بررسی چاه های حفاری شده در سواحل خزر دارای 115 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد بررسی چاه های حفاری شده در سواحل خزر کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
I . چاههای حفاری شده سواحل خزر
چکیده تاریخچه 1-I چاههای کم عمق حفر شده توسط کشورهای فرانسه – آلمان و اتحاد شوروی سابق
مقدمه : دستیابی به منابع قابل توجه نفت در طبقات پلیوسن زیرین که در منطقه آذربایجان شوروی سابق و قفقاز و باکو ( باد کوبه ) به Productive Series معروف بود در اواخر قرن 19 و سپس گسترش چشمگیر فعالیتهای اکتشافی در خشکی و فلات قاره دریای خزر (شبه جزیره آپشرون در غرب خزر میانه ) و سپس شبه جزیره کراسنوودسک ( ترکمن فعلی از جمهوری ترکمنستان ) – بطور یقین از پارامترهای مثبتی بودند که اکتشاف نفت در رسوبات مشابه موجود در سواحل جنوبی دریای خزر را توجیه نمایند – به همین دلیل ببرسی اکتشافی رسوبات چلکن Productive Series از دیر باز مورد علاقه دولت ایران بوده است و کارشناسان خارجی مقیم ایران نیز به این اهمیت و لذا هر از چند گاهی با توجه به شرایط مناسب روز ، حفاریهایی در سواحل خزر جنوبی کشورمان انجام داده اند :
- شرکت تحقیقات فرانسه
این شرکت در سالهای بین 1930- 1928 در ناحیه بین علمده تا دره نکاء ( شکل -1 ) دو چاه اکتشافی کم عمق در نزدیکی چشمه های نفتی (See Page ) ناحیه حفاری نمود . چاه شماره 1 در نزدیکی (( نفت چال )) در 5/12 کیلومتری شرق بابلسر حفاری و در عمق 5/81 متری بدلایل نامعلوم حفر آن متوقف و متاسفانه اطلاعاتی از آن در دسترس نیست (شکل – 1 ).
چاه شماره 2 در مغرب دهکده دشت کلا در مسیر بابل – بابلسرو حدود 10 کیلومتری شرق – شمال شرق بابل قرار داشته و عمق نهایی آن 107 متر که باز هم طبق مراجع موجود (10) اطلاعاتی از آن در دست نیست ( شکل – 1 ) .
- کشور آلمان
توسط متخصصین آلمان در سالهای 39- 1938 دو چاه اکتشافی دیگر در سواحل خزر حفاری گردید :
چاه شماره 1 خشت سر واقع در غرب محمود آباد به عمق 203 متر.
چاه شماره 2 خشت سر نیز در همان حوالی و به عمق 230 متر حفاری شد که هیچگونه اطلاع ثبت شده ای از این دو در دست نیست .
- اتحاد شوروی سابق
کارشناسان روسی در زمان اشغال و اقامت خود در ایران بین سالهای 1942- 1941 به حفاری دو حلقه چاه اکتشافی در نواحی قائمشهر و بندر ترکمن اقدام نمودند :
چاه شماره 1 در 10 کیلومتری جنوب قائمشهر ( در کنار رود تلاروکمی پائین تر از تقاطع خط آهن با رود مذکور ) ( شکل – 1 ) .
چاه شماره 2 در حوالی شرق بندر ترکمن که مطلقا هیچگونه اطلاعی از موقعیت دقیق این چاه و نیز اطلاعات حاصله از حلقه چاه مذکور در دسترس نمی باشد .
2- I چاههای اکتشافی حفاری شده توسط شرکت ملی نفت ایران :
در بین سالهای 1970 – 1960 شرکت ملی نفت ایران راسا اقدام به بررسی های اکتشافی در دشت گرگان – منطقه مازندران و دشت گیلان ( ناحیه انزلی ) را نمود و در طی مدت فوق مجموعا 16 حلقه چاه خشکی در سواحل خزر حفاری نمود که از این تعداد 11 حلقه در دشت گرگان ، 3 حلقه در دشت مازندران و دو حلقه چاه در غازیان و شفا رود گیلان حفر شده
( شکل – 2 ) . از میان آثار نفت و گاز اقتصادی در چاه گرگان 3 گزارش شده است (2) جدول شماره 1 .
آثار نفتی در این چاه از مغزه هایی که از اعماق 826 – 731 متری بدست آمده مشخص شد .
( رسوبات مربوط به آقچاگیل ) و بررسی آزمایشگاهی نیز وجود نفت را در آن تائید نموده است ( 10 و 2 ) بعلاوه در همین چاه به علت برخورد به گاز ( در عمق 2009 متری رسوبات چلکن ) – چاه دچار حریق گردیده و متاسفانه دستگاه حفاری (National 5 ) از بین رفته است .
در چاه جایگزین ( گرگان 3 الف در 300 متری چاه مذکور ) نیز به گاز و همراه – Condensate برخورد شده است که در آزمایشات اولیه قادر به تولید 5/7 میلیون پای مکعب در روز در فاصله 2038 – 2035 متری ( نشسته های چلکن ) بوده است ( 8 و 2 )
( جدول شماره 2 ) .
در چاه شماره 1 قزل تپه در ناحیه گرگان نیز طی لایه آزمائی های متعددی که همراه با اسید شویی بعمل آمده است یک زون گازی در فواصل 4759 – 4366 متری مشخص گردیده که متاسفانه به علت مشکلات حفاری موفق به آزمایش آن نشده اند ولی با توجه به I . F . P. تست شماره 1 انتظار 5/6 میلیون پای مکعب در روز – گاز از فاصله فوق ( رسوبات معادل شوریچه سن کرتاسه پائین ) داشته اند که البته بنا به توصیه مهندسی نفت در آنزمان
( سال 1346 ) مقرون به صرفه اقتصادی نبوده است لذا چاه برای همیشه متروکه اعلام گردیده بود . ( 2 ) ( جدول شماره 3 ) .
نتیجه و پیشنهاد : با توجه به مطالب گفته شده در این چکیده و نیز مراجعه به گزارشات تکمیلی چاههای 16 گانه حفاری شده خشکی ( سواحل خزر ) پیشنهاد میگردد که از منتهی الیه شرق خزر به منتهی الیه غرب خزر یعنی از دشت گرگان و گنبد کابوس تا شفارود گیلان بررسی ها و عملیات ذیل صورت پذیرد :
الف – دشت گرگان به ترتیب اولویت :
حفاری جدید یک حلقه چاه به عمق نهایی 3500 متر در فاصله 200 متری گرگان 3 و 100 متری گرگان 3 – الف .
هدف : تولید گاز و یا نفت از نهشته های چلکن و سپس ( احتمالا ) کرتاسه ( شکل – 3 )
لوله های جداری : Or 2250 m . 20,70m / 13 3/8 ,650 m / 95/8 , 2150 m / 7 , 2450 m /5 L . 2110 m T.D.
