مقاله نگاهی تطبیقی به آموزه تناسخ در ادیان هندی و رجعت در فایل ورد (word) دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله نگاهی تطبیقی به آموزه تناسخ در ادیان هندی و رجعت در فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدمه
بیان مسئله، محورها و ساختار پژوهش
پیشینه تحقیق
بخش نخست: تناسخ
مفهوم تناسخ
تناسخ در لغت
تناسخ در اصطلاح
الف) تناسخ در اصطلاح فیلسوفان مسلمان
1 تعریف ابنسینا
2 تعریف ملاصدرا
اقسام تناسخ
جایگاه تناسخ در نظر مسلمانان
موافقان تناسخ در اسلام
ب) تناسخ در ادیان هندی
آموزه کرمه
موکشه، راه رهایی از تناسخ
بخش دوم: رجعت
پیشینه
رجعت در لغت
واژگان هممعنا با رجعت
رجعت در اصطلاح
کیفیت رجعت
امکان رجعت
اثبات رجعت
1 آیات رجعت
دسته نخست: احیای اموات در امتهای گذشته
دسته دوم: رجعت در آینده
2 روایات رجعت
3 اجماع بر رجعت
مخالفان رجعت
پاسخ به شبهات مخالفان
بخش سوم: مقایسه رجعت و تناسخ
اشتراکات رجعت و تناسخ
تمایزات رجعت و تناسخ
الف) تفاوت در مبانی
ب) تفاوت درغایت
ج) تمایز در چگونگی بازگشت
د) تفاوت در نوع بدن جدید
ه ) تفاوت در شمول و قلمرو
و) اختلاف از حیث یادآوری زندگی پیشین
ز) اختلاف در تعداد بازگشت
نتیجهگیری
پینوشتها:
منابع
ابناثیر، محمد، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، تحقیق طاهر احمد الزاوی و محمود محمد الطناحی، قم، اسماعیلیان،
ابنسینا، الاشارات و التنبیهات، شرح خواجه نصیرالدین طوسی، قم، البلاغه،
ـــــ، حسین، الشفاء (الطبیعیات)، تحقیق و مقدمه ابراهیم مدکور، قم، کتابخانه آیهالله المرعشی النجفی،
ابنشاذان، فضل، الایضاح، بیروت، موسسه اعلمی، 1982
ابنقولویه، جعفر، کامل الزیارات، بیروت، دارالسرور، 1418ق
ابنمنظور، محمد، لسان العرب، تصحیح یوسف البقاعی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1426 ق
اصفهانی، راغب، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، الدارالشامیه، 1416ق
امین، احمد، فجر الاسلام، بیروت، المکتبه العصریه، 1429 ق
اوپانیشادها، ترجمه مهدی جواهریان و پیام یزدانجو، تهران، نشر مرکز،
بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تصحیح محمودبن جعفر الموسوی الزرندی، تهران، علمی، 1375ق
بدوی، عبدالرحمن، تاریخ اندیشههای کلامی در اسلام، ترجمه حسین صابری، مشهد، آستان قدس رضوی،
بهاگاواد گیتا، گیتا، ترجمه محمدعلی موحد، تهران، خوارزمی، 1385
بیرونی، ابوریحان، تحقیق ما للهند، بیروت، عالم اللکتاب، 2008
حر عاملی، محمدبن حسن، الایقاظ من الهجعه بالبرهان علی الرجعه، تحقیق مشتاق المظفر، قم، دلیل ما، 1380
حلی، حسن بن سلیمان، مختصر بصائر الدرجات، نجف، مطبعه الحیدریه، 1370 ق
خیاط، ابوالحسین، الانتصار و الرد علی ابن الرواندی، تحقیق محمد حجازی، قاهره، مکتبه الثقافه الدینیه، بیتا
ذهبی، محمد، میزان الاعتدال، تحقیق علیمحمد البجاوی، بیجا، دارالفکر العربی، بیتا
رفیعی قزوینی، ابوالحسن، رجعت و معراج، بضمیمه هفت مقاله دیگر، قزوین، مرکز نشر میراث فرهنگی قزوین،
سبحانی، جعفر، الالهیات، تدوینِ حسن مکی عاملی، قم، مرکزجهانی علوم اسلامی،
