی رفتار هزینهها فقط در دامنهی مربوط فعالیت هر شركت كاربرد پیدا میكند دامنهی مربوط فعالیت، دامنهای از فعالیت است كه در آن دامنه جمع هزینههای ثابت و متغیر هر واحد ثابت بماند.
هزینههای متغیر:
هزینههای متغیر برای هر واحد محصول ثابت میباشند و كل هزینههای متغییر به نسبت مستقیم با مقدار تولید یا سطح فعالیت تغییر میكند به طور مثال: اگر هزینهی مواد مستقیم برای تولید هر واحد محصول مبلغ 2000 ریال باشد. با افزایش تولید هرواحد محصول، كل هزینهی متغییر مواد مستقیم نیز به مبلغ 2000 ریال افزایش مییابد. از نظر ریاضی رابطهی بین كل هزینههای متغییر و سطح فعالیت به صورت زیر است:
هزینههای ثابت:
كل هزینههای ثابت در دامنهی مربوط فعالیت ثابت میباشند در صورتی كه هزینهی ثابت برای هر واحد محصول با سطح فعالیت تغییر میكند.
با افزایش سطح فعالیت هزینه ثابت هر واحد محصول كاهش مییابد برای مثال هزینهی اجراه، كارگاهی با ظرفیت تولید 1000 واحد در سال 000/000/2 ریال است در این صورت هزینهی ثابت هر واحد 2000 ریال است از نظر ریاضی هزینهی ثابت هر واحد به صورت زیر است:
هزینه های نیمه متغیر:
هزینههای نیمهمتغییر دارای هر دو خصوصیت هزینههای ثابت و متغییر میباشند و به منظور برنامهریزی و كنترل هزینههای نیمه متغیر را باید به اقلام ثابت و متغیر تفكیك كرد. جزء ثابت حداقل هزینه برای در اختیار داشتن یك نوع سرویس در عملیات میباشد. جزء متغییر هزینهای است كه در اثر استفاده از آن سرویس به وجود میآید. برای مثال اگر حقوق مدیر فروش ماهیانه مبلغ 000/500/1 ریال باشد و برای هر واحد محصول كه فروخته میشود، 500 ریال به عنوان كمیسیون دریافت نماید در این صورت هزینهی قوق مدیر یاد شده یك نوع هزینهی نیمه متغییر است، هزینههای نیمهمتغییر به صورت رابطه ریاضی زیر است:
سازماندهی:
اساساً تعیین چهارچوبی است كه در آن فعالیتهای ضروری باید اجراء گردد و افراد مسئول انجام فعالیتهای مشخص گردند. بدون وجود سازماندهی مناسب مدیر قادر به انجام وظایف محوله نخواهد بود. اصطلاح سازماندهی یا سازمان به مفهوم منظم بودن واحدها و قسمتهای مستقل مرتبط با یكدیگر در یك مجموعه كلی میباشد سازماندهی مستلزم:
1- قرار دادن قسمتها و دوایر یك واحد تجاری در یك چهارچوب سازمانی مطلوب
2- تقسیم مسئولیت و تفویض اختیار به بعضی افراد میباشد. این گونه فعالیتهای سازمانی شامل گردآوری افراد به منظور انجام كار و پیشبرد و امور واحد تجاری نیز میگردد. به دلیل وجود تحویلات، گرایشات، عقاید و آرزوهای مختلف كاركنان یك واحد تجاری، وجود دستورالعملها و هم چنین صبر و شكیبایی، جهت رسیدن به ساخت سازمانی مطلوب از ضروریات است پیدایش یك سازمان شامل ایجاد واحدهای سازمانی از قبیل قسمتها، دوایر، بخشها، شعب و ; میباشد و واحدهای سازمانی یاد شده به منظور تقسیم وظایف و مسئولیتها، بر اساس توانایی، تخصص كاركنان ایجاد میگردند فعالیتهای عمده و اساسی یك واحد تولیدی معمولاً شامل فعالیتهای 1 و تولید 2 و توزیع و فروشی 3 اداری و تشكیلاتی میباشد
در هر یك از این سه واحد سازمانی عمده، دوایر و بخشهای مختلف بر حسب ماهیت، میزان كار، درجه تخصص، تعداد كاركنان، محل كار به وجود میآید پس از ایجاد واحد سازمانی، مدیریت به منظور انجام كارها باید اموری را به هر یك از این واحدها محول نماید. جهت دستیابی به اهداف واحد تجاری، تقسیم و تخصیص مناسب كارها بین كاركنان از اهمیت ویژهای برخوردار است از جمله موارد با اهمتی دیگر، روابط بین رئیس و مرئوس از یك طرف و روابط بین مدیران در سطح مدیریت از طرف دیگر باشد كه واحدهای سازمانی را در قالب یك مجموعه به یكدیگر پیوند میدهند.
برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید