توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  تحقیق در مورد راز های منظومه ما در فایل ورد (word) دارای 50 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق در مورد راز های منظومه ما در فایل ورد (word)  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد راز های منظومه ما در فایل ورد (word)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق در مورد راز های منظومه ما در فایل ورد (word) :

راز های منظومه ما

هر شام خسته از شمارش ستاره ها، پشت سیاهی پلكهای خمورم در حسرت تصاحب یك ستاره بزرگ به میهمانی خواب می رفتم. تا خروس خوان چشم بسته هزار خوشه ستاره می چیدم، و دریغ كه هرگز ستاره خویش نمی یافتم.
پگاه انگار ستاره حباب بود و دریا. هر شام با نگاهم سینه شب را می دریدم و به ستاره می رسیدم. با ذهنی انباشته از سئوال، بی كران آسمان را می كاویدم.
راستی چرا ستاره نمی افتد، وفتی كه باران می بارد؟

من سوسوی فانوس میراب محله را شبهای بسیار از دور دیده بودم. اما سوسوی ستاره مثل برق نگین انگشتری كهنه ننه بود. ننه كه از پیری سرش بالا نمی رفت همه جوابها را می دانست. می گفت: از قدرت خداست كه ستاره نمی افتد و اگر پاك نباشی ستاره از نگاهت می رنجد و پشت نقاب پنهان می شود. ننه می گفت : هرگاه ستاره ای بلغزد، خاك یك نفر را می برد. در دنیای كودكانه ام دیگر از ستاره می ترسیدم. شب ها نگاهم را می دزدیدم، نكند كه ستاره ام از بلندی آسمان سر بخورد.

اما فكر ستاره همیشه توی سرم بود. چرا ستاره نمی افتد، وقتی كه باران می بارد؟فكر كردن پیرامون ستارگان نه به امروز و دیروز، كه به هزاران سال قبل بر می گردد. در اسناد به دست آمده از تمدنهای كهن، نجوم به عنوان یكی از مهمترین علوم ثبت شده است. انسان در آسمان به دنبال چه می گردد؟ این سئوال به فكر بسیاری آمده است و آنها كه بیشتر اندیشیده اند می دانند كه پاسخ این است : «كسی دیگر» راهنمایی، همزادی یا همراهی.

بر اساس این اندیشه طی هزاران سال، هرگاه شراره ای در آسمان به خاموشی میگرائید، می گفتند : این نشانه ای است از پایان زندگی یك انسان. همه می خواهند این همزاد باشد، حتی اگر نتوانند او را بیابند. شاید بتوان گفت سومریها اولین قومی بودند كه به بررسی ستارگان پرداختند. هدف آنان فقط ارضای حس كنجكاوی نبود. بلكه می خواستند با مرتبط ساختن حركت ستارگان به پیشگویی حوادث زمین و زمینیان بپردازند. یونانی ها بعداً پا را فراتر نهادند و تحقیقات در مورد ستارگان را گسترش دادند. ولی یونانی ها عقایدی را پا برجا ساختند كه تا قرنها از پیشرفت علم نجوم جلوگیری كرد.

در قرن دوم میلادی «بطلمیوس» كتابی 13 جلدی بنام « مجموعه نجومی» نوشت و نظریات خود را پیرامون ساخت كائنات ابراز نمود. البته آنچه به «منظومه بطلمیوسی» مشهور است و در این كتب آمده در حقیقت جمع آوری عقاید دانشمندان و منجمین پیشین بخصوص «ابرخس» بود.
منظومه بطلمیوسی را به طور خلاصه می توان چنین تشریح كرد:
زمین در مركز عالم قرار دارد و ساكن است. زمین در داخل كره عظیمی قرار دارد كه «كره سماوی» خوانده می شود. تمامی ستارگان بر روی سطح مقعر این كره قرار دارند و جلو یكی از اقطار خود می چرخند.
خورشید گرچه بر كره سماوی واقع شده است، ولی حول دایره ای در جهت مخالف دورانی كره سماوی بر گرد زمین می چرخد.

حركت سیارات در نتیجه دو حركت دایره ای شكل و مشابه است. هر سیاره روی دایره ای حركت می كند و مركز این دایره نیز خود دایره دیگری را می پیماید. زمین در مركز دایره دوم قرار دارد و در مركز مدار سیارات واقع نیست و به این دلیل مدار هر یك از سیارات، فلك خارج از مركز عالم نام دارد. یعنی مراكز آنها به مركز عالم كه زمین است منطبق نمی باشد. دایره ای كه مركز هر سیاره روی آن حركت می كند «فلك ممثل» نامیده شده بود.

