توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله در موردعلت و معلول در word دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در موردعلت و معلول در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در موردعلت و معلول در word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در موردعلت و معلول در word :

علت و معلول
كهن‏ترین مسأله فلسفه ، مسأله علت و معلول است . در هر سیستم فلسفی‏
نام علت و معلول برده می‏شود ، بر خلاف اصالت وجود یا وجود ذهنی كه در
برخی سیستمهای فلسفی جایگاه بلندی دارد و برخی از سیستمهای فلسفی دیگر
كوچكترین آگاهی از آن ندارند و یا بحث قوه و فعل كه در فلسفه ارسطو نقش‏
مهمی ایفا می‏كند و یا بحث ثابت و متغیر كه در فلسفه صدرالمتألهین مقام‏
شایسته‏ای یافته است .

” علیت ” نوعی رابطه است میان دو شی‏ء كه یكی را علت و دیگری را
معلول می‏خوانیم ، اما عمیق‏ترین رابطه‏ها . رابطه علت و معلول این است كه‏
علت ، وجود دهنده معلول است . آنچه معلول از علت دریافت می‏كند تمام‏
هستی و واقعیت خویش است

. لهذا اگر علت نبود معلول نبود . ما چنین‏
رابطه‏ای در جای دیگر سراغ نداریم كه اگر یكی از دو طرف رابطه نبود دیگری‏
هم نباشد . علیهذا نیاز معلول به علت ، شدیدترین نیازها است ، نیاز در
اصل هستی . بنابراین اگر بخواهیم علت را تعریف كنیم باید بگوییم : ”
آن چیزی است كه معلول در كیان و هستی خود به او نیازمند است “.

از جمله مسائلی كه در باب علت و معلول هست این است كه هر پدیده‏ای‏
معلول است و هر معلولی نیازمند به علت است پس هر پدیده‏ای نیازمند به‏
علت است . یعنی اگر چیزی در ذات خود عین هستی نیست و هستی ، او را
عارض شده و پدید آمده است ناچار در اثر دخالت عاملی بوده است كه آن‏
را علت می‏نامیم . پس هیچ پدیده‏ای بدون علت نیست .

فرضیه مقابل این‏
نظریه این است كه فرض شود پدیده‏ای بدون علت پدید آید . این فرضیه به‏
نام ” صدفه ” یا ” اتفاق ” نامیده می‏شود . فلسفه ، اصل علیت را
می‏پذیرد و به شدت نظریه ” صدفه ” و ” اتفاق ) را رد می‏كند .

این كه هر پدیده‏ای معلول و نیازمند به علت است مورد اتفاق فلاسفه و
متكلمین است ولی متكلمین چنین پدیده‏ای را به ” حادث ” تعبیر می‏كنند و
فلاسفه به ” ممكن ” . یعنی متكلمین می‏گویند هر ” حادث ” معلول و
نیازمند به علت است و فلاسفه می‏گویند هر ” ممكن ” معلول و نیازمند به‏
علت است . و این دو تعبیر مختلف نتیجه‏های مختلف می‏دهند كه در بحث‏
حادث و قدیم به آن اشاره كردیم .

مسأله دیگر در باب علت و معلول این است كه هر علتی فقط معلول خاص‏
ایجاد می‏كند نه هر معلولی را ، و هر معلولی تنها از علت خاص صادر می‏شود
نه از هر علتی . به عبارت دیگر میان موجودات جهان وابستگیهای خاصی هست‏
پس هر چیزی منشأ هر چیزی نمی‏تواند بشود و هر چیزی ناشی از هر چیزی نمی‏تواند باشد

. ما در تجربیات عادی خود به این حقیقت جزم داریم كه مثلا غذا خوردن علت سیر شدن است و آب نوشیدن علت سیراب شدن و درس خواندن علت باسواد شدن

لهذا اگر بخواهیم به هر یك از معلولات نامبرده دست بیابیم به علت خاص‏
خودش متوسل می‏شویم . هیچگاه برای سیر شدن به آب نوشیدن یا درس خواندن‏
متوسل نمی‏گردیم و برای باسواد شدن غذا خوردن را كافی نمی‏دانیم .
فلسفه ثابت می‏كند كه در میان تمام جریانات عالم چنین رابطه مسلمی‏
وجود دارد و این مطلب را به این تعبیر بیان می‏كند :
” میان هر علت با معلول خودش سنخیت و مناسبت خاصی حكمفرماست كه‏
میان یك علت و معلول دیگر نیست ” .

