توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  بررسی موسیقی سنتی ، مقامی و كردی و چگونگی پیدایش آنها در فایل ورد (word) دارای 60 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد بررسی موسیقی سنتی ، مقامی و كردی و چگونگی پیدایش آنها در فایل ورد (word)  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

قسمت اول: برائت استهلال: ( مقدمه )
    سپاس معبود یكتا را كه امواج لطف و رحمتش عالم وجود را فراگرفته و محرمان وادی وصلش به نغمه‌ روح افزا جان عشاق را منور كرده و شورها در دل انداخته كه قطارقطار، پروانه‌ سرمست از كوچه باغ هفت شهر عشق گذشته و به وادی وصلش نائل آمده.
موضوع پروژه حقیر در مورد موسیقی سنتی و مقامی كردی می باشد كه اینجانب (من) نیز مطالبی چند در مورد موسیقی سنتی و مقامی كردی و قدمت وچگونگی به وجود آمدن حال و احساس آنها از چندین استاد موسیقی تحقیق و پرس وجو كردم و اطلاعاتی را به دست آوردم كه پروژه خود را برطبق آن مطالب نوشتم.
قسمت دوم: عشق و هنر
    بزرگان و اندیشمندان جهان تعابیر گوناگون از هنر به دست آورده اند، شاید بررسی آن آراء از اصل وظیفه‌ این پروژه خارج است اما به طریق اختصار سخنی چند در این باب خالی از لطف نیست.
    هنر معجزه، عشق است. هر لحظه به شكلی و یا فرزند عشق است كه هر دم به لباسی هنر زیباترین جلوه‌ محبت و تابش انواری از خورشید عالمتاب عشق است.
از آنجا كه عشق آموختنی نیست وعلم آن در دفتر نمی گنجد زائیده اش یعنی هنر نیز كسبی و تقلیدی نیست و همچو علت اصلیش وطن خاكی نمی شناسد هنر تفسیر عشق است، نتیجه‌ نهایی و هدف اصلی از خلق یك پدیده‌ هنری تعبیر و تفسیر، رمز و راز عشق نهفته در دل صاحب هنر است.
    هنر جلوه های گوناگون و بسیاری دارد كه هر یك به نوعی تعبیر عشقند، گاهی پیام هنرمند به اهل راز از راه چشم قابل دریافت است، بدین منظور در قالب نقاشی یا صورتگری و پیكر تراشی، معماری، حجاری ، قلم زنی، خوشنویسی، تهذیب و غیره متجلی گردیده و در شمار هنرهای بصیری قرار می گیرد و گاهی این پیام سمعی است و درك آن از راه شنیدن مسیر است كه دو تجلی عظیم آن، یكی شعر است و دیگری موسیقی كه این دو برای رسانیدن پرنده معنی به آشیانه فهم دو بال پروازند كه در این بخش حقیر به موسیقی آن اشاره می كنم.
قسمت سوم: موسیقی
    ابتدا سخنم را با اشعاری از مولانا شروع می كنم:
خشك سیم و خشك چوب و خشك پوست
                از كجــا مـی آیــد ایــن آوای دوست
پس  حكیــــمان  گفته اند  ایـن  لحن ها
                از دوار چـــرخ بگــرفتـــــیم مــــا
بانك گــردش های چرخ است اینكه خـلق
                می ســرایندش به تنبــور و به حلـق
ما   همـــه  اجــزای   آدم   بـوده ایـــم
                در بهشت ایـن لــحن ها بشنوده ایـم
موسیقی و پیدایش آن:
    واژه موسیقی یا موزیك كه گاهی در ادبیات فارسی از آن « موسیقار» نیز یاد شده یك واژه‌‌ یونانی است تا اینكه امروز همه آنرا به رسمیت شناخته اند و در نوشته ها و گفتارها به كار می برند. اما از موسیقیدان در ادبیات دری به نام رامشگر  یا خنیاگر یاد شده. درباره‌ پیدایش موسیقی نظرهای مختلف است، گروهی گویند همزمان با پیدایی سخن و آغاز زندگی بشری می دانند. گروهی آنرا به زمان حضرت موسی مربوط می كنند. برخی گویند هندوان از ققنوس آموخته اند، برخی گفته اند كه فیثاغورث آنرا از شنیدن آوای پتك آهنگران دید و گروهی را از ستاره‌ زهره می دانند و غیره.