نوع گل : روغنی ( Oil base mud )
تبصره : پیشنهاد Work over و یا deepening چاه قبلی ( گرگان 3 الف ) داده نمیشود زیرا در طول سالیان دراز ( حدود 35 سال ) قطعا لوله های جداری در اثر فرسودگی های شیمیایی و فیزیکی عمر مفید خود را از دست داده اند .
حفاری جدید یک حلقه چاه به عمق نهائی 5000 متر در فاصله تقریبی 150 متری چاه شماره یک قزل تپه ( با کنترل کامل انحراف چاه در هنگام حفاری )
هدف : ارزیابی و انجام تست فواصل تقریبی 4759 – 4366 متری مربوط به رسوبات کرتاسه زیرین ( که در چاه مذکور بعلت مشکلات حفاری موفق بانجام آن نشده بودند .
3450 2200/5 L . / 8,800M . /95/8,2400 M. /7 L . - 20, 190 M./ 13 3
T.D. 3550 -
نوع گل : روغنی ( Oil base mud )
ب – دشت ساحلی مازندران به ترتیب الویت :
حفاری جدید یک حله چاه به عمق نهایی حداقل 2500 متر در فاصله 200 متری چاه حفاری شده ملزندران شماره یک .
هدف : رسیدن به راس رسوبات چلکن و حداقل حفاری 1000 متراز رسوبات این مقطع و آزمایش تولیدی آن .
زیرا در چاه مازندران یک به علت کم ظرفیتی دستگاه حفاری به رسوبات تولیدی ( چلکن ) برخورد نشده است ضمن اینکه طبق شواهد موجود ( ) آثار و گاز نفت هم در اعماق 1201 متری هم مشاهده گردیده است .
لوله های جداری : 20.250M. / 13 3/8, 45M. / 95/8 . 1800 M. /7, L.T.D
نوع گل : روغنی ( Oil base mud )
حفاری جدید یک حلقه چاه به عمق نهایی 2500 متر در فاصله 150 متری چاه حفاری مازندران شماره 3.
هدف : آزمایش کامل مقطع کرتاسه ( زیرا وضعیت چاه در سال 1340 تعلیقی اعلام شده و توصیه به Work over آن گردیده است ) ( 2 ) و به عقیده اینجانب احتمال رسیدن به رسوبات ژوراسیک هم در این منطقه می رود که به هر حال تست و تولیدی مقطع کامل کرتاسه و شناسایی چینه شناسی حاصله از حفاری مجدد بسیار مفید است .
لوله های جداری : 20.250M. / 13 3/8, 45M. / 95/8 . 1800 M. /7, L.T.D
نوع گل : روغنی ( Oil base mud )
ج – دشت ساحلی گیلان به ترتیب الویت :
1- PV – حفاری جدید و عمیق یک حلقه چاه به عمق نهایی حداقل 2500 متر در فاصله 2000 متری چاه انزلی شماره یک که قریب 30 سال قبل حفاری شده و بعلت کم بودن ظرفیت دستگاه حفاری ( Rig Frank ) جبرا حفاری در عمق نهایی 1567 متری مقطع و این در حالی بوده است که به هدف نهایی که همانا رسوبات چلکن بوده است نرسیده اند .
هدف : آزمایش و تولید گاز یا نفت از طبقات چلکن
لوله های جداری : 20.250M. / 13 3/8, 45M. / 95/8 . 1800 M. /7, L.T.D
نوع گل : روغنی ( Oil base mud )
1- S.R - همان مشخصات فوق برای حفاری یک حلقه چاه جدید در فاصله 200 متری چاه شفا رود شماره یک ( واقع در جاده انزلی – آستارا ) و جنب سواحل خزر پیشنهاد می گردد ولی توصیه اکید بر این است که قبل از حفاری چاه اخیرا حتما عملیات لرزه نگاری جدید انجام گردد زیرا طبق مراجع موجود ( گزارش تکمیلی چاه شماره یک اکتشافی شفارود ) گویا این چاه بر دامنه سنکینال ! حفاری شده است و راس طبقات چلکن هم در این چاه مشکوک انتخاب گردیده است .
و پیشنهاد میگردد در خلال حفاری چاههای منتخب در این گزارش حتما نمونه های حفاری شده برای آزمایشات ژئوفیزیکی ( تشخیص سنگ منشاء و نهایتا جهت مهاجرت هیدروکربور در سواحل خزر ) به پژوهشگاه صنعت نفت ارسال و قدم به قدم با نتایج نظرات کارشناسان و تلفیق داده های حفاری زمین شناسی و مهندسی نفت – چاههای Development , Deliniation بعدی حوضه ساحلی خزر تعیین و انگاه حفاری شوند .
همانطور که در گزارش اعلام شد انتخاب گل روغنی سبب میشود که ضمن جلوگیری از جذب آب به توسط فواصل طولانی رس ضخیم لایه در چاهها ی سواحل خزر ، ما را بی نیاز از انتخاب گل بسیا رسنگین – جهت جلوگیری از تنگ شدن چاه – نماید و این انتخاب صحیح و فشار Over balance مناسب باعث میشود که از صدمه زدن به سازند یا Formation damage - بمانند تجارب تلخ چاههای دریایی خزر – جلوگیری نمائیم .
بسمه تعالی
زمین شناسی سطح الارضی چاه مازندران :
حدود 700 متر : طبقات اقچاگیل ( پلیوسن بالایی ) شامل ماسه و مارن با اینترکالیشن کنگلومرا که فسیل های شاخص Potamides , Mactera , Cardium دیده میشود .
700 - 400 متر : سری قاره ای ( پلیوسن میانی - زیرین ) شامل کنگلومرا که به سمت شرق ( تالار تجن ) ضخامت به 1500 متر میرسد و به سمت شرق گلندرود ضخامت آن کاهش می یابد و اغلب ناپدید میگردد .
450 – 170 متر : طبقات سارماسین و لایه های Pholas که به ضخامت چند صد متر در ناحیه ، تجن – تالار گلندرود دیده میشود .
100 متر : طبقات Spaniodontella دارد .
30 – 15 متر : ماسه سنگ خاکستری و کنگلومرا با مارن قرمز مربوط به Vindo – bonian مطابقت دارد .
130 – 120 متر : مارن خاکستری و رس که با مارن های نواری و باندی Vindo – bonian در ناحیه تالار تجن که در بالای دگرشیبی کرتاسه قرار دارد مطابقت دارد .
در سواحل جنوبی خزر آشکوب های جوان تر از آپشرون ( باکو – خزر – خوالیشکین ) بخوبی در رسوبات سطحی توسعه ندارد ولی در کوژهای همجوار خزر این رسوبات بخوبی رخنمون دارند مخصوصا در جمهوری آذربایجان ( باکو ) که آقای Goluobyanikow واحدهای ذیل را ارائه می دهد :
9 متر : رس و رسوبات داخلی Recent
66 متر : رسوبات قسمت بالائی و میانی کواترنر قدیمی ( آرلوکاسپین ) خزر قدیم
60 متر : رسوبات قسمت پائینی کواترنر قدیمی ( آشکوب باکو )
600 متر : اشکوب آپشرون ( رسوبات دریایی قاعده کواترنری ) که به 3 بخش ( بالایی – میانی – پائینی ) تقسیم می گردد .