سهروردی، شهابالدین یحیی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیحِ سیدحسین نصر، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1380
سیدمرتضی، علی، رسائل المرتضی، مقدمه احمد حسینی، قم، دارالقرآن الکریم، 1405ق
شاه آبادی، محمدعلی، رشحات البحار، تهران، نهضت زنان مسلمان، 1360
شهرزوری، محمد، شرح حکمه الاشراق، تصحیحِ حسین ضیائی تربتی، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی،
شهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، تصحیحِ صلاحالدین هواری، بیروت، دار و مکتبه الهلال، 1998م
صدوق، محمدبن علی، الاعتقادات فی دین الامامیه، قم، غلامرضا مازندرانی، 1412 ق
ـــــ، عیون اخبارالرضا، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1408ق
ـــــ، کمالالدین و تمامالنعمه، تصحیح علیاکبرالغفاری، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1405ق
ـــــ، معانی الاخبار، قم، جامعه الدرسین حوزه علمیه قم، 1361
طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، بیروت، اعلمی، 1417ق
طبرسی، فضلبن حسن، مجمع البیان، تهران، ناصر خسرو، 1372
طبری، محمدبن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، مصر، مطبعهالکبری، 1323-1329ق
طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تحقیق سید احمدحسینی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1408ق
طوسی، محمدبن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، نجف اشرف، مکتبه الامین، 1382
ـــــ، العقائد الجعفریه، قم، مکتبه النشر الاسلامی، 1411
طوسی، نصیرالدین، تلخیص المحصل، بیروت، دار الاضواء، 1405ق
ظهیر، احسان الهی، بین الشیعه و اهل السنه، لاهور، اداره ترجمان السنه، بیتا
عسقلانی، احمد، تهذیب التهذیب، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1412ق
عقیلی، محمد، الضعفاء، بیروت، دار ابنحزم، 1429 ق
غفاری، محمدخالد، فرهنگ اصطلاحات آثار شیخ اشراق، تهران، انجمن آثار و انجمن فرهنگی، 1380
فراهیدی، خلیلبن احمد، ترتیب کتاب العین، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1414 ق
فرغانی، فخرالدین حسنبن منصور، الفتاوی الهندیه، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بیتا
فیاضی، غلامرضا، علم النفس فلسفی، تحقیق و تدوین محمد تقی یوسفی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)،1390
فیومی، احمدبن محمد، قاموس المصباح المنیر، بیروت، دار الفکر، 2003
قمی، علیبن ابراهیم، تفسیر قمی، تحقیق سید طبیب جزائری، قم، دار الکتاب، 1367
کعبی، علی موسی، الرجعه، قم، مرکز الرساله، 1426
کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، تهران، المکتبه الاسلامیه، 1388ق
متقی هندی، حسام الدین، کنزالعمال، تصحیح صفوه السقا، بیروت، مؤسسه الرساله، 1405ق
مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، تحقیق و تعلیق محمدباقر محمودی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1411ق
ـــــ، حق الیقین، تهران، محمدعلی علمی،
مفید، محمدبن محمد نعمان، اوائل المقالات، تهران، دانشگاه تهران، دانشگاه مکگیل، 1413ق