این نظریه كه «ژئوسنتریك» یا «زمین مركزی» نامیده می شود تا قرن شانزدهم میلادی قانون لایتغیر نجوم تلقی می شد.

نخستین طرح نسبتاً صحیح درباره وضعیت زمین و دیگر اجرام آسمانی توسط «نیكلا كوپرنیك» منجم و دانشمند لهستانی ارائه شد. او تصور می كرد خورشید و ستارگان ثابت، و مدار همه سیارات دایره ای شكل است. هیأت كوپرنیك را «هلیو سانتریك» یا «خورشید مدار» می نامند. كوپرنیك می گفت : خورشید در مركز منظومه شمسی قرار دارد و زمین هم سیاره ای است چون دیگر سیارات و مانند آنها بر مداری دایره ای به گرد خورشید حركت می كند.

البته چنین فكری بی سابقه نبود. قبل از «كوپرنیك» دانشمندان دیگری چون «هراكلیدس» ، «اریستاخوس» و « كوزایی» نظریات مشابهی را مطرح كرده بودند. اما «كوپرنیك» پا را از ارائه یك نظریه فراتر نهاد و به محاسبه دقیق مسائل مربوط به چنین سیستمی پرداخت و در نتیجه عرضه طرح «كوپرنیك» ، بیان و توجیه بسیاری از حركات سیارات كه تا آن زمان دشوار و در برخی موارد غیر ممكن بود میسر گردید.

«كوپرنیك» شرح نظریه خود را در كتاب «گردش افلاك آسمانی» بیان داشت. لیكن وی از ترس كلیسا آن را منتشر نكرد. در آن سالها كلیسا نظریه «زمین مداری» را به عنوان یك اصل اساسی ترویج می كرد و هر كس با آن مخالفت می كرد سر و كارش با دادگاههای تفتیش عقاید بود. «كوپرنیك» هم با توجه به این موضوع از ابراز عقیده خودداری نمود.

مرگ در آتش
«كوپرنیك» بعدها به اصرار یكی از دانشمندان هم عصر خود نسخه ای از كتاب گردش افلاك آسمانی را برای چاپ در اختیار او گذاشت. این كتاب در سال 1543 منتشر شد و این زمانی بود كه «كوپرنیك» در بستر مرگ بود و كلیسا نتوانست او را محاكمه كند. اما كتابش توقیف شد.
چند سال بعد در كتابخانه صومعه ای وابسته به كلیسا، كشیش جوانی بنام «جوردانوبرونو» به نسخه ای از كتاب كوپرنیك دست یافت و به مطالعه آن پرداخت. كشیش جوان كتاب كوپرنیك را نجس می دانست و در روزهای اول با دیده نفرت آنرا مطالعه می كرد. اما رفته رفته كشیش به كتاب علاقمند شد و با پایان یافتن كتاب عمیقاً نظریات «كوپرنیك» را پذیرفت.

«برونو» با مطالعات بعدی به این نتیجه رسید كه خورشید نیز حول محور دیگری می چرخد و سیارات به آن چند تایی كه «بطلمیوس» معتقد بود ختم نمی شود. بر خلاف «كوپرنیك»، «برونو» در محافل كلیسایی بدنام شد و دوران سخت در بدری وی آغاز گردید : ژنو، پاریس، لندن، تبعید و بالاخره زندان.

«برونو» هشت سال به بند كشیده شد تا شاید از نظریات خود چشم بپوشد. اما او در تأیید عقاید خویش پافشاری و ثبات قدم نشان داد. در آخرین جلسه دادگاه دفاعیه «برونو» آنچنان تند صریح و پرخاشجویانه بود كه قضات به وحشت افتادند. طبق رأی دادگاه «جوردانو برونو» «جادوگر» شناخته و به مرگ محكوم شد.

روز 17 فوریه 1600 میلادی در میدان اصلی شهر رم كه اینك مجسمه ای از برونو آنرا زینت می دهد كشیش سرسخت را زنده زنده سوزاندند. با مرگ دلخراش برونو علاقه به دانستن و كشف حقایق نسج گرفت و بسیاری معتقد شدند اگر «برونو» اعتقادی به گفتار خود نداشت نباید به كشته شدن تن می داد و همین امر باعث گردید كتاب «كپرنیك» مخفیانه و بدور از چشم مأمورین كلیسا دست به دست بچرخد و مورد مطالعه قرار گیرد. یكی از خوانندگان این كتاب گالیلئوگالیلئی نام داشت كه همگان او را به نام گالیله می شناسند. وی در پیزای ایتالیا متولد شد و نقطه عطفی در تاریخ نجوم و به وجود آورد .