60 – 40 متر : آشکوب آقچه گیل .
1374 – 1106 متر : سری Productive ( پلیوسن میانی – زیرین ) عموما ماسه که بالای رسوبات دریایی پونین سارماسین قرار دارد .
2- 1 تاریخچه چاههای حفاری شده :
در سال 31/1930 گروه پژوهشگران فرانسوی دو چاه کم عمق در دشت ساحلی مازندران در منطقه ، نفت چاه 5/12 کیلومتری شرق بابلسر و دیگری در Daste – Kola در تالار 10 کیلومتری شرق تا شمال شرق بابل حفاری نموده که عمق اولی 61/35 متر است دومی به عمق 2/107 متر می باشد . هر دو چاه در رسوبات پر فسیل خزر قدیمی حفاری گردیدند . اما آشکوب با کو نرسیدند .
بعد از آن در سال 1936 دولت ایران دو چاه به عمق 203 و 230 متر در 500 متری جنوب چاه M- 1 فعلی حفر نمود که لیتولوژی آن شامل رس ابی تا سبز زیتونی با ماسه و گراول بصورت متناوب و یک لایه ، ولکانیک خاکستری آتشفشانی ( توف ) در عمق 135 متری در کف چاه عمق 220 تا 230 متر یک لایه ماسه ای دارای گاز سولفوره با فشار 35 atm میباشد دیده شد .
سپس بعد از جنگ جهانی دوم چاه توسط روسها جفر گردید که یکی از آن در محور طاقدیس هفت تن جنوب قائمشهر و دو تای آن نزدیک بندرترکمن حفر شده است .
3- 1 موقعیت چاه :
M – 1 در 4/6 کیلومتری غرب محمود آباد در غرب پل رودخانه Kheshtesar و جنوب جاده در فاصله 250 متری از ساحل با ارتفاع 24/5 متر نسبت به ساحل حفر گردید .
عمق چاه : عمق چاه 00/1201 متر نسبت به سطح دریای خزر میباشد .
2- چینه شناسی رسوبات چاه مازندران 1 :
مجموع سکانس رسوبات چاه مازندران 1 به 8 بخش سنگی تقسیم میگردد که شامل موترد ذیل می باشد :
بخش 1 ) ( 95-74/2 ) 92 متر
لیتولوژی آن شامل ماسه ریز دانه تا متوسط دانه سبز تا خاکستری رنگ که بطور پیوسته به ماسه ، درشت دانه و گراول تبدیل میشود . که دارای اینترکالیشن رس نرم سبز و آبی متمایل به سبز میباشد در قسمت میانی آثار مواد آلی تورب مانند و رس خاکستری – قهوه ای خاکی همراه با فسیل Cardiumedule دیده میشود . رس خاکی بمقدار کم و بیش حاوی مواد آلی گربنیزه گردیده است و همراه با آثار گیاهی است . فون های موجود شامل : دو کفه ای های
گونه ( D.Trigonoides ) و جنس Monodacna و Adacna میباشد البته Dreissensids بمقدار فراوان دیده میشیود و گاستروپداهای Micromel ania و Clessiniola و Neritina دیده میشود و در رسوبات رسیخاکی بخش زیرین گاستروپداهای خشکی یا آب شیرین از نوع Planorbis , Helix دیده میشود .
سن یخش 1 آرلوکاسپینبالایی ( قسمت بالایی خزر قدیم )
بخش 2 ) ( 95 – 225 متر ) ضخامت 130 متر
لیتولوژی آن شامل : رس سبز زیتونی کم و بیش سیلتی کالیشن فراوان از ماسه آرژیلی دانه ریز بخصوص در قسمت بالایی و لایه های الیتی جدا از هم که 30 تا 40 متر در زیر راس بخش 2 دیده میشود .
فونا شامل : Monodacna , D.Trigonoides , Didacna , Dreissenia , Pratrignoides و گاسستروپدای می باشد .
سن بخش 2 آرلوکاپیسن ( قسمت بالایی خزر قدیم )
بخش 3 ) ( 255 – 225 متر ) ضخامت 30 متر
لیتولوژی آن شامل : ماسه کوربی کولا دار سبز تیره – خاکستری در قسمت بالائی درشت دانه تا کنگلومرائی و در قسمت پائینی ماسه ریزدانه آرژیلی با پیوستگی رسوبی تا بخش 4 در راس بخش آثار نفت و گاز دیده میشود و از نوع آب شیرین ( Freshwater )
فونا شامل : درصد فراوانی از گونه های جنس Corbicula در کنار Didacna گونه D.Praetriogonoides و Dreissensia, Monodacna گاستروپدا با سن پلیمسترن میباشد .
بخش 4 ) ( 289 – 255 متر ) ضخامت 34 متر
لیتولوژی آن شامل : رس و سیلت آبی تا سبزرنگ است . فونا آن شامل Dreissensia , Didacna که در آن کمیاب شده است و گاستروپدا و مقداری مواد گیاهی از نوع چوب کربنیزه شده دیده میشود .
بخش 5 ) ( 404 – 289 متر ) ضخامت 115 متر
ماسه توسط درشت دانه سبز تیره تا خاکستری با لایه های از ماسه دانه ریز و رس مارنی ماسه ای ریز دانه سیلتی شامل یک لایه نازک سفید تا خاکستری رس که 30 متر بالای قاعده قرار دارد . ماسه ها دارای درصد زیادی Biotit ( بیوتیت ) می باشند و در قاعده رسوبات ماسه ای درشت دانه سیاه رنگ دیده میشود .
فونای آن از نوع آب شورو شامل : گاستروپداهای کوچک Micromel ania بخصوص دو کفه ای های Didacna و گونه D.Praetriogonoides و Monodacna و Dreissensia و Ostracod که سن این بخش را خزر قدیم آرلوکاسپین تعیین می کنند .
بخش 6 ) ( 870 – 404 متر ) ضخامت 466 متر
لیتولوژی آن شامل : رس مارنی و کمی سیلتی نرم سبز زیتونی رنگ که بتدریج به شیل رسی سبز تیره و مارن سبز روشن تبدیل میگردد . در قسمت قاعده ، بخش رسی شیلی با دانه های سیاه رنگ ذغال همراه است و دانه های پیریت هم دیده میشود . ( محیط احیاء )
فونا شامل : استراکودها و گاستروپداهای کوچک – Didacna و بطور کمیاب و اشکال نزدیک به گونه و ( D .Catillus , D. Rudis ) و در راس D.Praetriogonoidesو
Dreissensia که سن این بخش را آشکوب باکو و در بخش بالایی تا قسمت پائینی خزر قدیم تعیین می کند .
