تحقیق در مورد برنامهریزی تولید و مونتاژ در شركت هپكو دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق در مورد برنامهریزی تولید و مونتاژ در شركت هپكو کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد برنامهریزی تولید و مونتاژ در شركت هپكو،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
برنامهریزی تولید و مونتاژ در شركت هپكو
مقدمه:
در دنیایی زندگی میكنیم كه روز به روز ازبعاد مختلف در حال تغییر و تحول و پیشرفت است، میتوان گفت كه كشورهایی كه به پیشرفتهایی نایل آمدهاند مدیون برنامهریزی درست میباشند، چون با برنامهریزی صحیح است كه میتوان به بهرهوری دست یافت.
هم از برنامهریزی صحبت میكنند، در حالیكه نكات مثبت استفاده از یك سیستم مدون و جامه برنامهریزی بر كسی پوشیده نیست، لیكن با كاوش در متن ادبیات مدیریت ایران امروز این نكته مشخص میگردد كه علیرغم تمامی تأكیدات مكرر مدیران رده بالا و پایین جامعه و سازمانها روش علمی استفاده از
برنامهریزی در دسترس نمیباشد. اصولاً برنامهریزی به صورت عینی و مملوس برای بسیاری از افراد شناخته شده نیست و فقط تصویری ذهنی از آن وجود دارد.
برخورد علمی و سیستماتیك با مسأله برنامهریزی در زمینه پیادهكردن یك برنامه یا پروژه سازمان داده شده و یا بازنگری برنامه موجود میتواند باعث صرفهجویی میلیونها و حتی میلیاردها تومان شود. از طرفی امروزه بحث پیوستن به سازمان تجارت جهانی مطرح میباشد و كشورهایی كه عضو سازمان تجارت جهانی نییستند به مرور زمان و ظرف مدت 5 سال آینده از چرخه تجارت بینالمللی حذف میشوند.
شرط عضویت در سازمان تجارت جهانی سوبسید از اقتصاد داخلی میباشد. در وجهی كلانتر عضویت در سازمان تجارت جهانی سبب حاكمیت اقتصاد بازار در عرضه اقتصاد خواهد شد. با این اوصاف جای تأمل است كه آیا شركتهای ایرانی از جمله شركت هپكو میتواند در مقابل شركتهای خارجی مثل ولوو و لیبهر رقابت كند و محصول خود را در سطح جهانی عرضه كند. بنابراین یك عزم ملی لازم است تا بتوان روز به روز بر كیفیت محصولاتمان بیافزاییم و راه را برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی باز كنیم.
تعریف موضوع:
موضوع این تحقیق در رابطه با بررسی عوامل عدم تحقق برنامه تولید در شركت هپكو و راههای بهبود آن میباشد.
برنامه تولید كه پس از بررسیهای تقاضای فروش و نیاز جامعه از طریق واحد فروش صورت میگیرد، به واحد برنامهریزی مونتاژ ارسال میشود و پس از آن این واحد برنامه تولید در دورههای چندماهه و یكساله تدوین میكند. این وظیفه مهم به عهده برنامهریزی مونتاژ میباشد كه باید تطعات و اسناد را به موقع در اختیار خطوط مونتاژ قرار دهد.
به عنوان مثال شركت هپكو در سال 84 قرار است كه انواع مختلفی از محصولات راهسازی را تولید و مونتاژ كند (جدول ضمائم) مثلاً از محصول HC100B كه غلطك كمرشكن ویبره میباشد قرار است 320 دستگاه را تولید نماید. واحد برنامهریزی مونتاژ وظیفه دارد كلیه مواد و قطعات و پروسه تولیدی محصول مورد نظر را تأمین آن، آن را خریداری و به اداره دریافت و ترخیص كالا تحول نموده و اداره دریافت كالا پس از بررسیهای لازم و كنترلهای لازم توسط كنتری كیفیت، این واحد، توسط واحد متریال هندلینك قطعات را به خطوط مونتاژ ارسال میكند.
شارژ كه به معنی تأمین و فرستادن مواد اولیه و قطعات و پروسههای تولید میباشد، نقش به سزایی در فرآیند تولید دارا میباشد. به این معنی كه تأمین و شارژ به موقع قطعات، باعث تكمیل شدن محصولات در موقع مقرر میباشد. در حال حاضر مشكل عمده در سطح شركت هپكو، همین مشكل عدم شارژ به موقع عطعات تشكیل دهنده مخصولات میباشد.