در 1609 به «گالیله» خبر رسید كه یك هلندی اسبابی ساخته كه به كمك آن اشیاء دور به وضوح دیده می شوند. این خبر گالیله را سخت به وجد آورد.
گالیله بلافاصله یك «دوربین» تهیه كرد و با آن به نظاره آسمان مشغول شد. پستی و بلندی های ماه، لكه های خورشید، تفاوت بین ستارگان (كه آن موقع «ثوابت» نامیده می شدند) و سیارات باعث گردید تا گالیله به خطای نظریه «زمین مداری» پی ببرد. او اكتشافات خود را در یكی از شماره های مجله ماهیانه «پیك آسمان» منتشر ساخت. جمعی از نظریه اش استقبال كردند و گروهی نیز خشمگین شدند.

گالیله در 1611 به رم سفر كرد و در جلسات مختلف به تشریح نظریه خود پرداخت این كار تا 1616 كه «پاپ پاولوس پنجم» نظریه كوپرنیك را كاملاً محكوم و آن را كفر قلمداد كرد ادامه داشت. با این حكم «گالیله» نیز لب فرو بست. پاپ طی حكمی برای افرادی كه به چاپ و نشر نظریه كوپرنیك بپردازد اشد مجازات را تعیین كرده بود. یعنی مرگ در میان شعله های آتش.

در 1632 «اوربانوس هشتم» به مقام پاپی برگزیده شد. از آنجا كه گالیله با وی دوستی داشت موقعیت استفاده كرد و كتاب خود را به نام «گفتار در باب دو نظام بزرگ جهان» منتشر ساخت. این كتاب به صورت مناظره بین دو نفر، یكی طرفدار هیأت «بطلمیوس» دیگری مدافع نظریات «كوپرنیك» پایان می یافت.

انتشار این كتاب خشم و غضب مسئولین كلیسا را برانگیخت و شاید علاقه پاپ به گالیله در دستگیری او تأخیری بوجود آورد. اما بالاخره مأمورین كلیسا گالیله را دستگیر كرده و مورد بازجوئی قرار دادند. گالیله در مراحل اولیه بازجوئی سعی كرد به تشریح نظریات خویش پرداخته و كلیسا بدون توجه به گفتار گالیله از او می خواستند از افكار خود دست برداشته و از مجازات سختی كه در انتظارش بود رهائی یابد.

در این زمان گالیله هفتاد سال داشت و تمی توانست مانند «برونو» شكنجه را تحمل كند. مجبور شد «توبه» كرده و در برابر كاردینالها و اعضای والامقام دادگاه جهانی كلیسا «زانو بزند و سوگند یاد كند كه از این عقیده غلط كه خورشید را مركز عالم پنداشته و آن را غیر متحرك دانسته» تبری جوید وی متعهد شد و از آن پس از اینگونه پندارهای ناصحیح به هیچوجه و به هیچ صورت دفاع نكند.
می گویند او پس از خواندن متن توبه نامه با پا به زمین اشاره كرد و گفت : «با این حال تو میچرخی». گالیله تا آخر عمر زیر نظر بود و حق نداشت پیرامون حركت

زمین عقایدش را ابراز كند. كتابش تا آغاز قرن نوزدهم از نظر كلیسا جزو كتب ضاله محسوب می شد و در این زمان بود كه از فهرست كتابهای گمراه كننده خارج گردید و «پاپ پیوس هفتم» در 1952 یعنی حدود سه قرن بعد از فوت گالیله به عنوان نخستین مقام كلیسا از وی به خاطر «ابداع مفهوم جدید علم نجوم» ستایش كرد.

همزمان با گالیله یك دانشمند آلمانی بنام «یوهانس كپلر» نیز به تبیین و تشریح نظام حاكم بر اجرام آسمانی پرداخت. «كپلر» پس از سالها تحقیق و جستجو نظریات خود را در 1609 منتشر ساخت. طبق نظریه او، اولاً سیارات در مداری بیضوی به گرد خورشید می چرخند. بطوریكه خورشید در یكی از كانونها جای می گیرد. و در ثانی شعاع واصل میان خورشید و سیاره در زمان های مساوی سطوح مساوی می سازد. به زبان ساده تر، سیارات با سرعت ثابتی به گرد خورشید نمی چرخند بلكه سیاره ها هر چه به خورشید نزدیكتر باشند سریعتر حركت می كنند.