ـــــ، مصنفات الشیخ المفید، قم، الموتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید، 1413ق
ملاصدرا، اسرار الآیات، تهران، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، 1360
ـــــ، الحکمه المتعالیه فیالاسفار العقلیه الاربعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1981م
ـــــ، الشواهد الربوبیه، مشهد، دانشگاه مشهد، 1346
ـــــ، المبدأ و المعاد، مقدمه جلالالدین آشتیانی، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، 1380ش
ـــــ، مفاتیح الغیب، با تعلیقات علی نوری، تصحیح محمد خواجوی، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی و انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران،
ناس، جان بایر، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علیاصغر حکمت، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی،
نجاشی، احمد، رجال نجاشی، تحقیق موسی زنجانی، قم، نشر اسلامی، 1413ق
یوسفی، محمد تقی، تناسخ و رجعت از دیدگاه عقل و وحی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1388
Jones، Lindsay، Encyclopedia of religion، Detroit: Macmillan refrence USA,
مقایسه آموزههای مربوط به یک دین با آموزههای مشابه آن در ادیان دیگر و کشف تشابهات و تمایزات آنها، به فهم عمیق باورهای دینی کمک میکند. یکی از ارکان ادیان شرقی، آموزه تناسخ به معنای باور به تولد مکرر انسان یا هر موجود زنده است. در مذهب شیعه، آموزه رجعت با مفهوم بازگشت زندگی به مجموعهای از درگذشتگان مقارن یا پس از نهضت جهانی امام مهدی(ع) مطرح است. گاهی گمان میشود که این دو آموزه یک منشأ دارند و اعتقاد به رجعت، از ادیان دیگر به برخی از مسلمانان سرایت کرده است. ازاینرو، برای بررسی این ادعا لازم است نسبت رجعت و تناسخ مورد تأمل و بررسی و بازخوانی قرار گیرد. این مسئله ابعاد گوناگون دارد و بررسی شباهتها و تفاوتهای این دو آموزه، مقصود مقاله پیشروی است. تحقیق حاضر روشن میسازد که آن دو، از حیث مبانی، ارکان و اهداف تفاوت دارند. این مقاله به روش تطبیقی به تحلیل مبانی و لوازم دو آموزه میپردازد
کلیدواژهها: تناسخ، رجعت، کارمه، هندو، شیعه، تفاوت، تشابه.
یکی از آموزههایی که به مذهب شیعه اختصاص دارد، رجعت است. مخالفان معاند شیعه یا افراد ناآگاه، این آموزه را عقیدهای انحرافی و نقطهضعف شیعه تلقی کرده و برخی آن را با تناسخ که در بعضی از ادیان شرقی از جمله هندوئیسم مطرح است، یکی دانستهاند. از اینرو، لازم است بررسی شود که تناسخ در ادیان هندی و رجعت چه نسبتی با یکدیگر دارند. بنابراین پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از اینکه «تناسخ آنگونه که در ادیان هندی مطرح است، با آموزه شیعی رجعت چه نسبتی دارد؟». پرسشهای فرعی در این پژوهش، متشکل از محورهای ذیل خواهد بود: تناسخ چیست؟ انواع تناسخ کدام است؟ تناسخ در آیینهای هندی بر کدام مبانی استوار است؟ سویه دیگر این پژوهش، آموزه رجعت است و نظیر همان پرسشها درباره آن مطرح است: رجعت چیست و چه جایگاهی در آموزههای شیعه دارد؟ ادله آن کدام است؟ آیا رجعت با عقل و آموزههای دین تنافی دارد؟ پس از پاسخ به این پرسشها مشخص میگردد که رجعت با تناسخ چه نسبتی دارد؟ این تحقیق میکوشد با استفاده از منابع اصلی آیین هندو و مذهب شیعه، چیستی مبانی ارکان و اهداف دو آموزه را تبیین کند. بدین منظور، این مقاله در سه بخش سامان یافته است: بخش اول به چیستی و انواع تناسخ اختصاص دارد؛ بخش دوم به توضیح حقیقت، بیان ادله رجعت و بررسی دلایل موافقان و مخالفان میپردازد؛ و بخش سوم، با مقایسه آن دو، مواضع اشتراک و نقاط اختلاف آنها را نشان میدهد
دو موضوع رجعت و تناسخ، از دیرباز مورد توجه پژوهشگران و اندیشوران بوده است؛ اما درباره این دو موضوع، بهصورت مقایسهای، پژوهشی لازم و کافی صورت نگرفته است. بهصورت کلی، افزون بر کتابهای متقدم، مانند الایقاظ من الهجعه بالبرهان علی الرجعه نوشته شیخ حر عاملی، اخیراً آثاری در این موضوع نگاشته شده است که به برخی از آنها اشاره میشود: در دو کتاب رجعت از دیدگاه عقل، قرآن و حدیث، نوشته حسن طارمی، و رجعت یا حیات دوباره، نوشته طاهری ورسی، بررسی نسبتاً جامعی در موضوع رجعت انجام شده است. در مقاله کرمه و سمساره در آیین جینه، نوشته وحید پزشکی، مندرج در هفت آسمان، شماره مسسل 48 نیز تناسخ از نگاه آیین جینه بحث شده است. علامه طباطبائی، در جلد دوم تفسیر المیزان، و نیز در جلد پانزدهم ذیل آیه 83 سوره نمل، رجعت را به بحث گذاشته و به اشکالات، پاسخ داده است. ایشان روایات منقول از اهلبیت(ع) را در این باب، متواتر و تام الدلاله دانسته است. کتاب رجعت از دیدگاه متکلمان برجسته شیعی و رابطهه آن با تناسخ، نوشته اصغر بهمنی، تا اندازهای متناسب با موضوع حاضر است. بحث تناسخ، در ضمن مجموعه درسهای استاد فیاضی، با عنوان علم النفس فلسفی منتشر شده است. همچنین در کتاب تناسخ از دیدگاه عقل و وحی، نوشته محمدتقی یوسفی، تناسخ مطابق اصطلاح فیلسوفان اسلامی، بهتفصیل بررسی شده است. در آثاری که ملاحظه شد، افزون بر اینکه در تبیین تناسخ، از منابع اصلی آن استفاده نشده است، تفاوتهای آن با رجعت از لحاظ مبادی، تبیین نگردیده و بیشتر به تناسخ http://bankmaghale.ir/%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%84%d9%87-%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87%d9%8a-%d8%aa%d8%b7%d8%a8%d9%8a%d9%82%d9%8a-%d8%a8%d9%87-%d8%a2%d9%85%d9%88%d8%b2%d9%87-%d8%aa%d9%86%d8%a7%d8%b3%d8%ae-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d8%af/مطرح در فلسفه اسلامی توجه شده است. در این پژوهش سعی شده است از دو نقیصه یاد شده پرهیز شود
آموزه تناسخ به یکی از دغدغههای مهم بشری، یعنی سرنوشت انسان پس از مرگ، ناظر است. مشاهده مرگ افراد، باوجود تمایل آنان به ادامه زندگی در این جهان، این پرسش را مطرح کرده است که سرنوشت انسان پس از مرگ چه خواهد شد؟ آیا مرگ پایان کار انسان است یا زندگی بهگونهای استمرار خواهد یافت؟