بیان مسأله:
با توجه به اینكه بروز تأخیر در شارژ محصولات منجر به تأثیرات منفی در روند فعالیتهای شركت در زمان حال و آینده آن میگردد و از آنجایی كه یكی از اهداف مهم شركتها رضایت مشتریان میباشد، این مسأله نقش بسزایی در اعتبار و سهم بازار شركت دارد.
شركتهایی در این راستا موفق خواهند بود كه با داشتن یك سیستم مدرن و كارامد بتواند به موقع تطعات را تأمین كند و بر روی خطوط تولیدی ارسال كند و محصولات تولیدی خود را به موقع تكمیل كند و به دست مشتری برساند. بنابراین موضوع تحقیق به احاظ مكانی و زمانی از اهمیت بسزایی برخوردار است و به عنوان یك مسأله قابل طرح است و به همین احاظ قابلیت تحقیق و بررسی دارد.
و در واقع این مطلب كه: چه عللی زمینه عدم تحقق برنامه تولید محصولات شركت هپكو را فراهم آورده است.
به عنوان یك مسأله مطرح و محور اصلی تحقیق را شامل میگردد.
فرضیات:
1- انجام سفارشات بدون برنامهریزی و به موقع نبودن سفارشات و عدم تأمین به موقع تأمینكنندگان اعم از سفارش خارجی، داخلی، مهندسی قطعات و … مانع شارژ به موقع محصولات میشود.
2- تغییر در B.O.M محصولات توسط واحد مهندسی موجب بروز این مشكل شده است.
3- وجود قطعات نامنطبق تولیدی اعم كه از خارج، قطعاتی كه از داخل كشور خریداری شده موجب عدم شارژ به موقع محصولات میشود.
4- ناهماهنگی بین واحدهای مرتبط با شارژ محصولات موجب به موقع شارژشدن محصولات میشود.
مروری بر MRP در هپكو
بدیهی است كه كنترل موجودی اقلام وابستگی به ماهیت تقاضای آنها را دارد. زمانی كه تقاضای اقلام مختلف بر اساس ساختار ساخت محصولات محاسبه شود، میگوییم تقاضای آن قلم وابسته است. برای مثال میزان قطعات و موادی كه در صنایع ماشینآلات راهسازی به كار میروند، تابعی از برنامه تولید خودرو در هر دوره زمانی معین میباشد. با این وجود تقاضای خود اتومبیل مستقل میباشد. زیرا جزئی از یك محصول دیگر نمیباشد.
سیستم برنامهریزی و كنترل تولید و موجودی MRP بر اساس تقاضای وابسته عمل میكند و از ابتدا برای چنین محیطی طراحی شده است.
شمای كلی سیستم
MRP یك سیستم اطلاعاتی رایانهای است كه به منظور سفارشدهد و برنامهریزی اقلامی كه دارای تقاضای وابسته میباشد طراحی شده است. به دیگر سخن تعیین نیاز خالص قطعات، مواد اولیه و زیرمونتاژها، MRP سیستمی است كه به روش سپرد (Back Ward) كار كرده و با توجه به ساختار محصول نهایی (BOM) و زمانهای تدارك (LT)، زمان و میزان مورد نیاز هریك از قطعات، زیرمونتاژ و مواد خام را محاسبه میكند. بنابراین هدف از طراحی سیستم MRP پاسخگویی و 3 سؤال زیر میباشد:
– چه اقلامی مورد نیاز هستند؟
– هریك از اقلام به چه میزان مورد نیاز هستند؟
زمان تحویل هریك از اقلام چه وقت میباشد؟
در MRP سه منبع اطلاعتی مهم وجود دارد:
– برنامه تفصیلی تولید كه نشانگر میزان و زمان مورد نیاز محصول نهایی است.
– لیست مواد كه بیانگر ساختار محصول شامل مواد و قطعات مورد نیاز میباشد.
– پرونده موجودی اقلام كه بیانگر میزان موجودی در دست و سفارش دریافت شده میباشد.
اطلاعات فوق توسط برنامه های متنوع رایانهای جهت تعیین نیاز خالص هریك از اقلام مورد پردازش قرار میگیرند.
