توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله حسابداری اموال، ماشین آلات و تجهیزات دارای 80 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله حسابداری اموال، ماشین آلات و تجهیزات  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله حسابداری اموال، ماشین آلات و تجهیزات،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله حسابداری اموال، ماشین آلات و تجهیزات :

حسابداری اموال، ماشین آلات و تجهیزات

مقدمه:
داراییهایی كه در روال عادی عملیات تجاری به كار می رود و تا سالهای متمادی خدماتی را فراهم می كند در حسابداری به دو گروه عمده زیر طبقه بندی می شود:
داراییها عملیاتی مشهود (Tangible Operation Assets) . این گروه از داراییها اقلامی نظیر: زمین ساختمان، ماشین آلات و انواع تجهیزات را در بر می گیرد و معمولاً تحت عنوان «داراییهای ثابت» «اموال، ماشین آلات و تجهیزات» یا «زمین و داراییهای مشهود استهلاك پذیر» در ترازنامه طبقه

بندی می شود. از آنجا كه اصطلاح «اموال، ماشین آلات و تجهیزات» ماهیت این گروه از داراییها را بهتر ارائه می كند این عنوان در سالهای اخیر بیشتر به كار می رود. داراییهای عملیاتی مشهود دارای ویژگیهای عمده زیر است:

در عملیات بطور موثر مورد استفاده قرار می گیرد. داراییهایی كه در عملیات واحد تجاری كاربرد ندارد، یا انتظار می رود طی مدت زمانی معقول به كار گرفته نشود تحت عنوان «سایر داراییها» در ترازنامه طبقه بندی می شود.
به قصد سرمایه گذاری یا فروش مجدد خریداری نشده است. داراییهایی كه به قصد سرمایه گذاری یا فروش تحصیل شده است جداگانه و بنا به مورد، تحت عنوان «سرمایه گذاریها» یا «موجودی

جنسی» در ترازنامه طبقه بندی می شود. برای مثال، وسایط نقلیه كه در نمایشگاههای اتومبیل برای فروش نگهداری می شود جزو موجودی جنسی به حساب می آید. اما اگر این وسایط نقلیه را موسسه دیگری بخرد و در روال عادی عملیات به كاربرد جزو اموال، ماشین آلات و تجهیزات طبقه بندی می شود.
درارای منافع اقتصادی آتی است. داشتن منافع آتی مشخصه اصلی تمام داراییهاست. هر یك از اقلام كه این ویژگی را نداشته باشد دارایی به شمار نمی آید.

دارای موجودیت عینی است. داراییهایی كه وجود خارجی ندارند تحت عنوان داراییهای نامشهود در ترازنامه طبقه بندی می شود.
داراییهای عملیاتی مشهود به سه گروه فرعی زیر طبقه بندی می شود:
دراییهای استهلاك پذیر. نظیر ساختمان و ماشین آلات كه دارای عمر اقتصادی محدود است و سرمایه گذاری در آنها از طریق فرایند استهلاك به خدمات یا داراییهای تولید شده تخصیص می یابد و بابه هزینه های دوره منظور می شود.
داراییهای استهلاك ناپذیر. نظیر زمین كه معمولاً عمر اقتصادی نامحدود دارد بر خلاف سایر اموال در نتیجه استفاده یا گذشت زمان تحلیل یا از بین نمی‌رود.
داراییهای نقصان پذیر. نظیر جنگلها، معادن و سایر منافع و ذخایر طبیعی كه بر اثر استخراجح و بهره برداری تحلیل می رود و به موجودی مواد یا كالا تبدیل می شود. این گونه داراییها معمولاً در گروه جداگانه ای تحت عنوان «منابع و ذخایر طبیعی» در ترازنامه طبقه بندی می شود.
داراییهای عملیاتی نامشهود (Intangible Operational Assets). این گروه از داراییها موجودیت عینی ندارند و تحت عنوان داراییهای نامشهود در ترازنامه طبقه بندی می شوند. مانند حقوق طبع، اختراع و امتیاز.

داراییها نامشهود دارای ویژگیهای عمده زیر است:
در عملیات بطور موثر به كار می رود.
برای سرمایه گذاری یا فروش مجدد خریداری نشده است.
دارای منافع آتی است اما موجودیت عینی ندارد.

بخش اول

تعیین بهای تمام شده اموال ماشین آلات و تجهیزات

بهای تمام شده اموال، ماشین آلات و تجهیزات
حسابداری اموال، ماشین آلات و تجهیزات بر مبنای بهای تمام شده تاریخی انجام می گیرد. بهای تمام شده تاریخی بر اساس قیمت خرید نقدی كه معرف ارزش متعارف دارایی در تاریخ تحصیل است تعیین می شود و تمام مخارج ضروری و عادی كه صرف می گردد تا دارایی در وضعیت و موقعیت لازم برای استفاده مورد نظر قرار گیرد به بهای تمام شده اضافه می شود. در مواردی كه قیمت خرید نقدی دارای مشخص نباشد دارایی تحصیل شده به ارزش متعارف دارایی واگذار شده ثبت می شود. اگر ارزش متعارف دارایی تمام مخارج مربوط به تحصیل دارایی سرمایه ای به حساب نمی آید به عنوان مثال اقلام زیر نباید جزو بهای تمام شده دارایی به حساب آید:
1 – تخفیفات نقدی حتی اگر خریدار از آن استفاده نكرده باشد باید از قمیت خریدار از آن استفاده نكرده باشد باید از قیمت خرید دارایی كم شود، زیرا اصلی كلی این است كه داراییها نباید به مبلغی بیش از قیمت خرید نقدی در حسابها ثبت گردد.
2 – مخارج غیر عادی كه در ارتباط با تحصیل دارایی پرداخت می شود. زیرا جزو مخارج ضروری برای تحصیل نیست. مانند مخارج اضافی كه به علت اشتباه در نصب ماشین آلات انجام می گیرد.

3 – بهره و كارمزد بدهیهایی كه بر اثر خرید دارایی واقع می شود. زیرا هزینه بهره بعد از استفاده مورد نظر از دارایی تحقق می یابد.
4 – مخارج آموزش كاركنان كه برای فراگیری طرز كار ماشین آلات پرداخت می شود. زیرا آموزش كاركنان، ارزش ماشین آلا را افزایش نمی دهد.
5 – هزینه مالیات و بیمه كه بعد از تحصیل دارایی هر ساله پرداخت می شود. زیرا برای حفظ دارایی در وضعیت عادی عملیاتی انجام می گیرد.
اموال و ماشین آلات و تجهیزات بر اساس بهای تمام شده یا ارزش تاریخی اندازه گیری و ثبت می

شود زیرا:
بهای تمام شده معرف ارزش متعارف دارایی در تاریخ تحصیل است.
بهای تمام شده بر پایه معامله فرض تعیین نشده، بنابراین واقعی و قابل رسیدگی است.
سود یا زیان باید در تاریخ فروش دارایی شناسایی شود و نمی تواند مبتنی بر فرض و پیش بینی باشد.
با این حال استانداردهای حسابداری برخی از كشورها و استانداردهای بین المللی حسابداری تجدید ارزیابی اموال، ماشین آلات و تجهیزات را تحت شرایط معینی مجاز شناخته است.

كاهش در ارزش دارایی
اموال، ماشین آلات و تجهیزاتی كه در عملیات واحد تجاری به كار می رود نباید به مبلغی بیش از ارزش جاری، و اگر در عملیات واحد تجاری به كار نمی رود به مبلغی بیش از ارزش خالص بازیافتنی در حسابها ثبت شود.
در صورتی كه بازده اقتصادی اموال، ماشین آلات و تجهیزات بطور مداوم كاهش یابد و میزان آن از لحاظ مبلغ با اهمیت باشد باید از حساب دارایی خارج یا كاهش ارزش داده شود. برای مثال، تقاضا، نابابی فرآورده هایی كه تولید می كند، كم ارزش، یا بی ارزش شود. در چنین مواردی، ارزش دفتری داراییهای مزبور باید تا میزان ارزش خالص بازیافتنی دارایی كاهش داده شود و میزان كاهش ارزش به عنوا زیان دوره شناسایی و در صورت سود و زیان همان دوره گزارش گردد.

مخارج جاری و سرمایه ای
مخارج ناشی از تحصیل و بكارگیری اموال، ماشین آلات و تجهیزات به دو گروه جاری و سرمایه ای تقسیم می شود:
مخارج جاری (Revenue Expenditures). مخارجی است كه انتظار می رود منافع آن تنها عاید دوره مالی جاری شود. بنابراین، این گونه مخارج جزو هزینه های دوره جاری محسوب و از درآمد همان دوره كم می شود. مانند هزینه تعیمر و نگهداشت ماشین آلات.

مخارج سرمایه ای(Capital Expenditures). مخارجی است كه انتظار می رود منافع آن علاوه بر دوره جاری به دوره های آینده نیز تسری یابد. بنابراین، این گونه مخارج چنانچه از نظر مبلغ با اهمیت باشد سرمایه ای محسوب و به عنوان دارایی به حسابهای مربوط منظور می شود و در صورتی كه عمر مفید محدودی داشته باشد بتدریج از طریق فرآیند استهلاك به دوره های مالی مورد انتفاع تخصیص می یابد. مانند هزینه حمل و نصب ماشین آلات.