پاسخهای گوناگونی به این پرسش داده شده است. مادهگرایان هرگونه حیات واقعی را پس از مرگ انکار میکنند. ادیان ابراهیمی در پاسخ به این پرسش، آموزه معاد و زندگی دوباره در جهان دیگر را مطرح کردهاند که تناسب اخلاقی با این جهان دارد. یکی از پاسخها اعتقاد به تناسخ، یعنی انتقال روح انسان به بدن دیگر در همین دنیا بر اساس تناسب اخلاقی است
نظریه تناسخ و باور به تولد مکرر انسان یا هر موجود زنده، یکی از باورهای مهم و ارکان اصلی آیین هندوست؛ اگرچه به آنان اختصاص ندارد و در میان مذاهب بدوی و پیشرفته نیز دیده میشود.1 به گفته ابوریحان بیرونی، همانگونه که کلمه شهادت شعار مسلمانان، اعتقاد به سه اقنوم شاخصه ترسایان و تعطیلی روز شنبه نشان جهودان است، باور به تناسخ نیز علامت هندوان است. اگر کسی به تناسخ اعتقاد نداشته باشد، در شمار پیروان آیین هندو نیست
تناسخ از ماده نسخ است که در معانی مختلفی مانند، جایگزین ساختن، جابهجایی و انتقال به کار رفته است.3 در مصباح المنیر نیز معانیای همچون از میان برداشتن و انتقال دادن برای نسخ ذکر شده است. این واژه در معنای نسخهبرداری کتاب، ابطال حکم شرعی با نص شرعی دیگر، پیاپی آمدن اعصار و قرون، و نیز مرگ پیدرپیِ وارثان پیش از تقسیم میراث، استعمال شده است
بر اساس مبانی و دیدگاههای مختلف، تناسخ در معانی متعدد به کار رفته است. در این مجال، ضمن اشاره به چند تعریف و اصطلاح، به شرح مفهوم مورد نظر میپردازیم. بحث تناسخ، فیالجمله در آثار دینپژوهان، پژوهشگران ادیان و مذاهب، متکلمان، مفسران، محدثان و عارفان مطرح بوده؛ اما در آثار فلسفی، بیشتر به تعریف و بیان چیستی و تحلیل ماهیت آن توجه شده است؛ ازاینرو، در ادامه تعریف چند تن از فیلسوفان مسلمان را ملاحظه میکنیم. و آنگاه به تناسخ در ادیان هندی میپردازیم
ابنسینا بهصورت صریح به تعریف تناسخ نپرداخته است؛ اما از توضیحات او در عدم امکان انتقال نفس از بدنی به بدن دیگر، به دست میآید که از نظر وی، تناسخ عبارت است از بازگشت نفس پس از مرگ به بدنی غیر از بدن نخستین.5 این بیان وی، هر نوع بازگشتی را شامل میشود؛ چه محدود باشد و چه نامحدود؛ اما ظاهر آن، بدن عنصری است
ملاصدرا چنانکه رویه اوست، کوشیده است از طریق نظریه تناسخ ملکوتی، به گونهای بین دیدگاههای مخالفان و موافقان، تسالم و توافق برقرار سازد. با این توضیح، به تعریفهای ملاصدرا میپردازیم
«تناسخ بهمعنای انتقال و بازگشت دوباره نفس به بدن، پس از مرگ است»
در این تعریف، نوع بدنی که نفس پس از مرگ بدان منتقل میشود، مشخص نشده است
«تناسخ عبارت است از انتقال نفس از بدن عنصری یا طبیعی به بدن دیگری که غیر از
بدن اول است.»
«تناسخ، انتقال نفس از بدن به بدنی مباین و منفصل در دنیاست؛ بهگونهایکه با مرگ حیوانی، نفس او به بدن حیوان یا غیرحیوان منتقل میشود؛ چه این انتقال، از اشرف به اخس باشد یا بهعکس، از اخس به اشرف»
«تناسخ عبارت است از انتقال نفس از این بدن به بدن اخروی که مناسب صفات و اخلاقی است که در دنیا کسب کرده است. انسان در جهان آخرت، بهصورتی متناسب با صفات غالب خود ظاهر میشود.»9 این تعریف، ناظر به تناسخ ملکوتی است
«تناسخ، انتقال نفس شخصی از بدنی به بدن عنصری، فلکی، طبیعی یا برزخی دیگر است».10 این تعریف، ظاهراً عامترین تعریف است و نسبت به تناسخ ملکی و ملکوتی شمولیت دارد