در كتاب بعدی «كپلر» كه به سال 1619 انتشار یافت اثبات شده بود كه كنترل حركت سیارات بر عهده خورشید است. وی بعداً محاسباتی در رابطه با زمان عبور عطارد و زهره به عمل آورد، اما نتوانستت شخصاً‌ این حركت را رصد كند و یك سال قبل از آنكه صحت محاسباتش معلوم گردد جهان را بدرود گفت.

گرچه «كپلر» در قانون سوم خود توانست ثابت كند كه كنترل سیارات بر عهده خورشید است، اما دانشمندان هنوز نمی دانستند چه نیرویی باعث حركت منظم سیارات به گرد خورشید و اقمار آنها به دور این كرات می شود. این معما مدت زیادی نتوانست دوام بیاورد. چون «اسحق نیوتن» دانشمند انگلیسی با عنوان نمودن ًقانون جازدبه عمومی» بدان پاسخ داد.

بر مبنای این قانون ثابت شد كه حركت سیارات در اطراف خورشید به علت وجود جاذبه شدیدی است كه از جانب خورشید اعمال میشود. و اگر این جاذبه نباشد سیارات با سرعت اولیه ای كه دارند در خطی مستقیم حركت كرده و از محل فعلی دور خواهند شد و كشش خورشید این حركت را از خط مستقیم به گردشی بیضوی تبدیل ساخته است. از این قانون همچنین نتیجه گیری می شود كه اجسام آسمانی یكدیگر را جذب می كنند و نیروی جاذبه بین آنها با جرم آنان نسبت مستقیم، و با مجذور فاصله آنها از یكدیگر نسبت معكوس دارد.

در این زمان قدرت كلیسا افول كرده بود و دیگر نمی توانست جلو نشر افكار را بگیرد. در نتیجه تحقیقات علمی چه به صورت نظری و چه عملی رشد روزافزونی پیدا كرد و ستاره شناسی هر روز گامی به جلو برداشت با آغاز قرن بیستم و تأسیس رصد خانه های عظیمی چون «مونت ویلسن» و با ایجاد سیستم های ستاره شناسی رادیویی همچنین پرتاب سفاین تحقیقاتی متعدد، نجوم یكشبه ره صدساله را پیمود.

منظومه شمسی
مجموعه خورشید، نه سیاره، هزاران سیارك و ستاره دنباله دار را «منظومه شمسی» می گوئیم. این مجموعه كه زمین نیز جزو كوچكی از آن محسوب می شود بخشی از فضا را به طول یكصد و پنجاه تا دویست هزار واحد نجومی ( هر واحد نجومی حدود یكصد و پنجاه میلیون كیلومتر است) را اشغال نموده است.

منظومه شمسی قسمتی از كهكشان راه شیری محسوب می شود. در این كهكشان كه بعداً به شرح آن خواهیم پرداخت میلیونها ستاره مثل خورشید وجود دارد.
در مورد اینكه منظومه شمسی كی و چگونه بوجود آمده نظریات مختلفی تا كنون ابراز شده است. در سال 1745 «بوفون» دانشمند فرانسوی برای اولین بار كوشید نظریه ای مبتنی بر علم را پیرامون چگونگی پیدایش منظومه تدوین كند. طبق نظریه او برخورد یك ستاره دنباله دار سرگردان به خورشید منجر به جداسازی

قطعاتی از این ستاره شد. بعضی از این قطعات در فضا رها شدند و برخی به گرد خورشید شروع به چرخش كردند و تشكیل سیارات فعلی را دادند. طبق این نظریه، هم خورشید و هم ستاره دنباله دار اجسام سختی بودند. ضمناً خورشید قبل از این تصادم ساكن بود و بر اثر این ضربه به چرخش در آمد.