زمین
تمام مخارج لازم برای تحصیل زمین باید در حساب زمین زمین یا اراضی ثبت شود. از آنجا كه زمین و ساختمان داراییهای مجزا از هم هستند، بنابراین، بهای تمام شده هر یك باید در حسابی جداگانه ثبت شود.
تمام مخارجی كه زمین تحصیل شده را برای استفاده مورد نظر آماده می سازد باید جزو بهای تمام شده زمین منظور شود. برخی از اجزای مشخص بهای تمام شده زمین عبارت است: 1) قیمت خرید، 2) مخارج مربوط به معامله و انتقال سند مالكیت نظیر: كارمزد دلالی، مالیات مستغلات و حق الثبت.
اگر زمینی كه به تازگی خریداری شده است در وضعیت لازم برای استفاده مورد نظر نباشد، مخارج خاصی كه خریدار برای آماده سازی آن انجام می دهد، باید به عنوان بخشی از بهای تمام شده زمین ثبت شود مانند مخارج تسطیح، خاكریزی و آماده سازی زمین. همچنین اگر، در زمین خریداری شده برای احداث بنا، تاسیساتی وجود داشته باشد كه باید تخریب شود، مخارج تخریب تاسیسات فرسود (پس از كسر عواید حاصل از فروش مواد و مصالح ساختمانی اسقاط) باید به بهای تم

ام شده زمین اضافه شود.
زمینهایی كه به قصد استفاده در روال عادی عملیات نگهداری نمی شود نظیر زمینی كه به منظور سرمایه گذاری یا توسعه آینده كارخانه تحصیل می شود، یا زمینی كه در عملیات واحد تجاری مورد استفاده قرار نمی گیرد، نباید تحت عنوان «اموال ماشین آلات و تجهیزات» طبقه بندی شود. بلكه باید جزو سرمایه گذاریها یا سایر داراییها در ترازنامه ارائه گردد. زمینی كه به وسیله موسسات خرید و فروش املاك برای فروش مجدد نگهداری می شود باید به عنوان موجودی جنسی در ترازنامه طبقه بندی شود.

تاسیسات و مستحدثات زمین
بهای تمام شده تاسیسات و مستحدثات در زمین مانند: نرده كشی، اسفالت محوطه، پیاده رو سازی، احداث پاركینگ باید در حساب جداگانه ای تحت عنوان تاسیساتی كه در زمین احداث می شود دارای عمر اقتصادی نامعینی باشد، بهای تمام شده این گونه تاسیسات به بهای تمام شده زمین اضافه می گردد و مشمول محاسبه استهلاك نمی شود. به عنوان مثال تاسیساتی كه توسط مالك زمین احداث شده است اما نگهداری و جایگزینی آن از طرف شهرداری محل تقبل گردیده باشد مشمول محاسبه استهلاك نمی شود.

ساختمان
تمامی مخارجی كه برای انتقال مالكیت ساختمان به خریدار و آماده سازی آن برای استفاده مورد نظر انجام می شود عموماً قابل انتقال به بهای تمام شده ساختمان است. اگر واحد تجاری زمین و ساختمان را بطور یكجا خریداری كند، بهای تمام شده هر یك باید جداگانه شناسایی و در حسابهای مربوط ثبت شود. زیرا چنانكه پیشتر گفته شد زمین یك دارایی استهلاك ناپذیر است و بها تمام شده آن باید در حسابی جدا از ساختمان نگهداری شود.

ماشین آلات و تجهیزات
در اصطلاح، ماشین آلات و تجهیزات معمولاً شامل اقلام متعددی نظیر: انواع ماشین آلات تولیدی، اثاثه، مبلمان، قالبها، ابزار آلات، منصوبات و ظروف قابل استرداد است كه در روال عادی عملیات واحد تجاری به كار می رود. داراییهای مزبور ممكن است در قسمتهای مختلف واحد تجاری مانند

كارخانه، اداره یا نمایشگاه به كار رود. برای تعیین و تخصیص استهلاك ماشین آلات و تجهیزات به قسمتهای تولیدی، اداری و فروش باید مشخص شود كه این گونه داراییها در كدام یك از قسمتهای مزبور به كار رفته است.
تمام مخارج لازم برای خرید و آماده سازی ماشین آلات و تجهیزات جهت استفاده مورد نظر، قابل انتقال به بهای تمام شده اموال و تجهیزات است. بهای تمام شده اموال و ماشین آلات معمولاً از اجزای زیر تشكیل شده است:
قمیت خرید پس از كسر كلیه تخفیفات تجاری و نقدی.

هزینه حمل و نقل و بیمه و بارگیری در طول دوره حمل.
عوارض، حقوق گمركی و سود بازرگانی واردات.
مخارجی كه برای راه اندازی دارایی تا مرحله بهره برداری انجام می شود. مانند: محوطه سازی، زیر سازی، نصب و حق الزحمه خدمات فنی.
مخارج باز سازی و مرمت كه برای قبال استفاده ساختن ماشین آلات دست دوم خریداری شده انجام می شود.
وجوه غیر قابل استرداد مربوط به سفارش ماشین آلات و تجهیزات.
مخارج غیر عادی نظیر: پرداخت جریمه به علت تاخیر در پرداخت حقوق گمركی یا تعمیر قطعاتی از ماشین آلات كه در حمل و نقل خسارت دیده است یا مخارج اضافی كه به دلیل اشتباه در نصب ماشین آلات پرداخت می شود نباید به بهای تمام شده ماشین آلات و تجهیزات اضافه گردد.
در موارد خاص، چنانچه هر یك از اقلام ماشین آلات و تجهیزات از اجزای متفاوت و تفكیك پذیر تشكیل شده باشد، تخصیص جمع مخارج به اجزای تشكیل دهنده و برآورد عمر مفید هر یك از اجزا می تواند نحوه حسابداری اموال، ماشین آلات و تجهیزات را بهبود بخشد. برای مثال، اگر عمر مفید موتورهای هواپیما كمتر از عمر مفید بدنه هواپما باشد، به جای گرفتن كل هواپیما به عنوان یك دارایی، بهتر است برای محاسبه استهلاك، بهای تمام شده بدنه و موتور هواپیما در حسابهای