اما عارفان بر این نظرند كه این علم برمی گردد به «حضرت آدم (ع)». پس فرمان الهی شرف نفاذ یافت كه روح به جسد ابوالبشر آدم صفی الله نقل كرده متمكن شود. چون رحمت پروردگار درباره ابوالبشر نامتناهی بود ندای عزت به جبرئیل(ع) رسید كه به لطائف الحیل روح را به مسكن ابدی او راه نماید. روح الامین (جبرئیل) به فرمان رب العالمین به درون پیكر مطهر حضرت آدم درآمد و به آواز حزین و مقام راست كلمه‌ درآدرتن ادا فرمود. ندای جبرئیل موجب غذای روح گشته و روح در پیكر آدم وارد شده كه سرمایه‌ فرح و شادمانی انسان كامل است. پس، از این است كه هرگاه شخصی نغمه سرائی كند خواه از آلات نغمات و خواه دهنی، در جهت سیر معنوی، روح را به یاد اصل خویش می اندازد و چون این علم، علم جبرئیل است كه او را روح الامین گویند كه حكما علم روحش گویند و حكماء فلسفه صاحب این فن را عزیز و نیكو داشتند.
    از نظر قدما و عارفان موسیقی، در جهت اصلاح بشر و تقرب روح انسان می باشد پس هر مقامی از پیغمبری صلوات الله علیه پیدا شد به جهت حاجات به درگاه قاضی الحاجات. نزد حكماء و فیلسوفان موسیقی را فایده عظیم است و در بسیار حالها این را به كار داشته اند، چنانك در محرابها استجابت دعا را. چنانكه كه حضرت داوود علیه السلام در محراب بربط زدی و غناء خوش بر آن راست كردی و چنانك در بیمارستانها به سحرگاهان بزدندی تا بیماران را خواب گرفتگی و از دردها برآسودندی، چنانك در صومعه ها بنهادندی و چون   عامه به زیارت شوندی، خلوت گزیدگان معابد آن را بزدندی تا عامه به راه توبه درآمدندی و باز گفته اند كه روح آدمی از علم قدس سرچشمه  گرفته و توسط طلسمی كه بشر آن فقط بر حق تعالی مكشوف است با بدن خاكی پیوند یافته كه از این پیوند حیات آدمی در این عالم تحقق پذیر است و در این زندان تن روح از طریق موسیقی بار دیگر یاد آور سرزمین اصلی خود می شود و حتی آن طلسم كه روح را به تن پیوند می دهد از این راه شكسته می شود و برای لحظه ای چند هم كه شده مرغ روح اجازه می یابد تا بالهای خود را آزاد سازد و به عالم معنوی و فضای ملكوتی به پرواز درآید.
موسیقی معنوی مانند موسیقی اصیل ایرانی از قویترین طرق بیداری انسان از خواب غفلت است و مركبی مطمئن كه می تواند انسان را از جهان پررنج و عالم مادی به اوج عالم معنی كه هر گونه درد و رنج از یاد رفته برساند و شنونده ای كه روحش مستمد صعود است به وصال حضرت دوست نایل سازد. البته اجرای این نوع موسیقی كه نوازنده ( چه شخصیتی ) باشد بسیار جای بحث می باشدكه در این فصل نمی گنجد. فقط اشاره می كنم كه از لذتهای دنیایی بریده و دارای باطنی پاك می باشد و تسلط كامل به هوای فكری و هوس خود داشته ومعنویات را به دنیا برتری داده و عابد و صالح می باشد.