نظریه بوفون نتوانست مدت زیادی دوام آورد.و با انتشار كتاب«تاریخ عمومی طبیعت و نظریه آسمانها»در سال 1755 توسط«كانت»از اعتبارساقط شد.بوفون خورشید را مبدا و منشا پیدایش سیارات می دانست.اما «كانت»توده های سحابی مركب از ذرات كوچك با وزن و جاذبه های متفاوت را منشا ساخت منظومه شمسی می دانست.او می گفت كه این ذرات كه مرتبا در حركت بودند بتدریج یكدیگر راجذب كردند،

ذرات كوچكتر به گردذرات بزرگتر جذب شدند و منجر به ایجاد اشكال اولیه خورشید و سیارات گشتند.بنا به نظریه«كانت»از آنجایی كه ذرات جذب شده به روی شكل ابتدایی خورشید در همه جا یكسان نبود،ضربات ناشی از سقوط اجسام مختلف الوزن بتدریج موجب ایجاد حركت چرخش این ستاره شد. این چرخش باعث گردید كه ذرات دورتر فشردگی مركز خورشید را پیدا نكنند. بخش های میانی رفته رفته فشرده تر شدند و قسمتهای دور مانده خود مستقلا به چرخش در آمده و سیارات را ساختند. این نظریه گرچه نسبت به تئوری بوفون از استدلال قوی تری برخودار بود اما با ظهور فرضیه «لاپلاس»در عرصه نجوم پایان یافت.

«لاپلاس»منجم و ریاضیدان فرانسوی در كتاب خود «مكانیك سماوی» كه در 5 جلد به چاپ رسید نظریه جدیدی در مورد پیدایش منظومه شمسی ارائه داد. طبق فرضیه او منظومه شمسی در آغاز وسیله توده عظیمی از ماده رقیق ابر مانندی درست شده. این ماده فوق العاده گرم بود و به كندی دوران داشت.
حرارت آن رفته رفته كم شد، توده منقبض گشت و در نتیجه این كم شدن حجم، دوران افزایش یافت. براثر نیروی گریز از مركز حاصله از دوران بتدریج
حلقه هایی از این توده جدا شد، حلقه ها كه به گرد توده اولیه در حال چرخش بودند نیز رفته رفته متراكم شده و سرانجام به شكل سیارات امروزی در آمدند.

نظریه « لاپلاس» در بین دانشمندان قابل قبولترین فرضیه شناخته شد و گرچه اوائل قرن بیستم مدتی از اعتبار افتاد، اما بعدا توسط یكی از دانشمندان آلمانی به نام «وایتسزكر»اصلاح و به شكل بی سابقه ای مورد پذیرش قرار گرفت.

فرضیه «لاپلاس»گرچه ظاهرا به نظریه «كانت»شباهت دارد،اما تفاوت عمده ای نسبت به طرز تلقی «كانت» مشاهده میگردد.طبق این طرح سیارات بعد از خورشید شكل یافته اند.در حالیكه در نظریه«كانت» شكل گیری سیارات و خورشید همزمان انجام شده. همانگونه كه قبلا آمد نظریه «لاپلاس» در اوایل قرن بیستم اصلاح شد.«كارل وایتسزكر» در سال 1944 فرضیه خود را ارائه كرد.طبق این نظریه در مرحله ای از پیدایش خورشید توده ای گازی شكل مانند كمربندی گرداگرد خورشید را فرا گرفته بود كه 99 درصد آن شامل هیدروژن، هلیوم، و گرد و غبارهای فلكی می شد.
این مواد در محدوده ای به وسعت منظومه شمسی فعلی پراكنده بودند. طی حدود 200 میلیون سال ذرات غبار بتدریج در اثر تصادفات مكرر به یكدیگر پیوستند و بتدریج بزرگ و بزرگتر شدند تا بالاخره سیارات كنونی بوجود آمد.

فرضیه«وایستز كر» بزودی در بین دانشمندان طرفداران زیادی پیدا كرد. این فرضیه با تحقیقات «وان دكامپ» منجم هلندی الاصل آمریكایی استحكام بیشتری پیدا كرد و منجمین بسیاری به آن معتقد شدند.
نظریه دیگری كه در قرن بیستم مطرح گردید نظریه «تامس چمبرلین» بود. وی تئوری «بوفون» را به نوعی احیا كرد و اعلام داشت كه روزگاری كره آسمانی بزرگی از نزدیكی خورشید گذشته است و در نتیجه عبور آن و جاذبه هر دو، بخشی از توده های گازی خورشید و جسم سماوی فوران كردند و پس از خنك شدن این توده های گازی سیاركها بوجود آمد و از اتصال آنها به هم، بتدریج سیارات ظاهر شد. از این نظریه كه به فرضیه «خرده سیارات»معروف است .