بخش 7 ) ( 1058 – 870 متر ) ضخامت 188 متر
لیتولوژی آن شامل : رسو شیل مارنی متورق برنگ سبز تیره و در بالا اغلب سیاه رنگ که بتدریج به توده های رسی نرم و شیلی سبز زیتونی تغییر می کند . قسمت پائین تر از 60 متر شامل درصد زیادی از مواد آواری دانه ریز شیل ماسه ای تا سیلتی همراه با اینترکالیشن نازک با سیلت و ماسه و شیل ذغال دار – در Base یک لایه ، ضخیم به ضخامت 8 متراز گراول درشت دانه و ماسه سنگ دیده میشود . آب شور است .
فونا شامل : استراکودها بمیزان کم و گاستروپداهای کوچک و Didacna بطور کمیاب با شکل نزدیک به D .Catillus , D. Rudis میباشد . بر اساس تطابق لیتواستراتیگرافی با طبقات آقچه گیلین در نواحی روسیه تطابق دارد ، از لحاظ فسیلی کمیاب است .
بخش 8 ) ( 1201 – 1058 متر ) ضخامت 142 متر
لیتولوژی شامل شیل مارنی توده های سبز زیتونی که دارای لایه های نازک سیلت خاکستری تا ماسه دانه ریز و مارن زرد رنگ می باشد . وافق های دیگر آن شامل شیل همراه با ذرت سیاه رنگ ذغالی است و لایه های نازک خاکستری آتشفشانی در اعماق 25 – 30 – 100 متر زیر راس بخش 8 دیده میشود و در عمق 21 تا 25 متری در زیر راس سیلت استون و در عمق 46 و 59 زیر راس ماسه سنگ دیده میشود . آب شور دارای دارای مقداری گاز است .
فونا شامل : استراکودها و گاستروپدا در حد کم و Didacna و Dreissensia و Monodacna و گونه Intermedia و گونه M.catilloides بنابر این سن آن مربوط به آشکوب آپشرون میباشد . ضخامت کلی رسوبات در مقطع چاه مازندران I برابر با 1197 متر میباشد .
سن تشکیلات بر اساس داده های Bogachew بر روی فون های Didacnidae و Mondacnidae انجام گرفته است .
خلاصه و نتیجه گیری
چاه مازندران I به عمق 1197 متر در لایه های رلیتوسن میباشد که به 8 بخش لیتولوژی تقسیم گردید . 5 بخش بالایی به ضخامت 400 متر تشکیل یافته که لیتولوژی آن شامل تناوب ماسه با مقداری گراول و رس میباشد و مربوط به آشکوب گاسپین قدیم میباشد .
بخش 6 و 7 با ضخامت 654 متر شامل رس سبز با یک لایه ، ضخیم از گراول در قاعده میباشد ، که مربوط به آشکوب باکو و در راس با پیوستگی رسوبی با رسوبات خزر قدیم میباشد .
بخش 8 که تا قاعده 42 متر ضخامت دارد از شیل مارنی – آرژیلی سبز رنگ با اینتر کالیشن نازک از ماسه و خاکستر آتشفشانی تشکیل یافته که مربوط به آشکوب آپشرونین میباشد .
در قاعده بخش 7 زون گراولی و وزن ماسه ای بخش 5 دارای آب شور است .
ماسه های بخش 3 ( ماسه های کوربی کولا دار ) و بخش بالایی I دارای آب شیرین می باشد که در این قسمت آثار گاز متان و نفت و در عمق 225 متری دیده میشود .
تحلیل چینه شناسی رسوبات چاه مازندران I
بطور کلی از قاعده بسمت بالا تا سطح رسوبات را مورد ارزیابی قرار می دهیم :
در قاعده آشکوب آپشرون در عمق 1201 متری دریای خزر دارای عمق کم بوده ( رسوبات ماسه سنگی که بدلیل ورود مواد گیاهی از خارج حوضه بداخل دریا و انباشت و تراکم آنها مقداری گاز ایجاد گردیده است . پس از آن دریا حالت آرام تری بخود گرفته و عمق آن کمی بیشتر شده ( سیلت استون تا حدی که در قسمت های فوقانی این آشکوب دریا بسیار عمیق تر گردیده و رسوبات شیل مارنی سیلت و مارن آهکی را ته نشین کرده است و البته وجود دانه های سیاه رنگ کربن در داخل شیل ها نیز دلیل مهمی در افزایش عمق آب می باشد . البته در این زمان آتشفشانی دماوند 3 بار فعالیت را از خود بصورت دوره ای نشان داده است که خاکستر های آن در عمق 25 و 30 و 100 متری دیده میشود . در گذر به بخش 7 دریا متحول گشته و دوباره عمق آن کاهش می یابد و انرژی حوضه افزایش یافته و رسوبات آواری به ضخامت 8 متر را که شامل گراول و ماسه میباشد ته نشین می کند و پس از آن دوباره عمق حوضه افزایش یافته و انرژی حوضه کم تر میشود و به ترتیب رسوبات ماسه ، سیلت و شیلی را به جای گذاشته است که تناوب این رسوبات نشان دهنده تغییرات جزئی عمق می باشد و در بالای بخش دریا حالت عمیق تری بخود گرفته و در صد مواد کربناته افزایش یافته و دریا آرامش دارد و رسوبات شیلی سیاه رنگ را ته نشین کرده است . بدلیل کمبود اکسیژن در لایه های عمیق آب وجود جانوران کاهش یافته و تنوع فسیلی پائین است در قاعده بخشی ، رسوبات سیاه رنگ با دانه های پیریت که موید عمق زیاد دریا می باشد ته نشین میگردد و پس از عمق آن حوضه کمی کاسته شده و بدلیل افزایش درصد کربنات کلسیم رسوبات مارنی و مارن رسی ته نشین می گردد و بدلیل افزایش غلظت کربنات درصد فسیل ها در زون بالایی بیشتر گشته است . در قاعده بخش 5 عمق دریا کاهش یافته و انرژی حوضه بیشترشده بنابر این رسوبات درشت دانه ، ماسه ته نشین میگردد و بدلیل وجود مواد آلی برنگ تیره میباشد . سپس دوباره دریا حالت باثبات تری بخود گرفته و ماسه های بیوتیت دار که از فرمایش سنگهای آذرین حاصل شده اند را ته نشین می کتد و دریا باز حالت آرام تر بخود گرفته و عمق بیشتر شده و رسوبات رسی بنتونیت ته نشین می گردد ، دوباره عمق کمی کاهش یافته و رسوبات سیلتی - ماسه ای ته نشین و در انتها کاهش عمق حوضه بیشتر شده و رسوبات ماسه ای متوسط تا دانه های درشت ته نشین می گردد . در بخش 4 در یا حالت متعادل تر بخود گرفته و عمق کمی افزایش یافته بنابر این رس و سیلت ته نشین میگردد و در قاعده بخش 3 عمق حوضه هنوز زیاد است و رسوبات آرژیلی ته نشین میگردد و بدلیل تراکم مواد آلی مواد هیدروکربور تشکیل میگردد