جداگانه نگهداری شود. به عكس، اقلامی نظیر قالبها، ابزار و وسایل كار كه به تنهایی كم ارزش می باشد بهتر است یك كاسه و تلفیق شود.
تاسیسات در مورد اجاره
موجر بدون این كه مالكیت مورد اجاره را به مستاجر منتقل كند حق استفاده از آن را در اجاره نامه برای مدتی معین به مستاجر واگذار می كند. ساختمان استیجاری جزء اقلام سرمایه ای نیست اما تاسیسات یا مسحدثات در ساختمان مورد اجاره مانند دیواركشی محوطه سازی و اموالی كه به خرج مستاجر، در مورد اجاره احداث می شود، در صورتی كه دارای منافع آتی باشد در حساب

«تاسیسات در ساختمان استیجاری» ثبت و جزء اموال، ماشین آلات و تجهیزات در ترازنامه طبقه بندی می شود. بهای تمام شده این گونه تاسیسات باید در طول عمر مفید دارایی یا مدت اجاره، هر كدام كه كوتاهتر است مستهلك یا از حساب خارج شود زیرا در پایان مدت اجاره، این تاسیسات به مستاجر تعلق نخواهد داشت.

ظروف
برخی از محصولات واحدهای تولیدی در داخل ظرف به بازار عرضه می شود كه ظروف آن ممكن است برای استفاده مجدد قابل استرداد باشد. مانند: بشكه های نفت، سیلندرهای گاز وشیشه های نوشابه. معمولاً بابت بهای ظروف این گونه محصولات، مبلغی به عنوان سپرده از خریدار اخذ می شود كه به هنگام استرداد ظروف، به خریدار بازگردانده و یا به حساب وی بستانكار می شود. این گونه داراییها اگر چه در اختیار خریدار است اما در دفاتر فروشنده در بخش اموال، ماشین آلات و تجهیزات طبقه بندی و در طول عمر برآوری آن مستهلك میشود. ظروفی كه در مدت زمانی معقول (تعیین شده) مسترد نشود، به عنوان فروش تلقی و از سپرده خریدار كسر می شود و بهای تمام شده و استهلاك انباشته آن نیز از حسابها خارج می گردد. بر عكس، اگر سپرده ای بابت ظروف از خریدار اخذ نشده یا بهای ظروف ناچیز باشد، فروشنده ممكن است ظروف را به عنوان «ملزومات تولیدی» تلقی و هزینه هر سال را از این بابت، از طریق شمارش عینی، مطابق روشهای معمول انبارگردانی تعیین كند.

ابزار آلات
ابزار آلات نظیر آچار و انبردست و سایر ابزار و وسایل كار را شامل می شود. بهای تمام شده این گونه اقلام نسبتاً ناچیز است و اغلب در معرض خسارت، سرقت و شكستگی قرار دارد. از این رو، معمولاً نحوه عمل حسابداری، ابزار آلات مشابه اموال، ماشین آلات و تجهیزات نیست و روشهای معمول استهلاك در مورد آن كاربرد ندارد. اقلام مزبور را می توان به سه شكل زیر در حسابها ثبت كرد:

1 – در موقع خرید به حساب دارایی منظور و در پایان سال پس از موجودی برداری، حساب دارایی اصلاح شود و هر گونه زیان ناشی از سرقت، خسارت و شكستگی به عنوان هزینه جاری به حساب آید.
2 – مبلغی متناسب با موجودی عادی (متعارف) ابزار آلات به حساب دارایی منظور و سپس كلیه خریدهای مازاد بر این مبلغ به حساب هزینه منتقل شود.
3 – در موقع خرید به حساب هزینه منظور گردد.
طرق تحصیل اموال، ماشین آلات و تجهیزات
بخش دوم
طرق تحصیل اموال، ماشین آلات و تجهیزات
اموال، ماشین آلات و تجهیزات را می توان به طریق زیر تحصیل كرد:
نقد تولید یا احداث
نسیه معاوضه
صدور سهام رایگان

گروهی (بطور یكجا)

تحصیل دارایی بطور نقد
خرید دارایی بطور نقد متداولترین شیوه تحصیل دارایی است. كلیه وجوهی كه خریدار آگاه و مطلع در معامله ای عادله و در شرایط عادی برای خرید دارایی و آماده كردن آن برای استفاده مورد نظر پرداخت می كند جزء بهای تمام شده دارایی منظور می شود.