برنامه تفصیلی تولید
MPS بیانگر نوع، زمان و میزان مورد نیاز هریك از محصولات نهایی است و در واقع از برنامهریزی تجمیعی (aggregate plan) نتیجه میشود.
این برنامه افق زمانی ار به یك سری ظرفهای زمانی (time buckets) تقسیم میكند.
ظرفهای زمانی معمولاً به صورت هفتگی بیان میشوند ولی لزوماً با هم برابر نیستند. در حقیقت دورههای نزدیكتر به صورت هفتگی و دورههای دورتر به صورت دو هفتگی یا ماهانه طرح میگردند.
افق زمانی MPS بایستی زمان تدارك تجمعی (Cumolative Lead Time) محصول را دربر میگیرد. زمان تدارك تجمعی برابر مجموع زمانهای تدارك بلندترین مسیر موجود در درخت محصول از مرحله سفارش مواد و قطعات تا آخرین مراحل مونتاژ میباشد.
نمونهای از این افق زمانی در هپكو ضمیمه گردیده است. بهطوركلی MPS تنها تعیینكننده اقلام مورد نیاز است و شدنی بردن آن (feasibility) مجهول میباشد بنابراین با توجه به محدودیتهای تولید این مقادیر ممكن است منطقی یا غیرمنطقی باشد.
لیست مواد (BOM)
شامل لیستی از كلیه مونتاژها، زیرمونتاژها و قطعات و مواد خامی است كه برای تولید یك واحد محصول نهایی مورد نیاز میباشد. بنابراین هریك از محصولات BOM خاص خود را دارند. BOM معمولاً به صورت سلسله مراتبی (چارت سازمانی) رسم میشود كه بیانگر تعداد مورد نیاز برای تكمیل اقلام سطوح بالاتر نیز میباشد.
سیستم MRP محاسبات خود را بر اساس BOM انجام میدهد. برای محاسبه میزان نیاز به هریك از اقلام، رایانه شروع به محاسبه سطح به سطح BOM میكند و اگر یكی از اقلام در چندجا از درخت محصول تكرار شده باشد، تا زمانی كه كلیه مراحل چك نشوند، نیاز كلی آن محاسبه نخواهد شد. از نقطهنظر محاسبهای این روش تا حدی غیرمؤثر میباشد.
روشی كه به این منظور غالباً مورد استفاده قرار میگیرد، روش (Low-Level. Coding) میباشد. در این روش BOM به نحوی ساخته میشود تا قلمی كه در بیش از یكجا تكرار میباشد، در پایینترین سطحی كه قلم مزبور مشاهده شده، آورده شود.
فرایند برنامهریزی
فرایند MRP در واقع انفجار MPS و خردكردن آن در قالبهای نیاز زمانبندی شده مونتاژها، قطعات و مواد میباشد كه بر اساس BOM دارای زمانهای تدارك صورت میگیرد. مقادیری كه با كمك روش انفجار روی درخت محصول محاسبه میشوند، بیانگر نیازهای ناخالص میباشند. در این مرحله موجودی در دست و مقادیر سفارش در راه از نیاز ناخالص كسر شده تا مقادیر نیاز خالص، تعیین گردند اگر ذخیره احتیاطی نیز مطرح باشد به مقدار مذبور افزوده میگردد.
محاسبات فوق به همراه تعویض انداختن برنامهها به میزان زمان زمان تدارك (Lot Time Offsetting) و نیز ضرب نیازهای ناخالص در مقادیر ضرایب و صرف، همگی درجه اولی به نام (MRP necords) انجام میشوند.
تعیین میزان سفارش ساخت یا خرید
موضوع مهمی كه در مبحث مدیریت موجودی صرفنظر از مستقل بودن یا نبودن تقاضا مطرح است، تعیین میزان سفارش ساخت یا خرید میباشد. این عمل (Lot Sizing) نامیده میشود. برای اقلام با تقاضای مستقل غالباً روش مقدار اقتصادی سفارش (EOQ) به كار میرود. روش (Lot Sizing) یكی از مهمترین معیارهای شارژ مواد در كارخانه هپكو میباشد.
خواه تقاضای اقلام مستقل باشد یا وابسته، هدف اصلی مدیریت موجودی، كاهش هزینه سفارشات و هزینه نگهداری میباشد. غالباً در مواردی كه تقاضا مستقل باشد، میزان مصرف به صورت ثابت در طی دوره ش ماهه یا یكساله توزیع میشود.