و در راس این بخش دوباره از عمق حوضه کاسته شده و دریا پر انرژی گشته و رسوبات درشت دانه و کنگلومرایی ته نشین میشود که بدلیل وفور مواد غذایی دارای جانوران بی شماری است . در قاعده بخش 2 کاهش عمق حوضه بمیزان خیلی زیاد دیده میشود و دریا حالت پرونده بخود گرفته است و رسوبات ائولیتی ته نشین میگردد و در قسمت بالایی دوباره عمق حوضه بیشتر شده و رسوبات ماسه ای آرژیلی دانه ریز همراه با سیلت و رس ته نشین می گردد و در قاعده بخش 1 دریا هنوز عمق زیاد را حفظ کرده است و درصد مواد الی کمتر شده و رسوبات رس خاکی را ته نشین می کند و در قسمت میانی در اثرتجمع مواد آلی رسوبات رسی تورب مانند تشکیل میگردد که نشانه افزایش عمق است و در انتها عمق حوضه کم شده و دریا حالت پرونده بخود گرفته و ابتدر رسوبات ماسه ای – سلتی و بعد گراولی را ته نشین می سازد و در حال حاضر عمق کمی بیشتر شده و رسوبات از نوع ماسه ای دانه ریز است . بنابر این همانطور که ملاحظه می گردد ریتم نوسانات دریا از قاعده آپشرون تا حال حاضر یک ریتم پریودیک میباشد و می توانند در اثرعوامل دوره ای تغییر یابد . بطور کلی در دفعات متعدد در حال پیشروی و پسروی بوده است . وجود زون آب شیرین در لایه های ماسه ای بخش 1 و بخش 3 نشان دهند افزایش میزان ورودی آب شیرین به طرف دریای خزر و بالا بودن میزان بارندگی و دبی رودخانه ها است زون آب شور موجود در بخش 5 و 7 نشانه ، ارتباط دریای خزر در این زمان خاص با حوضه های مجاور خود می باشد که سبب بالا رفتن درصد شوری آب دریا گشته است و حتی تغییر شرایط اکولوژیک سبب به هم خوردن تنوع جانوری شده و گونه های مهاجر در لابلای گونه های بومی در رسوبات قابل مشاهده می باشند . بنابر این همانطور که ملاحظه می گردد دریای خزر که بعد از آشکوب چلکن بصورت یک دریای بسته در آمده و عمق آن در آشکوب آپشرون افزایش یافته مجددا در آشکوب باکو دراثر بالا آمدن سطح آب دریا با
دریاهای مجاور خود یعنی دریای سیاه ، مرمر ، آزوف مدیترانه ارتباط برقرار کرده و مجددا پس از قطع مجددا این ارتباط در آشکوب کاسپین زیرین تا خوالیسیکن دوباره با حوضه های مجاور ارتباط یافته است .
بسمه تعالی
مشروح چاههای حفاری شده در سواحل خزر ( توسط شرکت ملی نفت ایران )
الف ) دشت مازندران :
در این دشت مجموعا سه حلقه چاه اکتشافی از سال 1336 تا 1340 از محمود آباد تا شمال شهرستان ساری حفاری گردیده که وضعیت آنها بشرح ذیل است :
چاه مازندران شماره 1 (M – 1 ) :
محل : در 5/6 کیلومتری غرب برجستگی ژئوفیزیکی محمود آباد (Mahmood abad ) در نزدیک گسل غرب محمود آباد و مجاور با چشمه نفتی خشت سر با مختصات :
شروع حفاری در سال 1336
عمق نهایی 1201 متر در رسوبات آپشرون ( به سن قاعده کواترنری )
آثار هیدروکربور در حین حفاری : گاز در شروع ماسه های ( اعماق سطحی )
آثار هیدروکربور در حین حفاری : گاز( احتمالا متان ) در ماسه های آشکوب آپشرون
D.S.T. : عدم موفقیت برای انجام فاصله 1117 – 1104 متری ( بدلایل حفاری )
متروک
چاه مازندران شماره 2 (M – 2 ) :
محل : در حدود 5/9 کیلومتری جنوب محمود آباد – در شرق جاده محمود آباد به آمل
شروع حفاری در سال 1336
عمق نهایی 5/1857 متر در رسوبات چلکن ( به سن پلیوسن زیرین – میانی )
زمین شناسی : از 1484 متری احتمالا شروع رسوبات قاره ای ( چلکن )
D.S.T : فقط جریان ?ب شیرین تا عمق 237 متری و آب نمک از 358 تا 1042 متری و نتیجه نهایی مایوس کننده و متروک دائم
چاه مازندران شماره 3 (M – 3 ) :
محل : در اطراف برجستگی ژئوفیزیکی نکاء (Neka gravity high ) در 2 کیلومتری شمال پلاژ فرح آباد سابق ( پلاژ شهرداری فعلی ) ، و در زمان حفاری (1340 ) در حدود 400 متری خط ساحلی دریای خزر قرار داشته بود .
شروع حفاری سال 1340
عمق نهایی 1444 متر ( در داخل آهکهای زیر دگرشیبی بین ترسیر و کرتاسه ) .
آثار گاز در فاصله 1168 متری در حین حفاری گزارش شده است ولی نمودارهای الکتریکی و رادیواکتیو چاه ، چیزی نشان نداده است .
D.S.T : به پیشنهاد مهندسی نفت انجام نگردیده است ( بدلیل فوق ) و چاه سیمان پلاگ گردیده و در وضعیت تعلق ، رها گردیده است .
نتیجه : به پیشنهاد کارشناسان وقت (1340 ) Work over داده شده است . بنظر اینجانب نیز در بخش اول به این گزارش لطفا توجه شود .
در این دشت مجموعا 5 حلقه چاه حفاری شده است .
خصوصیات دشت :
افزایش سکانس رسوبی ترسیر – کواترنری از شرق (1234متر ) به غرب( 4267 متر ) که قاعده توالی ترسیر در غرب دشت شیب دار است و بیانگر یک فرونشینی (subcidence ) مداوم و رسوبگذاری این دشت در خلال دوره های نئوژن و کواترنر میباشد .
سنگ مادر هیدروکربور در دشت گرگان احتمالا پالئوزوئیک ( پرمین ) است . سنگ پوشش در ساختمانهای زیرزمینی دشت گرگان ، عبارت از رسوبات زیر آهک های کرتاسه زیرین و نیز سکانس کرتاسه میانی .
تغییرات شدید سنگ شناسی در جوانب (facies change ) بعلت حضور برجستگی پیش از پیشرویهای نهشسته های دریایی ترسیر در منطقه دشت گرگان .
وجود سکانس ضخیم از رسوبات دریایی thick marin sedement of mio – Pliocene در زیر دشت ( شمالی گرگان ) از نکات بسیار مهم در رابطه با قابلیت حضور هیدروکربور در منطقه است .
شرکت U.G.C در سال 1336 ساختمانی اثبات نمود که در قالب دو مجموعه :
1- در غرب گنبد کابوس
2- در مجاورت گل فشان گاریناریک تپه که هر دو تحت عنوان ساختمان گرگان نامیده شدند .