قسمت چهارم: تأثیر گذاری موسیقی
حكیم ابونصر فارابی موسیقی را به سه گونه تقسیم كرده:
1)    بعضی از آهنگها موجب می شود كه روح انسان را به لذت خوشی رهنمود كند مانند مناجات نامه های عرفانی كه در بخش های پیشین گفته شد.
2)    بعضی آهنگها انسان را به اندیشه فرو می برد، در این باب گویند خسرو پرویز اسب سیاه رنگی داشته به نام شبدیز كه در وصف آن، آنچنان سخن گفته اند كه در وصف رخش رستم. مجسمه‌ سنگی این اسب نامدار در طاق بستان كرمانشاه می باشد، گویند كه خسرو پرویز گفته است كه هر كس خبر مرگ شبدیز را برایم بیاورد در آن لحظه فرمان مرگش را خواهم داد، مرگ شبدیز پیش می آید و هیچكس جرأت گفتن این خبر را به خسرو نداشت تا اینكه امیران دربار به پیش باربد كه موسیقیدان خسرو بود رفتند و به او گفتند و او آهنگی ساخت كه خسرو وقتی آنرا شنید آنچنان در اندیشه و غم فرو رفت كه خسرو گفت: باربد مگر شبدیز مرده است كه اینطوری می نوازی، باربد گفت: خودت این خبر را گفتی، بله صحیح است.
3)    دسته سوم آهنگها در انسان عكس العملی به وجود می آورند و او را به حركاتی مناسب با آهنگ وا می دارند كه رودكی شاعر و موسیقی دان مشهور سامانیان بوده و چنگ نیز می نواخت. نصربن احمد سامانی كه رودكی ملازم دربار او بود به منطقه ای كه سفركرد و به واسطه صفای آنجا دل از بخارا بركند. ملازمان سلطان كه آرزوی دیدار وطن و دوستان و نزدیكان خود را داشتند اندیشه ای كردند و رودكی را كه تقرب مخصوص به نصر داشت مأمور این كار نمودند رودكی نیز كه خود طالب دیدار وطن بود قصیده ای ساخت و صبحگاهان به خدمت امیر شتافت و چنگ برگرفت و با آواز خوش آن قصیده بخواند كه بیت اول آن چنین است:
بــوی جــوی مولـــیان آیـد همــــی    یــاد یــار مهـــربان آیــد همـــی
بطوری رودكی بیت بعدی را خواند كه گویند امیر را بدون موزه وادار به پریدن روی اسب كرد و به وطن بازگشت.
قسمت پنجم: موسیقی سنتی
موسیقی سنتی دریایی است كه انتها ندارد و مطالب و گفتنی های زیادی در مورد آن می توان بیان كرد اما من با توجه به ظرف كوچكی كه در دست ندارم مقداری از این آب دریا را برداشته و مطالبی را درباره موسیقی سنتی ایرانی مطرح می كنم.
اكنون می پردازیم به معرفی بعضی از نغمات قدیمی ایرانی كه امروز در طی حدوداً صد سال اخیر نام دستگاه برآن گذاشته و طبق یك اصول خاصی و نظم دقیقی كه بر نغمات داده اند و نام دستگاه را بر روی آنها گذاشته اند.
قدما آهنگها را به نغمه یا مقام می شناختند. مقام های قدیم ایران به زمان پادشاهان قدیم بر می خورد، دوران فریدون یعنی به قول تاریخ سه قسمت شدن نژاد آریا است. مهاجرت آریائیان به سه طرف دنیا بود، عده ای به طرف غرب رفتند و گروهی به سمت آسیای مركزی روانه شدند و الباقی در فلات بر جای ماندند.