بههرصورت، تناسخ نزد فیلسوفان مسلمان، در عامترین معنای خود، هرگونه انتقال روح یا نفس از بدن به بدن دیگر را شامل میشود؛ اما طبق برخی اصطلاحات، تناسخ معنای محدودی مییابد؛ لیکن معنای رایج و شایع تناسخ، انتقال روح از بدن عنصری به بدن عنصری دیگر است که از نظر گستره، در مرحله متوسط قرار دارد و چنانکه بیان خواهد شد، تناسخ در ادیان هندی، قیود و شروط خاصی دارد و در منظومه فکری خاص آن ادیان قابل طرح و فهم است
در برخی آثار فلسفی، برای تناسخ دستهبندیهای گوناگونی مطرح شده است
الف) دستهبندی تناسخ به صعودی و نزولی: بر این اساس، انتقال روح از بدن موجودی به بدن موجود بالاتر را تناسخ صعودی، و به بدن موجود پایینتر را تناسخ نزولی نام نهادهاند؛ و برای انتقال روح از بدنی به بدن هم رتبه آن، تعبیر تناسخ را بدون قید خاصی به کار بردهاند
ب)در دستهبندی دیگر، اقسام ذیل را برای تناسخ ذکر نمودهاند
نسخ: انتقال روح از بدن انسان به بدن انسانی دیگر؛
مسخ: انتقال روح از بدن انسان به بدن حیوان؛
فسخ: انتقال روح از بدن انسان به گیاه؛
رسخ: انتقال روح از بدن انسان به جماد
ج) تفسیم تناسخ به ملکی و ملکوتی
چنانکه در تعریفها ملاحظه شد، ملاصدرا تناسخ را به دو نوع ملکی و ملکوتی تقسیم میکند. وی نوع اول را که تناسخ ظاهری و انفصالی است، نمیپذیرد. در این نوع تناسخ، روح از بدنی به بدن دیگر منتقل میشود. نوع دوم که تناسخ ملکوتی نام دارد، از نظر او پذیرفتنی است. در تناسخ ملکوتی یا باطنی، روح از بدن منتقل نمیشود؛ بلکه با مسخ حقیقت و باطن فرد، ممکن است شکل ظاهری وی نیز تغییر کند.12 همچنین ملاصدرا اذعان دارد که در آخرت، متناسب با اوصاف و ملکات نفس، بدن به شکل حیوان خاصی تَمثُل یابد. این امر، در واقع تأثیر اوصاف و ملکات در هویت نفس انسان و تجسم ملکات نفسانی است
مسلمانان، عمدتاً تناسخ را انکار کردهاند. متکلمان، مفسران و غالب فیلسوفان، از مخالفان تناسخاند. ابنسینا تناسخ را به دو دلیل باطل دانسته است: یکی لزوم تعلق دو نفس در یک بدن، و دیگری عدم ارتباط و علاقه نفس دوم به بدن.13 وی در الاشارات و التنبیهات نیز دلیل جامعتری برای ابطال تناسخ آورده است.14 موضع شیخ اشراق درباره تناسخ، خالی از ابهام نیست. وی در مواضع مختلف آثارش، تناسخ را باطل دانسته15 و بر لزوم تعلق دو نفس در یک بدن، لزوم زیادی بدن بر نفوس در تناسخ نزولی، و لزوم زیادی نفوس بر ابدان در تناسخ صعودی، استدلال کرده است.16 به ادعای شهرزوری، شیخ اشراق در برخی از آثار خود، مانند حکمه الاشراق، بهنوعی تناسخ را پذیرفته است.17 سخنان شیخ اشراق دارای ابهام است؛ ولی بدون تردید، وی در مهمترین اثرش، حکمه الاشراق، که منشور آرای خاص او و مشتمل بر اصول حکمت اشراقی است، استدلال مشائیان بر امتناع تناسخ را نقض کرده است. و چنانکه که بیان شد، تناسخ ملکی از نظر ملاصدرا باطل، و تناسخ ملکوتی ممکن، بلکه محقَق است. علامه طباطبائی نیز تناسخ را محال میداند و به لزوم اجتماع دو نفسِ مدبر برای بدن واحد و نیز بازگشت فعلیت به قوه استناد میکند
برای دریافت اینجا کلیک کنید
تعداد کل پیام ها : 0