ویژگیهای چاههای ساختمان گرگان :
چاه شماره 1 گرگان (Go – 1 )
محل : در جنوب شات پوینت لرزه نگاری در حدود 40 کیلومتری شرق خلیج حسینقلی
شروع حفاری در سال 1338
عمق نهایی 2010 متر در رسوبات چاکن (Brown beds ) و شروع چلکن در عمق 955 متری گزارش شده .
آثار گاز در حین حفاری ( در گل حفاری ) در فواصل 349و 363 و1220 و 1458 و در مغزه ها در اعماق 1696 و 1701 و 1712 و متری .
D.S.T : هیچ نوع آزمایش دیگری انجام نشده است .
چاه سیمان پلاگ و متروکه گردیده است .
نتیجه ای که از این چاه حاصل شده است ، اطلاعات ارزشمند زمین شناسی پالئونتولوژی و چینه شناسی بقرار ذیل میباشد :
حضور یک واحد ماسه سنگ کنگلومرائی حاوی گلوکونایت و مارنهای ماسه ای الیتی در قاعده سکانس باکو ( تاپ آپشرون )
حضور سکانس مولوسک و ( روزنداران - Foraminifera – دوباره نهشت ) ، در باکو
مثل : Globigerina
Globotruncana
Globorotalia
در آپشرون همان فسیل ها + استراکودهای جدید و افزایش مینرال میکا و در بخش تحتانی آشکوب ، حضور مواد آتشفشانی .
تشخیص محیط رسوبی احیاء در رسوبات آقچاگیل ( به ضخامت 50 متر ) متشکل از شیل ورقه ای سیاه رنگ حاوی میکا و پیریت که بطرف پائین تبدیل به مارن سفید میکادار همراه با لایه های ماسه بی رنگ دارای اثر اکسید آهن میگردد و فسیلهای استراکد و مولوسک آن پیریتی شده است .
چاه شماره 3 گرگان
محل : این چاه بجای شماره 2 گرگان که حفاری نگردید ، انتخاب و در روی برجستگی ژئوفیزیکی گاریناریک تپه (Garniarik Tappeh Mud volcano ) قرار دارد .
شروع حفاری سال 1339
عمق نهایی 5/2090 متر در رسوبات چلکن
آثار گاز و بعضا نفت در فواصل ذیل ( هنگام حفاری ) :
437 متری ، 485 متری ، 1312 متری ، 1641 متری ، 1737 متری ، 2050 متری ، 5/2090 متری ،
D.S.T انجام نشد – زیرا به علت برخورد به لایه گازدار پرفشار در عمق 5/2090 متری ( رسوبات چلکن ) ، چاه فوران و دستگاه حفاری ناسیونال 50 دچار حریق و از دست رفت و چاه سیمان پلاگ و متروک شد و بجای آن و بجای آن و در فاصله 300 متری ، چاه شماره 3 الف گرگان برای حفاری در نظر گرفته شد .
چاه شماره 3 الف گرگان
محل : در 300 متری شرق چاه گرگان 3 ( با جهت شمال 78 درجه غرب )
شروع حفاری سال 1342
عمق نهایی 5/2377 متر در کرتاسه – تاپ چلکن در عمق 1334 متری .
آثار گاز و بعضا نفت :
الف ) در هنگام حفاری در اعماق : 60 متری ، 299 متری ، 465 متری ، 2520 متری ، 5/2478 متری ، 2507 متری ، 3021 متری ، 3042 متری ،
ب ) در D.S.T فواصل کلی 5/2035 تا 2501 متری
D.S.T در سوراخ انحرافی لوله گزارش شده فاصله 2530- 5/2447 متری انجام شد ( زیرا متاسفانه به علت چسبیدن لوله ها در عمق 5/3377 متری ، ناگزیر حفاری قطع شد ).
نتیجه : آزمایشات نقاط مشبک کاری شده نشان داد که فواصل 5/2038 – 2035 یک زون گازی خوب بوده و تخمینا با نرخ 5/7 میلیون پای مکعب در روز ، میتوانسته تولید گاز از ماسه ازماسه های فاصله فوق داشته باشد ، ضمن اینکه مغزه دیوار چاه (Side wall core )
نیز بیانگر حضور نفت در ماسه در فاصله 2478 متری میباشد .
چاه موقتا در سال 1343 متروک گردید . بنظر اینجانب حفاری یک حلقه چاه جدید در جوار این چاه ( با انتخاب گل روغنی مناسب ) ضروریست .
چاه شماره 4 گرگان (Go – 4 )
محل : برروی یک ساختمان گنبدی شکل ژئوفیزیکی یکی هم محور با ساختمان گاریناریک تپه ، در نزدیک گنبد قابوس .
شروع حفاری در سال 1339
عمق نهایی 992 متر در رسوبات کرتاسه زیرین ( آلبین )
فاقد آثار هیدروکربور در خلال حفاری
D.S.T انجام و فاقد هیدروکربور ولی دارای تولید آب شیرین پرفشار با نرخ 5040 بشکه در روز در اعماق 5/175 – 5/129 متری .
نتیجه : این چاه بعنوان یک چاه تولید آب شیرین تکمیل و تحویل وزارت کشاورزی گردیده است .
چاه شماره 5 گرگان
محل : بر روی دامنه غربی ساختمان گنبدی شکل ژئوفیزیکی نزدیک گنبد قابوس
شروع حفاری 1339
عمق نهایی 1408 متر در رسوبات کرتاسه زیرین
فاقد آثار هیدروکربور در خلال حفاری
D.S.T انجام و فاقد هیدروکربور ولی دارای تولید آب شیرین از ماسه های سطحی با تولید 1800 بشکه در روز فاصله 203 – 181 متری .
نتیجه : این چاه با کاربرد گراول پکینگ و تکمیل آن بعنوان یک چاه تولیدی آب شیرین تحویل وزارت کشاورزی گردیده است .
ج ) ساختمان ایمر :
این ساختمان با عملیات لرزه نگاری مشخص و ساختمان آن طاقدیسی است طویل با جهت Sw- Ne در جنوب غرب گنبد قابوس در نزدیکی دریاچه ایمر و تقریبا 80 متر غرب شات پوینت 109 از خط لرزه نگاری G . W . 38
چاه شماره یک ایمر :
محل :حدود 15 کیلومتری جنوب 18 درجه غرب چاه شماره 5 گرگان
شروع حفاری در سال 1344
عمق نهایی 2356 متر در کرتاسه زیرین
فاقد آثار هیدروکربور در چلکن و هنگام حفاری و همچنین تست هم انجام نشد و به لحاظ شیب زیاد و ضخامت زیاد طبقات و عدم توانایی ظرفیت دستگاه ، توقف حفاری در عمق نهایی 2356 و چاه بطور دائم متروکه اعلام شد .
د ) ساختمان پهلویدژ ( آق قلا )
این ساختمان ژئو فیزیکی توسط شرکت W.G.C در دشت گرگان مشخص شده است که در فاصله تقریبی 23 کیلومتری شمال شرق شهر گرگان قرار دارد .