در شاهنامه یك از اتفاقات دوران فریدون این است كه او جهان را به سه پسر خود سلم و تور و ایرج تقسیم كرد، سلم تلفظی دیگری از هروم پهلوی و رم فارسی دری است و معنی كلی اروپا می دهد. گروه بعد به نام تور همان گروهی است كه به سوی شرق و آسیای میانه حركت كردند و نام توران را به خود گرفتند. اما گروهی كه برجای ماندند نام ایرج دارند و (ایرج-ایر) آریائی و ایرانی همه هم ریشه اند و معنی ایران یا قوم ایران و آریا از آن گرفته شده است. می دانیم كه سلم و تور به ایرج تاختند و به بی گناهی او را كشتند. به قول قدما یكی از ردیف های دستگاهی قدیمی موسیقی ایرانی كین ایرج  است كه تا زمان ساسانیان شناخته می شد.
چو كردی كیـــن ایـــرج را ســــرآغــــاز
            جهـــــان را كیـــن ایــــرج نوشتی باز     (نظامی)
در داستانهای ما، یكبار دیگر نیز كین ستایی برای سیاوش  بوده است و ردیف كین سیاوش، یادگار آن زمان بوده است. كه حافظ می فرماید:
بدین زخمه، كز نیش كیخسرودین     به كین سیاوش چه برهان نماید.
و از این ردیفها در طول تازه زیاد داشته ایم. در شاهنامه فردوسی پیدایی نوای خوش به اواسط دوران جمشید باز می گردد و بر اثر حملات و جنگهای قومی و مللی آن ردیفها هم از بین نرفته است. برخی از محققین و مورخین غرب بر این عقیده هستند كه ردیف و سیر مقامات از دوران قبل از اسلام به صورت زنجیره ای حكایت و هدایت شده است. اسناد تاریخی آنها به این موضوع دلالت دارد كه رد پای نغمات باربدی به راحتی تا قرون دهم میلادی می توانستیم در مرو بیابیم، این نغمات با خط ویژه ای كه در ایران رایج بوده است نوشته می شده، اما بر اثر یورش و تاراج چنگیز و تیمور و حملات كشورهای دیگر بر ایران كتابها یكایك بسوخت و كم كم آن همه نغمات و آهنگها روز به روز شماره آنها كم می شد.
موسیقی سنتی ایران كه پایه و اساس آن را ردیف می گویند. ردیف در یك تعریف كلی مجموعه تمام نغمات موسیقی در یك دستگاه كه با نظم و ترتیب بسیار مدون و منضبط شده ای پشت سرهم قرار می گیرند و بین آنها نوعی انضباط بر قرار است، ردیف موسیقی ایرانی را تشكیل می دهند.
ردیف كه امروز در میان هنرمندان می باشد حدوداً از 120 سال پیش توسط خانواده هنر كه معروف به فراهانی می باشد توسط میرزا عبدالله و میرزا حسینعلی خان جمع آوری شده است.
ردیف از 7  دستگاه تشكیل شده. دستگاه یعنی مجموع  اجرائی كه یك كل را تشكیل دهند و به معنی یك مقام كامل موسیقی شامل گوشه ها باشد نیز گویند.گوشه جزئی از دستگاه و یا آوازها می باشد كه دستگاه را تشكیل می دهد.
 دستگاه ها به ترتیب:
1) دستگاه شور كه از 34 قسمت كه هر قسمت را گوشه گویند و دستگاه شور شاخه هائی دارد كه آن را آواز گویند.
1-    آواز بیات كرد
2-     آواز دشتی
3-     آواز بیات ترك
4-     آواز ابوعطا
5-     آواز افشاری
2)دستگاه سه گاه كه از 21 قسمت تشكیل می شود.
3)دستگاه نوا كه از 21 قسمت تشكیل می شود.
4)دستگاه همایون از 28 قسمت تشكیل می شود و دارای آواز بیات اصفهان می باشد.
5)دستگاه چهارگاه كه از 33 قسمت تشكیل می شود.
6)دستگاه ماهوركه از 38 قسمت تشكیل می شود.
7)دستگاه راست پنجگاه كه از 24 قسمت تشكیل می شود.
قسمت ششم: موسیقی كردی و مقامی
    كردستان و قسمتی از آن كه كرمانشاهان نامیده می شود، از فرهنگی كهن و اصیل برخوردار است و موسیقی در این فرهنگ، از مقام والایی برخوردار است. تنوع و عمق موسیقی در این منطقه به حدی است كه شاید در كم تر نقطه ای از ایران با آن مواجه شویم.