تحصیل دارایی بطور نسیه
طبق اصل بهای تمام شده، داراییهای كه بطور نسیه خریداری می شود، به یكی از دو طریق زیر، هر كدام مشخص تر و قال اعتمادتر باشد در دفاتر ثبت می شود.

معادل قیمت نقدی (قیمت بازار)
ارزش فعلی اسناد واگذار شده
اصل كلی این است كه داراییها نباید به مبلغی بیش از قیمت نقدی در حسابها ثبت شود. یعنی كلیه تخفیفات نقدی حتی اگر خریدار از آن استفاده نكرده باشد باید از قمیت خرید دارایی كم شود. در صورتی كه خریدار در مدت زمان تعیین شده نتواند از تخفیف استفاده كنند، تخفیفات استفاده نشده باید در حسابی با عنوان تخفیفات از دست رفته یا تخفیفات استفاده نشده ثتب و جزو هزینه های دوره جاری به حساب آید.
داراییها ممكن است بر اساس قرادادهای بلند مدت و از طریق اوراق تجارتی یا دیون رهنی تحصیل شود. بهای تمام شده این گونه داراییها باید به ارزش متعارف (معادل قیمت نقدی)، بدون در نظر گرفتن بهره، محاسبه شود. قاعده كلی برای ثبت داراییها كه در ازای صدور اسناد بلند مدت تحصیل می شود به شرح زیر است:
الف: ارزش متعارف دارایی تحصیل شده مشخص یا قابل تعیین باشد. در این صورت دارایی تحصیل شده باید به ارزش متعارف در دفاتر ثبت شود و تفاوت مبلغ اسمی اسناد واگذار شده و ارزش متعارف دارایی تحصیل شده به حساب كسر اسناد منظور و به تدریج طی دوره واریز اسناد به حساب هزینه بهره دارایی منتقل و مستهلك گردد. در خرید اقساطی ممكن است مالكیت به خریدار منتقل نشد. با این حال ثبت بهای تمام شده دارایی و بدهی مربوطه به آن عموماً پذیرفته شده است.
ب: ارزش متعارف دارایی تحصیل شده مشخص یا قابل تعیین نباشد. در صورتی كه ارزش متعارف دارایی تحصیل نشده مشخص نباشد، این گونه داراییها باید بر اساس ارزش متعارف یعنی ارزش فعلی اسناد واگذار شده در دفاتر ثبت شود. ارزش فعلی اسناد واگذار شده با توجه به پرداختهای آتی و بر اساس نرخهای متداول یا جاری بهره تعیین می شود و مبنای اندازه گیری بهای تمام شده دارایی تحصیل شده قرار می گیرد و تفاوت ارزش فعلی و مبلغ اسمی اسناد واگذار شده به حساب كسر اسناد منظور و به تدریج در طی دروه واریز اسناد به حساب هزینه بهره منتقل و

مستهلك می شود.
مثال: «شركت الف» در اول فروردین ماه 13 ماشین آلاتی را در ازای صدور 7 برگ سفته بدون بهره كه قابل پرداخت در 7 قسط سالانه بود امضا و تسلیم فروشنده كرد. مبلغ هر قسط 300000 ریال و موعد پرداخت اولین قسط 29 اسفند 113 بود. در صورتی كه قیمت نقدی (ارزش متعارف) ماشین آلات تحصیل شده معادل 1500000 ریال و نرخ متداول بهره بردای برای اسناد واگذار شده 10 درصد باشد «شركت الف» باید ماشین آلات خریداری شده را به چه مبلغی در دفاتر ثبت كند؟

پاسخ: ماشین آلات باید به مبلغ 1500000 ریال در حسابها ثبت شود. زیرا همانگونه كه قبلاً گفته شد در صورتی كه ارزش متعارف دارایی تحصیل شده مشخص باشد. بهای تمام شده دارایی بر اساس ارزش متعارف اندازه گیری و تفاوت مبلغ اسمی اسناد و ارزش متعارف دارایی تحصیل شده به حساب «كسر اسناد» منظور و به تدریج طی دوره اسناد به حساب هزینه بهره یا هزینه مالی منتقل و مستهلك می شود.
1 فروردین ماشین آلات 1500000
كسر اسناد پرداختی 600000
اسناد پرداختنی 2100000

خرید ماشین آلات در ازای صدور 7 برگ سفته
چنانكه ملاحظه می كنید ماشین آلات به مبلغ 2100000 ریال در دفاتر ثبت نشده است زیرا این مبلغ معرف ارزش متعارف ماشین آلات در تاریخ تحصیل نیست.