در مواردی كه تقاضا وابسته باشد مصرف به نوسانات بیشتری گرایش دارد و افق برنامهریزی كوتاهتر است (مثلاً سه ماه)، ازاینرو تعیین مقادیر اقتصادی سفارش مشكلتر خواهد بود. دلایل این پیچیدگی متعدد است. از آن جمله میتوان به تركیب تقاضای دورهها به صورت یك سفارش خصوصاً در سطوح میانی و بالای ساختار محصول اشاره كردو این امر سفارشدهی اقلام پائینی راهنژی میسازد. یعنی بر سبب تمهیدات مربوط به یك قطعه ناچاریم اقلام سطوح پائینتر را پیشاپیش و بدون در نظرگیری هزینههای مربوط به آنها دستهبندی میكنیم.
اهم نارساییها و مشكلات در شركت هپكو:
1و- مواد مورد نیاز برای تولید ضروری است و چون در حین تولید مواد دچار كمبود شده و از طرفی شركت دارای درخت محصول BOM قوی در مواد و قطعات میباشد و مواد و قطعات در تولید اجتنابناپذیر است لذا همواره ابعاد مواد انبار شده با حجم مواد مورد نیاز منطبق نیست و افت تولید و یا تأخیر در تولید و واگذاری قسمتی از تولید یك محصول به سال دیگر حاصل نرسیدن به موقع مواد اشكالات ایدهای را به دنبال داشته است و این به علت عمل نكردن بعضی از قسمتها در خرید و سفارش محصول و یا ساخت در داخل و خارج است.
2- استقرار برخی از ماشینآلات با احتیاجات جدید منطبق نیست و این امر علاوه بر ایجاد ضایعات مختلف مانع كسب كارایی مطلوب خطوط تولید و باعث افزایش هزینههای بالاتری است و تا اجرای طرحهای توسعه و جابجایی و تغییر در نوع ماشینآلات در آینده این وضع كموبیش ادامه خواهد داشت.
3- همكاری وهماهنگی بین صنایع كشور و منطقه كم است و روشن نبودن برنامهها و خطمشی كلی در خصوص صنایع مملكت و تأمین احتیاجات آنها از یكدیگر یكی دیگر از مشكلات اساسی است.
درك ناصواب رویدادهای اقتصادی و كمبود آیندهنگری موجب انحرافات صنایع از مسیر اصلی است كه این خود مصیبتها به بار میآورد. كشورهای پیشرفته این راه را پیمودهاند و ما از قافله بهدور هستیم و بقاء ما در آن است كه این فاصله را كمتر كنیم.
4- تقویت كادر طراحی و مهندسی كارخانه با توجه به خصلت تولیدی این واحد صنعتی امری حیاتی میباشد كه توجه خاص به آن از ضروریات است. رد معقول واحد مهندسی كوششی است منطقی كه در راستای سیستمهای شركت میبایست تقویت گردد و طبیعی است افزایش تولید محصولاتی كه برای شركت سودآور است تواناییهای اقتصادی شركت را افزایش داده و امكان ایجاد سرمایهگذاری در راستای طرحهای توسعه جدید را فراهم خواهد نمود.
5- مسایل تأمین مواد و قطعات برنامهریز و كنترل تولید و تخمین زمان ساخت محصولات از پیچیدگی خاص خود برخوردار است وباید بر روی آن بیشتر مطالعه شود.
6- نوآوری در تولیدات، تغییرات در استقرار ماشینآلات انجام نوسازی لازم افزایش تولید، بازدهی كارخانه، لزوم منطبق نمودن سیستمهای جاری و امور سازمانی با این قبیل تغییرات، انجام طرح توسعه كارخانه و زمینهسازی برای تولیدات آن باید به موازات هم انجام شود.
7- نیروی انسانی كه نقش بسیار مهمی در تولید دارد باید از نیروهای دارای مهارتهای تخصصی و فكری استفاده شود كه در شركت هپكو افراد بر روی تحصیلات و تخصص شغلی را احاطه نكردهاند بلكه بیشتر از روی تجربه چندین سالهای است كه در حین كار دریافت نمودهاند و با تكنولوژی و علم مدیریت جدید آشنایی چندانی ندارند.
برای دریافت اینجا کلیک کنید
تعداد کل پیام ها : 0