آهنگ محلی و موسیقی هر قوم و قبیله رابطه مستقیم با حالات و كیفیات روحی و فكری و حتی زندگی و كلام و صحبت آن قوم دارد. مثلاً در نقطه ایكه زمانی شادی و زمانی غم و دلتنگی، زمانی جنگ، زمانی دوستی و محبت پیش آمده آن حالات و كیفیات در آنها اثر گذاشته و بعداً با همان لهجه محلی به صورت مقتضی جلوه گری و بیان شده، مثلاً بیان دلتنگی و پریشانی، داغ عزیزان، عزاداری معصومین در كلامی كشیده و غم انگیز و با میزان و وزنی منظم و كلام و آهنگی غم آلود همگام با به سروسینه زدن ابزار و اجرا شده و در زمانهای شادی و غیره با آهنگی سریع و ریتمی تند و شادی بخش جلوه گری كرده است. پس نتیجه می گیریم كه آهنگهای محلی هر قوم تحت همین شرایط از روزگاران قدیم و نامحدود از این حالات و كیفیات كه عرض شد شكل گیری و ریشه گرفته و در هر منطقه و هر طایفه به اشكال گوناگون و آهنگهای مختلف به لهجه‌ محلی در آمده و رواج پیدا كرده.
به طور خلاصه موسیقی كرد را، شاید بشود از لحاظ قدمت به دو گروه تقسیم كرد:
1)موسیقی باستان كه با عناوین هوره، موره، لوره، سیاچمانه، چوپی و نغمه های سماعی - سنتی شناخته می شود و عموماً بدون كلمات اضافی بر اشعار ده هجایی استوار است و بیشتر حالت سنتت های مردم كرد دارد.
2)موسیقی آئینی كه به دراویش قادریه و طریقه نقشبندیه مربوط است كه با دف نوازی و مرثیه خوانی با ذكرهای مخصوص خوانده می شود.
عده ای به نام مردمان اهل حق كه در منطقه هورامانات و اطراف زندگی می كنند كه اجرای موسیقی در این فرقه با ساز «تنبور» و با بیان اشعاری هجایی در وصف حضرت مولا علی فضایل انسانی او و سایر پیران اهل حق در گردهمایی خود كه معمولاً در مرقد پیران و اماكن اعتقادیه است همراه است.
هم اكنون چند نوع از سازهای كردستان را نام می بریم كه یكی شمشال است كه از قدیمی ترین و رایج ترین سازهای منطقه كردستان است شمشال در واقع نی چوپان كردستان است كه از لوله فلزی ساخته می شود. بهترین فلزی كه برای ساختن شمشال به كار می رود برنج است، اما معمولاً از لوله های فلزی مختلف نیز استفاده می كنند كه البته صدای دلنشینی ندارند. از دیگر سازهای كردستان، سرنا، دوزله، نرم نای و دف نیز نام برد.
قسمت هفتم: موسیقی صحنه و كرمانشاهان
ابتدا سخنم را با موضوعی كه در كتاب زندگی پر افتخار حضرت علی (ع) با نام (خداوند علم و شمشیر) به قلم: روداف ژایگر نویسنده معروف آلمانی، مترجم مرحوم ذبیح الله منصوری آغاز می كنم:
« در بعضی روزها علی (ع) پس از این كه كاركنان دیوان نهار صرف می كردند، ایرانیان را می پذیرفتند و با آنها راجع  به تاریخ ایران صحبت می كرد و هرگز با ایرانیان راجع به مسائل مذهبی صحبت نمی نمود، چون نمی خواست چیزی بگوید كه احساسات آنها را جریحه داركند.