تحصیل دارایی از طریق صدور سهام
طبق استانداردهای حسابداری، هنگامی كه اقلامی از اموال، ماشین آلات و تجهیزات در مبادله با سهام واحد تجاری تحصیل می شود باید به ارزش متعارف دارایی تحصیل شده یا ارزش متعارف سهام صادر شده هر كدام مشخص تر و قابل اعتماد تر باشد، ثبت شود.
در مواردی كه ارزش متعارف سهام به وضوع قابل تعیین بوده و بیش از ارزش متعارف دارایی تحصیل شده قابل اتكا باشد. دارایی تحصیل شده به ارزش متعارف سهام صادر شده در دفاتر ثبت می شود. مثلاً در مواردی كه سهام مظنه بازار داشته باشد (در بورس اوراق بهادار مورد داد وستد باشد) و تعداد سهامی كه برای تحصیل دارایی واگذار می شود كمتر از حجم معاملات معمول روزانه این سهام در بورس باشد قیمت این سهام در بورس مبنای صحیح برای تعیین ارزش داراییهای تحصیل شده خواهد بود.

در صورتی كه ارزش متعارف سهام (به تعدادی كه واگذار می شود) به نحوی معقول قابل تعیین نباشد (در بورس اوراق بهاردار مورد داد و ستد نباشد) می توان ارزش متعارف دارایی تحصیل شده را از طریق ارزیابی به وسیله كارشناسان رسمی دادگستری یا كارشناسان بیمه تعیین كرد.
در مواردی كه نتوان ارزش داراییهای مورد مبادله را به طرق بالا تعیین كرد ممكن است ارزش این گونه داراییها به وسیله هیات مدیره مشخص شود.

مثال: شركت «الف» كه سرمایه ثبت شده آن 100000000 ریال است در سال 113 ماشین آلات فرسوده ای را در ازای واگذاری 1000 برگ سهم 1000 ریالی خود تحصیل كرد. ارزش متعارف ماشین آلات تحصیل شده به نحو معقلول قابل تعیین نیست اما مظنه بازار هر برگ از سهام واگذار شده در بورس اوراق بهادار مشخص و 1800 ریال است. «شركت الف» ماشین آلات خریداری شده را به چه مبلغی باید در دفاتر ثبت كند؟
پاسخ: ارزش ماشین آلات بر اساس ارزش متعارف واگذار شده تعیین و به ترتیب زیر در دفتر روزنامه ثبت می شود:
ماشین آلات 1800000

سرمایه 1000000
صرف سهام 800000
همان گونه كه در ثبتهای بالا مشاهده می كنید، سرمایه در هر حال به مبلغ اسمی سهام واگذار شده در دفاتر ثبت می شود و تفاوت ارزش متعارف دارایی تحصیل شده و مبلغ اسمی سهام واگذار شده به حساب صرف یا كسر سهام منظور می شود.

تحصیل گروهی از داراییها بطور یكجا
گاه ممكن است یك واحد تجاری در یك معامله بیش از یك قلم دارایی خریداری كند. برخی از این داراییها ممكن است استهلاك پذیر و برخی دیگر استهلاك ناپذیر باشد. حال این سوال مطرح می شود كه بهای تمام شده داراییهایی كه بطور گروهی تحصیل می شود به چه ترتیب باید به هر یك از اقلام دارایی تسهیم شود؟ طبق اصول متعارف هر یك از اقلام دارایی ممكن است بر اساس ارزش متعارف معاملاتی یا ارزیابی به وسیله كارشناسان رسمی تعیین شود.

تحصل دارایی از طریق تولید یا احداث
گاه ممكن است موسساتی نظیر شركتهای آب و برق و راه آهن علاوه بر فعالیتهایی كه در روال عادی عملیات خود انجام می دهند به دلایل زیر تصمیم بگیرند كه ماشین آلات یا سایر داراییهای مورد نیاز خود را بسازند:
تولید یا احداث دارایی بوسیله واحد تجاری مقرون به صرفه است. یعنی واحد تجاری با استفاده از نیروی انسانی و امكانات موجود خود در فرصتهای مقتضی، می تواند دارایی مورد نیاز خود را بسازند:

تولید یا احداث دارایی بوسیله واحد تجاری مقرون به صرفه است. یعنی واحد تجاری با استفاده از نیروی انسانی و امكانات موجود خود در فرصتهای متقضی، می تواند دارایی مورد نیاز خود را به بهای تمام شده كمتری بسازد.
تولید یا احداث دارایی بودن بوسیله واحد تجاری موجب می شود كنترل بیشتری نسبت به مشخصات و كیفیت واحد تجاری در طول دوره ساخت اعمال شود.
در مورد حسابداری داراییهایی كه واحد تجاری به قصد استفاده خود می سازد موارد زیر مطرح است كه به تفصیل بررسی می شود:
الف: نحوه محاسبه بهای تمام شده دارایی.
ب: به حساب دارایی بردن بهره.
ج: سود یا زیان ناشی از احداث دارایی.
د: نحوه انعكاس دارایی در ترازنامه.
الف: نحوه محاسبه بهای تمام شده دارایی
تمام مخارجی كه بطور مستقیم قابل تخصیص به دارایی است و در نتیجه احداث دارایی به وجود آمده باشد جزو بهای تمام شده محسوب و در طول دوره ساخت به حساب دارایی منظور می شود. مانند: مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و هزینه سربار كه در نتیجه احداث دارایی واقع شده باشد. سایر مخارجی كه بدون اجرای طرح احداث دارایی واقع نمی شد نیز جزو مخارج سرمایه ای و به حساب دارایی منظور می شود. در مورد تسهیم سربار ثابت سه نظریه ارائه شده است كه هر یك باید در قالب وضعیتهای تولیدی زیر مطالعه شود.