چاه پهلویدژ – 1 :
محل : این چاه در دشت گرگان و ناحیه شماره 22 ژئوفیزیک قرار دارد .
شروع حفاری در سال 1344
عمق نهایی 7/3452 متر در کرتاسه زیرین
دارای آب شیرین و آب نمک در خلال حفاری
در D.S.T تولید آب نمک بمقدار 7 – 4 بشکه در ساعت در فواصل 1231 تا 1237 متری ( در داخل رسوبات چلکن ) و فاقد آثار هیدروکربور
وضع چاه متروکه
ساختمان اینچه :
ساختمانی است ژئوفیزیکی با جهت N. W , SE که در 6/2 کیلومتری شرق شهرستان پهلویدژ ( آق قلا ) قرار داشته و توسط شرکت W.G.C تعیین گردیده و از ترکیب دو طاقدیس شمالی – جنوبی تشکیل شده است که ساختمان جنوبی با ابعاد 5/3 و 5/1. 9 کیلومتر و بستگی قائم 79 متر و طاقدیس شمالی با ابعاد 5/3 . 13 کیلومتر و از طریق یک Saddle از هم جدا گشته اند .
چاه شماره 1 اینچه
محل : این چاه در دشت گرگان و حدود 5/2 کیلومتری شرق جاده آق قلا – تنگلی قرار دارد .
شروع حفاری در سال 1345
عمق نهایی 5/366 متر در اقچاگیل ( پلیوسن بالایی )
آثار گاز متان در خلال حفاری در فاصله 366 متری و نیز فوران شدید و پر فشار آب شیرین در همین عمق که به علت آن آسیب به فونداسیون محل چاه وارد آمد و ناگزیر حفاری قطع و چاه بطور دائم رها گردید .
چاه فاقد هر گونه تست و مغزه و لوگ های الکتریکی است .
چاه شماره 2 اینچه
محل : این چاه نیز در دشت گرگان قرار دارد و به علت عدم موفقیت در حفاری چاه 1 اینچه انتخاب گردید .
شروع حفاری در سال 1345
عمق نهایی 2410 متر در پالئوژن (الیگوسن )
نتیجه : این چاه نیز به علت فوران شدید مخلوط آب نمک و گاز در فاصله 2410 منری متروکه شد ولی بعنوان یک چاه تولیدی آب کم شور ( در فاصله 1955 – 1900 ) تکمیل گردید .
و- ساختمان قزل تپه :
بر مبنای بررسی های لرزه نگاری شرکت W.G.C ساختمان طویل قزل تپه با بستگی افقی حدود 90 کیلومتر مربع و بستگی قائم 500 متر ( در کرتاسه زیرین ) ، در نزدیک روستای قزل تپه کشف شد .
رسوبات سازند مراو تپه تحتانی ترین بخش این طاقدیس ژئوفیزیکی را تشکیل میدهد و ابعاد آن 8 . 5/14 کیلومتر است .
هدف از حفاری در ساختمان قزل تپه ، ارزیابی نفت و گاز در نهشته های کرتاسه زیرین
( تیرگان و شوریجه ) بوده است .
چاه قزل تپه شماره 1 :
محل : در حدود 16 کیلومتری شمال 9 درجه شرق چاه شماره 5 گرگان قرار دارد .
شروع حفاری در سال 1345
عمق نهایی 4759 متر در سازند شوریجه ( قاعده کرتاسه ) که لازم بتذکر است در این چاه و در عمق ، به سر سازند رسوبات ژوراسیک برخورد نگردید .
دگرشیبی زاویه دار پلیوسن ( قاعده چلکن و کرتاسه زیرین ) در این چاه در عمق 849 متری تعیین گردید وراس طبقات چلکن قریب 80 متربالاتر یعنی در عمق 780 متری مشخص شد ،
بنابر این ملاحظه میگردد در منتهی الیه شرق مازندران ( بهشهر – گنبد قابوس ) ، ضخامت 1500 متری رسوبات چلکن ( طبقات تولید = قاره ای ) بطور محسوسی کاهش یافته و به 80 متر رسیده است .
و در همین جا پیشنهاد میگردد در ادامه حفاریهای چاههای خشکی سواحل خزر در منطقه شرق گرگان و بویژه گنبد قابوس ، هدف اصلی از ارزیابی نفت و گاز ، رسوبات کرتاسه باشد زیرا چلکن همانطور که اشاره شد ، ضخامت کمی را دارا میباشد .
* آثار هیدروکربور
هر چند که هدف اصلی در این چاه نفت موجود در آهک های سازند تیرگان ( کرتاسه زیرین ) بوده است و راس طبقات این سازند بر مبنای پالئونتولوژی در عمق 3581 متری ظاهر گشته است ولی فاقد نفت بوده و در طی حفاری و یا آزمایشات متعددی که در این چاه انجام گردیده ، اکثرا جریان شدید آب نمک همراه با اندکی گاز گزارش گردیده است ولی در یک D.S.T فاصله 4366 متری را زون گازی نشان داده که نتیجه تست هم این اینتروال ( به سن کرتاسه زیرین و با نام معادل سازند شوریچه ) را تولیدی معرفی ولی متاسفانه به علت اشکالات حفاری تست بطورکامل دراین فاصله انجام نشده است.
نتیجه : بر اساس I. F. P بمقدار 510 پاوند بر اینچ مربع در تست شماره یک ، تولید 200 بشکه در ساعت آب نمک با شوری P . P.M 8900 همراه با 4/6 میلیون پای مکعب گاز در روز حداقل انتظاری است که از این سازند ( شوریجه ) میتوان داشت .
پیشنهاد : همانطور که در بخش اول این گزارش متذکر گردید ، حفاری یک حلقه چاه جدید در جوار و فاصله نزدیک به چاه قزل تپه شماره یک با گل مناسب ( روغنی ) ضروری است زیرا :
1- ناکامی در انجام تست در زون گازی فوق الذکر را جبران مینماید .
2- احتمال رسیدن به سر سازند ژوراسیک ( معادل سازند مزدوران در کوپه داغ ) و انجام مقداری حفاری در آن میسر میشود .
وضع فعلی چاه : بنا به گزارش مهندسی نفت در سال 1345 چاه قزل تپه علیرغم حضور گاز ، اقتصادی تشخیص داده نشده است ، بنابر این چاه سیمان پلاک و بطور دائم متروکه اعلام شده است ؟
چاه قزل تپه شماره 2
محل : این چاه نیز در دشت گرگان و در شرق چاه قزل تپه شماره 1 حفاری گردید .
شروع حفاری در سال 1348
عمق نهایی 5872 متر ( درزمان خود ، عمیق ترین چاه خاورمیانه محسوب میشد .
( در رسوبات ژوراسیک زیرین ، سازند شمشک )
تعداد 12 مغزه از رسوبات کرتاسه میانی – تحتانی گرفته شده و نیز نمودارهای الکتریکی و رادیواکتیو از دیواره چاه تحصیل شده است .