در یك روز كه هاشم بن عتیبه نزد علی (ع) رفت تا این كه اورا با خود به مسجد ببرد، علی (ع) با ایرانیان راجع به موسیقی و نت های ایرانی صحبت می كرد و می پرسید آن نت ها از چه موقع وارد زبان  خط فارسی شده است و ایرانیان جواب می دادند كه نت های موسیقی در ایران سابقه دیرین دارد و مسیحیانی كه در ارمنستان هستند از نت های موسیقی ایرانی استفاده می كردند و نه فقط آهنگهای خود را با نت های ایرانی می نوشتند بلكه یك عده، از آهنگهای ایرانی را،‌ به عین وارد موسیقی خود نموده اند. علی (ع) می گفت بین ما شعر و آهنگ خیلی قابل توجه است و من خود در جنگ خندق می دیدم كه رسول الله (ص) از كسانی كه صوت خوش داشتند و می توانستند به نحوی دلنشین آواز بخوانند در خواست می كرد خوانندگی كنند تا آواز آنها خستگی را از مسلمین كه اطراف این شهر مشغول حفر خندق بودند رفع نماید و حتی چنانكه مشهور است شتران عربستان نیز از موسیقی لذت می برند و اگر ساربان آواز بخواند شتران از راه پیمایی خسته نمی شوند.»
یكی از سرچشمه های اصلی موسیقی و منطقه ای از خاك ایران كه مردم آن با موسیقی انس و الفت دیرین دارند و موسیقی آن مستقل و دست نخورده مانده، و چهره های برجسته ای در این وادی ظهور كرده، كرمانشاه است.
استان كرمانشاه با وسعتی بالغ بر 23668 كیلومتر مربع در غرب ایران به شكل مستطیل واقع شده و از شمال به استان كردستان، از جنوب به استانهای لرستان و ایلام، از مغرب به عراق و از شرق به استان همدان محدود است و منطقه ای است كه بخشی از سلسله جبال معظم زاگرس قسمت عمده‌ این استان را پوشانیده است.
استان كرمانشاه از مناطق قدیمی ایران به شمار می رود و وجود آثار تاریخی دلیل بر این قدمت است. از مهمترین آثار تاریخی این استان می توان طاق بستان، تخت شیرین، نقشهای تاریخی بیستون، بقعه مالك در شهرستان سنقر، چهارقاپو در قصر شیرین و . . . نام برد. راههای ارتباطی كرمانشاه اهمیت فراوان دارد و راه اصلی تهران به مرز عراق از كرمانشاه می گذرد. در این استان لهجه های فارسی ، كردی، لكی، هورامی، وجافی متداول است.
آری سخن از شهر هنرپرور، كرمانشاه است، و از موسیقی و پدید آورندگان موسیقی در كرمانشاه، آن نوع موسیقی كه با قلب و روح و اندیشه والای انسان سروكار دارد و در واقع موسیقی را باید زبان روح آدمی نامید و این هنر لطیف در طول تاریخ از احترام و جایگاه والایی در بین مردم كرمانشاه بوده است و ساز اصلی این مرز و بوم ساز مقدس تنبور است كه در اینجا به معرفی آن می پردازم.
در صحنه كرمانشاه عده ای از اهل عرفان كه به اهل حق معروفند با نیاتی مقدس و روحانی تنبور را در مجالس ذكر به كار برده و از آن به عنوان وسیله ای برای نیایش به درگاه معبود و مدح و ثنای حضرت مولا علی (ع) بهره می برند.
تنبور از هزاره های قبل از میلاد حضرت مسیح (ع) همدم نیایش و محرم راز و نیاز پارسایان حق پرست بوده است. در هزاره اخیر نیز در اكثر مواردی كه سخن از اشراق، عرفان، شوریدگی، عشق و ذكر حق است، تنبور همنشین و همراه حق جویان بوده و هست. وبدین ترتیب تنبور نزد یاران اهل حقیقت چنان منزلتی یافت كه ملقب به نداء الحق گردید و چنین شد كه سرسپردگان وادی مذكور چنان محترم و عزیزش بدارند كه هیچگاه مقام حقانی اش را با اجرای الحان بی مقدار نیالایند و هرگز بی طهارت ظاهر و باطن دست بردستش ننهند و نهایتاً قبل و بعد از هربار نواختن دستش را بوسیده و بر دیده نهند كه این نشانه تقدس این ساز در بین این مردمان بوده است.