می توان چنین نتیجه گرفت كه سیارات در دمایی معتدل بوجود آمدند. چندی بعد یك منجم انگلیسی بنام «جیمز جینز» نظریه ای دیگر را ارائه داد كه تا حدودی مشابه طرح فوق بود. به نظر «جینز» عبور ستاره از كنار خورشید منجر به جدا شدن توده عظیمی از گازها به شكل «دوك» شد و حركت این توده بتدریج منجر به ایجاد كرات منظومه شمسی گشته است . سیارات كناری مثل عطارد و پلوتو دو سر دوك بودند و به همین خاطر كوچكند و سیارات میانی مثل مشتری در وسط دوك قرار داشتند و در نتیجه غول پیكر شدند. از آنجا كه احتمال برخورد دو ستاره به علت بعد فاصله بسیار ناچیز است اگر این فرضیه پذیرفته شود وجود منظومه های شمسی متعدد در كهكشان باید نادر باشد. در صورتیكه طبق نظریه اصلاح شده «لاپلاس» منظومه های شمسی بسیاری در كهكشانها وجود دارند.

بهر تقدیر منظومه شمسی هر طور كه بوجود امده باشد امروزه شامل خورشید و سیارات و دیگر اجرام آسمانی است و برای آشنایی بیشتر می پردازیم و معرفی خورشید،یعنی نقطه عطف و مركزیت منظومه شمسی.
دانشمندان وضع آب،تغییر سطوح دریاچه های بزرگ، مقدار محصول،و حتی فعالیت انسان را با فعالیتهای خورشید مرتبط می دانند.
خورشید در هر ثانیه 4 میلیون تن ماده به انرژی تبدیل می كند.
شناسنامه خورشید:
فاصله از زمین: بین 147 تا 152 میلیون كیلومتر قطر: 1 میلیون و 391 هزار كیلومتر (109 برابر زمین)
حجم: 1 میلیون و 295 هزار برابر حجم زمین
جرم: 10*99/1 (333400 برابر زمین)
چگالی: 4/1 (25/0 چگالی متوسط زمین)، شتاب گرانش سطحی :9/27 برابر زمین
خورشید نزدیكترین ستاره به كره ما و دیگر اجرام آسمانی منظومه شمسی و مركز حركت آنهاست. این ستاره در زندگی موجودات كره زمین نقش اساسی دارد. خورشید منبع نور و حرارت است گرمای آفتاب باعث حركت دوره ای آب می شود. تابش نامساوی آن بر اثر وجود

ابرها،كوهستانها،خشكیهای پست و دریاها منجر به وزش باد می شود. تابش انجام عمل فتوسنتز در گیاهان به وجود نور خورشید بستگی دارد. فقط اگر در جنبه گرمازایی خورشید خواسته باشیم از نیروی مثلا ذغال سنگ استفاده كنیم باید روزی 61000 میلیارد تن ذغال سنگ در زمین مصرف شود. این حرارت را خورشید چطور تولید می كند؟ نظریات مختلفی تا آغاز قرن بیستم مطرح می شد كه بطور دقیق نمی توانست تولید گرما را توجیه كند. با شروع عصر اتم و پیدایش نظریات پیرامون فعل و انفعالات اتمی همچنین تحقیق گسترده علمی چونگی این عمل مشخص شد.

در 1929 « رابرت اتكینسون» و« فریتزهوترمنس» حرارت هسته درونی خورشید را میان 10 تا15 میلیون درجه سانتیگراد تخمین زدند در چنین حرارتی انفجارات اتمی به صورت مداوم انجام می شود این عمل كه در هر ثانیه به میلیاردها انفجار می رسد در اثر تبدیل هیدروژن به هلیوم است. هیدروژن 70 درصد خورشید را تشكیل میدهد

و طبق محاسبه كارشناسان اگر سالانه 100 تن هیدروژن به هلیوم تبدیل شود خورشید خواهد توانست همچنان تا 000/000/000/30 سال دیگر همچون امروز گرم باشد.درجه حرارت سطح خورشید كمتر از بخش داخلی آن است كه بین 4500 تا 7000 درجه نوسان دارد در پوسته بیرونی خورشید كه فتوسفر نامیده می شود همیشه توفانها و فورانهای عظیمی از گازهای سوزان در جریان است لكه هایی نیز در سطح آن دیده می شود كه درجه حرارت كمتری دارند. اما این گرما آنچنان هم كم نیست و به 4000 درجه سانتیگراد می رسد.