D.S.T لایه آزمائی های متعدد چاه باز و لوله گزارش شده از سازندهای تیرگان و شوریجه
( کرتاسه زیرین ) و مزدوران و شمشک ( ژوراسیک بالایی و میانی ) ، از این چاه بعمل آمده است که متاسفانه عدم هر نوع تظاهر هیدروکربورب را در این چاه تا عمق 5827 متری بهمراه داشته است .
وضعیت نهایی : چاه بعنوان چاهی خشک اعلام متروکه شده است .
نتیجه نهایی حفاری چاههای دشت گرگان سال 48
1- در ایران
2- در کشورهای همسایه شمالی ( با تاکید بر جمهوری های ترکمنستان و آذربایجان )
1- در ایران
الف ) سواحل جنوبشرقی خزر ( دشت گرگان )
بر مبنای نتایج حفاری تعداد 11 حلقه اکتشافی در این منطقه :
صرفنظر از رسوبات ژوراسیک زیرین – میانی ( سازند شمشک ) نهشته های آهکی سازند مزدوران ( ژوراسیک بالایی ) روی سازند شوریجه ( کرتاسه زیرین ) تنها هدف قابل توجه و قابل دسترس در دشت گرگان و گنبد قابوس در جوار چاههای حفاری شده قزل تپه میباشند .
ترسیر : نهشته های چلکن ( معروف به سری تولیدی درجمهوریهای ترکمنستان و آذربایجان )
رو به غرب دشت گرگان دارای افزایش ضخامت ( تا حدود 1500 متر ) میباشند که از این مساله با توجه به افزایش ضخامت رسوبات جوانتر ( اشکوبهای آقچاگیل و آپشرون ) میتوان استفاده نمود و با توجه به احتمال وجود توده های ماسه ای در این دو اشکوب ، شانس امکان کشف هیدروکربور را در منطقه افزایش دهیم .
ب) سواحل جنوب غربی خزر ( دشت محدوده انزلی و شفارود )
برمبنای حفاری دو حلقه چاه اکتشافی در این منطقه ( بویژه اطلاعات صحیح تر چاه شماره 1 انزلی و انتخاب اولیه دستگاه حفاری با ظرفیت بالا و بکاربردن گل حفاری مناسب ( روغنی ) میتوان یک مقطع نسبتا کامل ( قریب 1300 متر ) از رسوبات ترسیر ( چلکن ) را حفاری و تست نمائیم . ( در بخش اول تاحدودی به جزئیات چاه انتخابی اشاره شده است . )
2- در کشورهای همسایه سواحل جنوبی خزر
الف ) در جمهوری ترکمنستان
در جهت شمال و در محدوده سر زمین جمهوری ترکمنستان نی ضخامت رسوبات چلکن از شرق (900 متر ) رو به غرب ( تا داخل شبه جزیره چلکن ) ، افزایش یافته است ( تا 2600 متر ) در چاههای در یایی ترکمنستان در دریای خزر ، رسوبات چلکن بر روی نهشته های معادل ویندوبوتین – سارماسین قرار داشته ، حال آنکه در قسمت های شرقی تر و در داخل خاک ترکمنستان رسوبات اشکوب چلکن مستقیما بر روی رسوبات کرتاسه قرار میگیرد .
ب ) در منتهی الیه سر حد جنوبی جمهوری آذربایجان (نخجوان )
طبق اطلاعات موجود ، حفاری یک حلقه چاه در ناحیه لنکران ( نزدیک آستارای ایران ) مواد هیدرکربوری را در تعداد 9 لایه افق ماسه ای در نهشته های اشکوب چلکن نشان داده است که البته ضخامت چلکن در خشکی جنوب جمهوری آذربایجان بمراتب کمتر از ضخامت 4000 متری این اشکوب ( یا سری تولیدی ) در چاههای دریایی منطقه باکو است این میدان گاز و کندانسیت تولید نموده و نام آن قنریل آغاج است .
3- نتیجه و تفسیر Correlation چاههای دشت گرگان و ازندران :
1/3 سکانس زیر دگرشیبی :
در شرق ناحیه گرگان و در مجاورت بخش غربی کوپه داغ (محدوده چاههای قزل تپه ) و در زیر رسوبات پلیوسن ( سری قاره ای ) و دگر شیبی بین ترسیر / مزوزوئیک ، ضخامت قابل توجهی از رسوبات کرتاسه زیرین مشتمل بر شیل های آهکی و آهک های رس دار ملاحظه که به لحاظ عدم وجود هر گونه عامل مشخصه ، تحت عنوان رسوبات غیر قابل تفکیک سنگانه – سرچشمه و یا بطور محلی سازند مراوتپه نامگذاری شده و درسمت غرب بخشی از سکانس مذکور حذف شده و رسوبات کرتاسه زیرین را در این منطقه ، سکانس شیل های توفی (Aptian ) تشکیل میدهد .
اطلاعات حاصل از چاه مازندران 3 ( M – 3 ) نشاندهنده اینست که در زیر دگرشیبی ترسیر
مزوزوئیک ، یک سری کربناته با شیل های اوربیتولین دار و بلمنیت دار وجود دارد که سن ان معادل L .Aptian و Albian,U . در نظر گرفته شده است که از نظر سنی هم ارز رسوبات غیر قابل تفکیک سنگاته سرچشمه درمشرق ناحیه گرگان است .
2/3 سکانس رسوبات پالئوسن – ائوسن :
در محدوده چاههای ایمر ، پهلویدژ ، گرگان 3 و3 الف و اینچه بر روی دگر شیبی ترسیر / مزوزوئیک یکسری رسوبات تخریبی متعلق به پالئوسن – ائوسن ( فسیل – Nummulites )
مشاهده شده که در جهت شرق و غرب منطقه نازک شدگی دادند .
3/3 سکانس میوسن :
در خلال دوره پالئوژن و همزمان با جنبش های فاز میانی کوهزایی آلپی ، که مصادف با تشکیل نخستین برجستگی های البرز بوده ، بر شمالی جبال البرز از آب کاملا خارج و شرایط عدم رسوبگذاری به استثناء برخی موارد محدود در این منطقه ، تا دوره میوسن میانی همچنان ادامه داشته است . رسوبات مهم اشکوبهای میوسن (Sarmation – Vindobonian ) که به رسوبات نئوژن تحتانی در زیر دشت گرگان ( محدوده چاههای گرگان 3 و3 الف ) موسومند، در دشت ساحلی مازندران از ستون چینه شناسی حفاری شده حذف گردیده که این مساله همراه با کاهش شدید ضخامت سری خای قاره ای (چلکن ) که در چاه مازندران 3 بر روی رسوبات کرتاسه میانی قرار دارند ، نشان از یک نبود چینه ای در منطقه مازندران بوده و از طرفی اهمیت بالا آمدگی مربوط به برجستگی نکاء ( Neka High) را نشان میدهد . سکانس پلیوسن بالا ( آقچاگ
برای دریافت اینجا کلیک کنید
تعداد کل پیام ها : 0