مشخصات ظاهری تنبور:
بلندی این ساز در نمونه های مختلف یكسان نیست و بدون در نظر گرفتن نمونه های استثناء 85 تا 90 سانتیمتر می باشد و تشكیل شده از كاسه، دسته، صفحه، سیم گیر، خرك دسته، خرك صفحه، دو یا سه گوشی، دو یا سه سیم و 13 یا 14 دستان.
موسیقی تنبور:
موسیقی تنبور را میتوان به چهار قسمت تقسیم كرد:
1-سرودهای دینی یا مقام های حقانی موسوم به كلام كه مخصوص مردم اهل حق می باشد.
2-مقام های قدیمی كه جنبه باستانی دارند.
3-بداهه نوازی.
4-ساخته های معاصرین.
توضیح قسمت اول:
اساسی ترین قسمت موسیقی تنبور، موسوم است به سرودهای دینی یارستان  یا مقامهای حقانی كه نزد سلسله اهل حق می باشد. تعداد این كلام ها 72 مقام است كه از ساخته های اولیاء آئین اهل حق می باشد كه خود شامل سه دسته اند. دسته ای از آنها حالت آوازی دارد یعنی دارای مترونم آزاد هستند. دسته دیگر دارای ریتم بسیار فراخ و كند و یا نیمه فراخ می باشند و دسته آخر دارای ریتم تند می باشند.
توضیح قسمت دوم:
    مقام های قدیمی و غیر كلام هستند كه اكثراً از مقامات باستانی تنبوراند، نزد اساتید و آشنایان به مقامات، در تعداد و اسامی متفاوت اند. تا حدی كه بعضی از آنها با الحان و حالات بسیار شبیه به هم فقط در نام از هم جدا هستند. با توجه به مطلب مذكور، می توان گفت مقامهای این دسته نزد اساتید تنبور نواز از 14 تا 20 مقام است.
تعدادی از این مقامات دارای حالتی آوازی بوده و لحنی غیر ریتمیك دارند مانند «ساروخانی»، «قطار» و «گله و دره». تعدادی دیگر دارای ریتم مشخص هستند مانند «جلو شاهی»، «بایه بایه»،«جنگه راه»، «خان امیری»،«سوار سوار»،«گل و خار» و چهار نوع سماع. از میان مقامات باستانی، مقام سحری حالتی استثنائی دارد كه لحن آوازی آن غیر ریتمیك و لحن سازی آن دارای ریتم است.
در میان این دسته از مقامها بعضی صرفاً سازی هستند مانند «جلو شاهی، خان امیری، جنگه راه، سوارسوار و انواع سماع و در بعضی، اجرای آنها توسط ساز و آواز انجام می شود مانند، ساروخانی، قطار، سحری ، گله و دره، گل و خار».
توضیح قسمت سوم:
این قسمت را بداهه نوازی بر اساس مقامات كهن تنبور تشكیل می دهد. نوازنده‌ این نوع موسیقی با رعایت سبك و سنت در بیان ویژه تنبور و به كمك قریحه‌ ذاتی و ذوق خود می تواند در فضای بیكرانی از الحان و نغمات زیبا و با اصالت به پرواز در آید. در این قسمت است كه می توان اشاراتی بسیار گذرا و مختصر به بعضی از گوشه های موسیقی سنتی ایران كه فاقد فواصل كمتر از نیم پرده هستند، نمود.
توضیح قسمت چهارم:
    عبارتست از ساخته های تنبور نوازان معاصر كه به طور انفرادی یا گروهی به اجرا درآمده اند و تماماً بر اساس پایه های مقامی و رعایت فرهنگ موسیقایی تنبور ساخته شده اند  ...

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 cpro.ir
 
Clicky