این اصل مهمترین اصلی است كه به فكر ما انتظام می‏بخشد و جهان را در
اندیشه ما ، نه به صورت مجموعه‏ای هرج و مرج كه در آن هیچ چیزی شرط هیچ‏
چیزی نیست

، بلكه به صورت دستگاهی منظم و مرتب در می‏آورد كه هر جزء آن‏
جایگاه مخصوص دارد و هیچ جزئی ممكن نیست در جای جزء دیگر قرار گیرد .
مسأله دیگر در باب علت و معلول این است كه در فلسفه ارسطو علت چهار
قسم است : علت فاعلی ، علت غائی ، علت مادی ، علت صوری .

در
مصنوعات بشری این چهار علت به خوبی صادق است . مثلا اگر خانه‏ای بسازیم‏
، بنا و عمله علت فاعلی است و سكونت در آن خانه ، علت غائی است ، و
مصالح آن خانهعلت مادی است ، و شكل ساختمان كه متناسب با مسكن است نه مثلا با انبار یا حمام یا مسجد ، علت صوری است .
از نظر ارسطو هر پدیده طبیعی ، مثلا یك سنگ ، یك گیاه ، یك انسان هم‏
عینا دارای چهار علت مزبور هست .

از جمله مسائل علت و معلول این است كه علت در اصطلاح علماء طبیعی‏
یعنی در اصطلاح طبیعیات ، با علت در اصطلاح الهیات و علماء علم الهی‏
اندكی متفاوت است : از نظر علم الهی كه اكنون آن را به نام ” فلسفه ”
می‏خوانیم علت عبارت است از وجود دهنده ، یعنی فلاسفه چیزی را علت چیز
دیگر می‏خوانند كه آن چیز وجود دهنده چیز دیگر بوده باشد

وگرنه آنرا علت‏
نمی‏خوانند و احیانا آنرا ” معد ” می‏خوانند . ولی علماء علوم طبیعی حتی‏
در موردی كه رابطه میان دو چیز صرفا رابطه تحریك و تحرك است كلمه علت‏
اطلاق می‏كنند . علهذا در اصطلاح علماء طبیعی ، بنا علت خانه است زیرا بنا
به وسیله یك سلسله نقل و انتقالها بالاخره منشأ ساختن یك خانه شده ، ولی‏
علماء علم الهی هرگز بنا را علت خانه نمی‏خوانند

، زیرا بنا به وجود
آورنده خانه نیست ، بلكه مصالح خانه قبلا وجود داشته است و كار بنا فقط
این بوده كه به آنها سازمان داده است . همچنین پدر و مادر نسبت به‏
فرزند بر حسب اصطلاح علماء علوم طبیعی علت شمرده می‏شوند ولی بر حسب‏
اصطلاح فلسفه ، آنها ” مقدمه ” ، ” معد ” و ” مجرا ” نامیده می‏شوند
، علت شمرده نمی‏شوند .

مسأله دیگر در باب علت و معلول این است كه سلسله علل ( البته علل به‏
اصطلاح فلاسفه نه علل به اصطلاح علمای طبیعی ، یعنی علل وجود نه علل حركت )
متناهی است و محال است نامتناهی باشد ،

یعنی اگر وجود یك شی‏ء ، صادر
از علتی و قائم به علتی باشد و وجود آن علت نیز قائم به علت دیگر ، و
وجود آن علت نیز قائم به علت دیگر باشد ممكن است هزارها و میلیونها و
یا میلیاردها علت و معلول به این ترتیب هر كدام صادر از دیگری باشد و
بالا برود ،

ولی در نهایت امر به علتی منتهی می‏گردد كه آن علت قائم‏
بالذات است و قائم به علتی دیگر نیست زیرا تسلسل علل غیر متناهیه محال‏
است . فلاسفه ، براهین زیادی اقامه می‏كنند بر امتناع تسلسل علل غیر
متناهیه ، و این تعبیر را مخفف می‏كنند و می‏گویند : تسلسل علل محال است‏
. و غالبا تعبیر را از این هم مخفف‏تر می‏كنند و می‏گویند تسلسل محال است‏
و البته مقصود این است كه تسلسل علل غیر متناهیه محال است .

كلمه تسلسل از ماده ” سلسله ” است كه به معنی زنجیر است . پس‏
تسلسل یعنی زنجیره شدن علل غیر متناهیه . فلاسفه ، نظام و ترتیب علل و
معلولات را به حلقات زنجیر كه به ترتیب پشت سر یكدیگر قرار گرفته‏اند ،
تشبیه كرده‏اند .

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 cpro.ir
 
Clicky