لكه های خورشیدی در مدت مشخصی كه «دور خورشید» نامیده می شود و تقریبا یازده سال است تكرار می شوند. این لكه ها به علت آنكه در زندگی زمینیان تاثیر زیادی دارند سخت مورد توجه دانشمندان واقع شده اند. كارشناسان وضغ آب، تغییر سطوح دریاچه های بزرگ،مقدارمحصول،و حتی فعالیت انسان را بی ربط با فعالیتهای خورشید نمی دانند.زیرا اثبات شده است كه حوزه جاذبه زمین به این فعالیتها بستگی دارد. یكی از كارشناسان روسی بنام پرفسور دوبروف چندی پیش اعلام كرد كه حتی فعالیتهای عصبی،شماره گلبولهای خون،عملكرد مغز و غیره میتواند تحت تاثیر نوسانات حوزه جاذبه زمین باشد.

اولین كسی كه ارزیابی امار فعالیت خورشید و زلزه ها را آغاز كرد یك دانشمند فرانسوی بنام «موره» بود پرداختند .او از سال 1902 پژوهش در این زمینه را شروع كرد. در سالهای بعد بسیاری از محققان با استفاده از زلزله های ثبت شده به رد و یا تائید نظریات « موره» پرداختند.علیرغم مخالفت ها، ادعای «موره» در خصوص افزایش تعداد زلزله ها بین سالهای 1982 –1931 به حقیقت پیوست. از 6200 زلزله شدید كه قدرت آنها بیش از 6 درجه ریشتر بود در سالهای فعالیت شدید خورشید صد و یازده زلزله روی داد بدین ترتیب در تعداد زلزه ها چندان تفاوتی مشاهده نمی شود اما در مورد زلزه هایی با بیش از 7 درجه ریشتر، بررسی ها نشان میدهد كه در سالهای فعالیت شدید خورشید زلزله های بیشتری نسبت به سالهای فعالیت آرام روی داده است. البته اثبات قضیه هنوز به صورت دقیق میسر نیست و این نظریه،موافقان و مخالفان زیادی دارد.

نكته های كوتاه و خواندنی درباره خورشید
– اگر قرار بود برای نور و حرارتی كه از خورشید میگیریم طبق بهای معممولی برق پول بپردازیم می باید در ازای هر ساعت، میلیاردها تومان پرداخت می شد.
– اگر توده ای از زغال سنگ به بزرگی كره زمین را آتش بزنیم فقط می تواند 36 ساعت به اندازه خورشید حرارت تولید كند.
– خورشید در هر ثانیه 4 میلیون تن ماده به انرژی تبدیل می كند كه معادل حدوداً 34 10*4 ارگ انرژی در ثانیه است.

عطارد سیاره سوزان:
عطارد دارای هسته آهنین است و به همین جهت چهار و نیم برابر از ماه سنگینتر است !

شناسنامه عطارد:
فاصله از خورشید: حدود 46 تا 70 میلیون كیلومتر
فاصله از زمین: 91 میلیون كیلومتر
سرعت میانگین: 8/47 كیلومتر در ثانیه
دوره حركت انتقالی:حدود 97/87 روز
قطر:4878 كیلومتر
حجم:56% زمین
جرم: 55% زمین

چگالی:5/5 گرم در سانتی متر مكعب
دوره حركت وضعی: 6/58 روز
دما: بین 173 درجه تا 370 درجه
جاذبه:38/0 زمین

اگر سفری را از مركز منظومه شمسی یعنی خورشید به سوی سیارات این منظومه آغاز كنیم نخست به عطارد می رسیم. عطارد جو ندارد و نوری كه از خورشید به آن می رسد9 برابر زمین است به این لحاظ فلزاتی ماندد سرب و قلع چون چشمه هایی از ضخره بیرون زده و بر سطح این كره روان می شوند. كوچك بودن عطارد و نزدیكی آن به خورشید باعث شده كه اختر شناسان نتواند به اندازه برخی سیارات دیگر آنرا زیر نظر بگیرند و اطلاعات بدست آمده پیرامون این سیاره ناچیز بود در 1974 یك ماهواره از نوع « مارینر» توانست به نزدیكی عطارد سفر كند و تصاویر بسیار جالبی از سطح این سیاره را به زمین بفرستد.