وضعیت اول: واحد تجاری از حداكثر ظرفیت عملی خود استفاده كند.
وضعیت دوم: واحد تجاری از حداكثر ظرفیت عملی خود استفاده نكند.
نظریه اول: تخصیص بخشی از كل سربار ثابت به داراییهایی كه واحد تجاری به قصد استفاده خود می سازد. این نظریه با مفهوم هزینه یابی كامل در حسابداری مطابقت دارد: زیرا، در یك فرایند تصحیح تسهیم، كل مخارجی كه در یك دروه مالی واقع می شوند باید به كل تولیدات همان دوره تخصیص یابد. طبق این نظریه، اگر هزینه های سربار ثابت بر اساس ساعات كار تسهیم شود و 8% ساعات كار مربوط به8 احداث دارایی باشد باید 8% از هزینه های سربار ثابت به این گونه داراییها

تسهیم شود. بكارگیری این روش موجب می شود كه: (1) بهای تمام شده دارای ساخته شده

معادل یا نزدیك به قیمت خرید آن باشد، زیرا اگر دارایی به شكل ساخته شده نیز خریداری می شد فروشنده هزینه های سربار را هم در قیمت فروش منظور می كرد، (2) اگر یك واحد تجاری علاوه بر كالاهایی كه از فعالیتهای عادی و متسمر تولید بدست می آورد قادر به ساختن داراییهای مورد نیاز خود باشد منافعی بدست می آورد كه باید به گونه ای در درآمد كلی واحد تجاری منعكس شود.

این نظریه به شرطی صحیح است كه واحد تجاری قبل از احداث دارایی از حداكثر ظرفیت عملی یا ظرفیت كامل استفاده كند. در این وضعیت چون احداث دارایی موجب می شود كه تولید كالاهایی كه در یك دروه مالی از فعالیتهای عادی و مستمر بدست می آید كاهش یابد، بنابراین، برای آن كه بهای تمام شده داراییهای در دست احداث به نحو صحیح محاسبه شود سربار ثابت باید با همان مبنایی كه به فعالیتهای عادی و متسمر تسهیم می شود به این گونه داراییها نیز تخصیص یابد. در

صورتی كه واحد تجاری از حداكثر ظرفیت عملی خود استفاده نكند تسهیم هزینه های سربار ثابت به طرح احداث دارایی موجب می شود كه بهای تمام شده كالاهایی كه از فعالتیهای عادی و تولیدی بدست می آید كمتر از واقع و سود حاصل از عملیات جاری و مبلغ مالیات بر درآمد بیش از واقع گزارش شود.
نظریه دوم: تخصیص سربار ثابت اضافی به داراییهایی كه واحد تجاری به قصد استفاده خود می سازد. طبق این نظریه،سربار ثابت جزو بهای تمام شده دارایی منظور نمی شود مگر آن كه بر اثر

احداث دارایی افزایش یافته باشد. كاربرد این روش در صورتی عملی است كه واحد تجاری قبل از احداث دارایی، ظرفیت بلا استفاده داشته باشد. و از ظرفیت كامل تولیدی استفاده نكند. در صورتی كه واحد تجاری قبل از احداث دارایی از حداكثر ظرفیت تولیدی استفاده كند بكارگیری این روش موجب افزایش بهای تمام شده كالاهایی می شود كه از فعالیتهای عادی و مستمر بدست می آید. زیرا به دلیل احداث دارایی، تعداد كالاهایی كه از فعالیتهای عادی و مستمر بدست می آید كاهش می یابد در نتیجعه سربار ثابت به تعداد كالای كمتری تسهیم می شود.
نظریه سوم: عدم تخصیص سربار ثابت به دارایییهایی كه واحد تجاری به قصد استفاده خود می سازد. طبق این نظریه، هزینه های سربار ثابت بر اثر احداث دارایی تغیر نمی كند. بنابراین، تسهیم هزینه های سربار ثابت به دارایی در طول دوره ساخت موجب كاهش هزینه دوره و افزایش سود و مالیات بردرآمد می شود البته این استدلال در صورتی صحیح است كه هزینه های سربار ثابت بر اثر احداث دارایی افزایش پیدا نكند. بكارگیری این روش زیاد توصیه نمی شود زیرا معمولاً برخی از اقلام سربار ثابت در نتیجه احداث دارایی افزایش پیدا می كند.
بطور خلاصه روش اول یعنی تخصیص بخشی از كل سربار ثابت به داراییهایی كه واحد تجاری به قصد استفاده خود می سازد منطقی تر از سایر روشها به نظر می رسد به شرط آن كه واحد تجاری از حداكثر ظرفیت تولیدی خود استفاده كند. در غیر اینصورت یعنی در مواردی كه واحد تجاری ظرفیت بلااستفاده داشته باشد و از ظرفیت كامل تولیدی استفاده نكند فقط آن بخش از سربار ثابت كه بر اثر احداث دارایی افزایش پیدا كرده است به حساب دارایی منظور می شود. در صورتی كه سربار ثابت بر اثر احداث دارایی تغییر نكرده باشد ممكن است سربار ثابت به داراییهای كه واحد تجاری به قصد استفاده خود می سازد منظور شود.
به رغم این نظرات، روش اول یعنی تخصیص بخش از كل سربار ثابت به داراییهایی كه واحد تجاری به قصد استفاده خود می سازد با اصل تطابق مطابقت دارد و مشابه روش بكارگیری اصل بهای تمام شده در مورد موجودی كالا است. همچنین هیات تدوین استانداردهای حسابداری صنعتی بر اساس استاندارد زیر بكارگیری روش اول را توصیه كرده است:

«بهای تمام شده داراییهای سرمایه ای مشهود كه پیمانكار برای استفاده خود می سازد باید شامل تمام مخارج از جمله هزینه های عمومی و اداری باشد به شرط آن كه هزینه های مزبور با اهمیت و بطور مشخص به احداث دارایی مربوط باشد. چنانچه داراییهای ساخته شده از نوع یا مشابه داراییهایی باشد كه پیمانكار از فعالیتهای عادی و مستمر تولیدی خود بدست می آورد، بهای تمام شده باید بر اساس سهم كاملی از مخارج غیر مستقیم محاسبه شود.»
ب: به حساب دارایی بردن بهره
واحدهای تجاری طی مدتی كه داراییهایی را به قصد استفاده خود می سازند وجوهی را صرف خرید مواد، پرداخت دستمزد و سایر مخارج ساخت می كنند. سوالی كه در این مورد مطرح می شود این است كه آیا بابت بهره در طول دوره ساخت مبلغی به حساب دارایی منظور می شود

یا خیر؟ پاسخ به این سوال از نظر تئوری و عملی مباحثی را به شرح زیر مطرح كرده است.
تخصیص ندادن بهره به حساب دارایی. طبق این روش، بهره جزو مخارج تامین مالی محسوب می شود و به عنوان بخشی از بهای تمام شده دارایی به حساب نمی آید.
تخصیص بهره به حساب دارایی. طبق این روش بهره جزو مخارج تامین مالی محسوب می شود و به عنوان بخشی از بهای تمام شده دارایی به حساب نمی آید.
تخصیص بهره به حساب دارایی. طبق این روش بهره جزو مخارج سرمایه ای محسوب می شود و به عنوان بخشی از بهای تمام شده دارایی به حساب می آید.
استاندارد شماره 34 (FASB 34) تحت عنوان به حساب دارایی بردن بهره كه در سال 1979 به تصویب رسید روش دوم یعنی تخصیص بهره به حساب دارایی را با تعدیلهایی پذیرفت. ضوابط استاندارد مزبور به شرح زیر تلخیص و جمع بندی می شود:
كلیات. طبق اصل بهای تمام شده، تمام مخارج عادی و ضروری كه انجام می شود تا دارایی در وضعیت و موقعیت لازم برای استفاده مورد نظر قرار گیرد باید جزو بهای تمام شده دارایی به حساب آید. در نیتجه بهره نیز در صورتی كه با اهمیت باشد تحت شرایط خاص می تواند در دوره تكمیل و آماده شدن برای استفاده مورد نظر به حساب دارایی منظور شود. منظور از استفاده مورد نظر «استفاده در عملیات واحد تجاری» یا تولید به قصد «فروش یا اجاره» است.
داراییهای واجد شرایط. داراییهایی كه برای تكمیل و آماده شدن برای استفاده مورد نظر نیازمند طی دوره ای طولانی هستند واجد شرایط برای به حساب دارایی بردن بهره به شمار می روند. داراییهای زیر شرایط لازم را برای به حساب بردن دارایی بردن بهره دارند:
داراییهایی كه واحد تجاری به قصد استفاده خود می سازند. اعم از این كه آن را خود بسازند یا ساخت آن را از طریق انعقاد پیما به پیمانكار ارجاع كنند (مانند ساختن ماشین آلات یا احداث بن

ا به قصد استفاده در عملیات).
داراییهایی كه واحد تجاری به شكل طراحهای مجزا به قصد فروش یا اجاره می سازد (ساختن كشتی یا فیلمهای سینمایی به قصد فروش یا اجاره).
داراییهای زیر واجد شرایط برای به حساب دارایی بردن بهره نیستند:
كالاهایی كه بطور عادی یا به تكرار و تعداد زیاد تولید می شود.

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 cpro.ir
 
Clicky