اطلاعات ارسالی توسط «مارینر ـ 10» نشان داد كه عطارد دارای حوزه مغناطیسی است. بطور كلی انتظار نمی رفت كه این سیاره حوزه مغناطیسی داشته باشد برای اثبات این قضیه كارشناسان ناسا ـ سازمان تحقیقات فضایی آمریكا ـ سه بار مارینر را از كنار عطارد عبور دادند و بالاخره ثابت شد كه این سیاره صد درصد دارای حوزه مغناطیسی است كه این امر نشان می دهد كه گرچه ظاهر عطارد مثل ماه آبله رو است، اما از نظر سیستم ساخت بین آنها تفاوت بسیار دیده می شود وجود حوزه مغناطیسی نشان می داد كه این سیاره دارای هسته ای آهنین است. با محاسبات انجام شده مشخص گردید كه این هسته وزن عطارد را به شكل چشمگیری نسبت به ماه بالا برده و 5/4 برابر از ماه سنگین تر است.

« مارینر ـ 10» توانست با ارسال چند هزار عكس، تصویر نیمی از عطارد را به زمین بفرستد عطارد فاقد جو است. اطلاعات فرستاده شده توسط «مارینر ـ10» نشان داد اتمسفر بسیار دقیقی از «هلیوم» ،« نئون» و«ارگون» در اطراف این سیاره وجود دارد. اما مقدار این گاز بقدری كم است كه می توان از آن چشم پوشید. طبق محاسبات فشار جو در سطح عطارد یك میلیارد باركمتر از فشار جوزمین است. این مسئله باعث شد كه طی قرون واعصار گذشته میلیونها سنگ آسمانی به راحتی خود را به عطارد برسانند و صورت آبله رویی از عطارد بسازند كه نتیجه برخورد آنها با سطح این سیاره است.

زهره سیاره اسرار آمیز:
در دهه 60 با تحقیقات دانشمندان معلوم شد زهره حركت دورانی بسیار كندی دارد و مسیر حركت آن برخلاف دیگر سیارات است!
شناسنامه زهره:
فاصله از خورشید:000/000/65 0/1 تا 108 میلیون كیلومتر
فاصله از زمین:42 میلیون تا 260 میلیون كیلومتر
سرعت:35 كیلو متردر ثانیه
دوره حركت انتقالی:225 روز
قطر: 12100 كیلومتر
جرم: 815/0 زمین
حجم: 857/0 زمین
جاذبه: 91/0 زمین
چگالی: 26/5 گرم در سانتی متر مكعب
دوره حركت وضعی: 243 روز

زهره یكی از سیاراتی است كه قرنها مورد توجه انسان بوده و به عنوان سیاره ای سحرآمیز و زیبا شناخته می شد. این سیاره كه در زبان فارسی ناهید نیز نامیده میشود.یكی از درخشان ترین اجرام آسمانی است. ابرهای زرد فام و مواجی كه آنرا پوشانده سبب این پدیده شده اند. ناهید معمولا در غروب یا قبل از طلوع خورشید در شرق قابل رویت است

. درخشندگی این سیاره باعث گردیده كه ملل مختلف جهان از سالهای پیش متوجه آن شوند.سومریهای قریب پنج هزار سال پیش ناهید را مورد مطالعه قرار دادند. در آن زمان رسم بر این بود كه بر هر ستاره ای نام خدایی از خدایان باستانی را می نهادند و زهره به علت زیبایی اش الهه عشق هم نامیده شد. اسم های «ایشتار»، «آفرودیت» ونوس،ناهید و زهره، نام هایی است كه بر این سیاره گذاشته شده است.

«همر» زهره را «كالیستوس»نامید كه به معنی زیبا است.علیرغم این زیبایی ها و عناوین شاعرانه،زهره به علت داشتن پوشش ضخیمی از ابرهای قطور چندان هم تمایلی به آشكار شدن ندارد.عكس هایی كه توسط تلسكوپ ها برداشته شده اند چیز زیادی از این سیاره را نشان نمی دهد و سالها دانشمندان در صدد جمع آوری اطلاعات اولیه از این سیاره بودند.
در آغاز دهه 1960 دانشمندان آنتن رادیو تلسكوپها را برای جمع آوری اطلاعات از زهره بكار بستند و با ارسال امواج رادیدیی حقیقت جالبی روشن شد: زهره حركت دورانی بسیار كندی دارد و مسیر این حركت برخلاف دیگر سیارات است!

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 cpro.ir
 
Clicky