توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  مقاله در مورد سیستم ERP و فرآیند پیاده سازی آن با رویکرد استراتژیک تحت word دارای 61 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله در مورد سیستم ERP و فرآیند پیاده سازی آن با رویکرد استراتژیک تحت word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد سیستم ERP و فرآیند پیاده سازی آن با رویکرد استراتژیک تحت word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله در مورد سیستم ERP و فرآیند پیاده سازی آن با رویکرد استراتژیک تحت word :

سیستم ERP و فرآیند پیاده سازی آن با رویکرد استراتژیک

چكیده :
با توجه به روند رو به گسترش جهانی شدن و افزایش رقابت در بازارهای جهانی ، شركتها در سالهای آینده ناگزیر به پیوستن به بازارهای جهانی خواهند بود و برای انجام این كار وجود آمادگی لازم از جهات مختلف امری ضروری بنظر میرسد .از مهمترین ابزارهای مورد استفاده جهت كسب این آمادگی میتوان به عامل فناوری اطلاعات و ارتباطات اشاره كرد كه با استفاده از آن قادر خواهیم بود هر چه سریعتر این مسیر را طی كنیم .یكی از ابزارهای مهم فناوری اطلاعات و ارتباطات كه نقشمهمی در یكپارچگی اطلاعات و عملیات موجود در موسسات داشته و نهایتا با استفاده از امكانات خاص زمینه را برای پیوستن به بازارهای جهانی فراهم میسازد ، سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان یا ERP میباشد كه در حال حاضر بعنوان یكی از اخرین ابزارهای برنامه ریزی و مدیریت

در جهان مطرح میباشد . این سیستمها قادرند با بهره گیری از فناوری اطلاعات ، سیستم ها و عملیات موجوددر سازمانهارا یكپارچه كرده و در قالب یك پایگاه اطلاعاتی واحد در دسترس قرار دهند . در بررسی ادبیات تحقیق انجام شده در این موضوع ، مهمترین نكته نرخ بالای شكست و

ناكامی در اجرای این پروژه ها میباشد ، این تحقیق بمنظور تعیین فاكتورهای مهم و موثر بر موفقیت یا ناكامی این پروژه ها انجام شده است.

كلید واژه :
سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان ، سیستمهای یكپارچه ، فناوری اطلاعات و ارتباطات

مقدمه :
با كوتاه شدن دوره عمر محصولات ، سازمانها قادر نخواهند بود در این محیط رقابتی و همراه با تغییرات شدید در فناوری ، منابع زیادی را برای تولید محصولات جدید صرف نمایند و به عبارتی باید به فكر استفاده بهینه از منابع باشند . بر همین اساس و در جهت استفاده بهینه از منابع سازمان ، مشكل اصلی مدیران كمبود اطلاعات راجع به منابع سازمان نیست بلكه مسئله اصلی همان چگونگی استفاده از حجم زیاد اطلاعات در سازمان میباشد . امروزه استفاده از سیستمهای اطلاعاتی كه یكی از دستاوردهای فناوری اطلاعات در سازمانها میباشد به یك ضرورت تبدیل گشته و سازمانها را در جهت استفاده هر چه بیشتر از این فناوری جدید كه بستگی به تفكر مدیران ارشد سازمان و شناخت و درك آنان از اهمیت این سیستمها در امورسازمان دارد ، ترغیب خواهد كرد . فناوری اطلاعات به عنوان ابزاری قوی در جهت آمادگی سازمانها برای رقابت در عرصه جهانی و

افزایش كارایی سازمان و همچنین تغییر ساختارسازمان از حالت هرمی و مقاوم در برابر تغییر به ساختار مسطح با سطوح كمتر مدیریت و درجه بالای تغییر و انعطاف پذیری مورد استفاده قرار خواهد گرفت . به عبارت دیگر فناوری اطلاعات در سازمانها با حذف فواصل زمانی و مكانی با استفاده از سیستمهای تحت وب ، شبكه های داخلی و خارجی و معماری مبتنی بر

Client/Server ، مدیران را در جهت استفاده بهینه از منابع سازمان یاری خواهد كرد یعنی هر شخص قادر است بر اساس حق دسترسی تعریف شده برای وی به اطلاعات مورد نیاز خود دست یافته و بر اساس آن تصمیم گیریهای لازم را انجام دهد .

با استفاده از فناوری اطلاعات سازمانها قادرند وظایف مختلف طراحی ، تولید و خدمات پس از فروش را بطور جداگانه و در نقاط مختلف دنیا انجام دهند و در هر زمان اطلاعات لازم و مورد نیاز خود را بصورت Online دریافت كنند .برای پیاده سازی چنین مكانیزمی استفاده از سیستمهای یكپارچه كه قادر باشد تمامی واحدهای سازمان از قبیل مالی، تولید ، انبار ، اداری ، عملیات و; را تحت كنترل داشته باشد ضروری بنظرمیرسد . به چنین سیستمی كه بعنوان یكی از فرآورده هاو

كاربردهای فناوری اطلاعات در سازمانها به شمار میرود و وظیفه برنامه ریزی منابع سازمانی را برعهده دارد سیستم ERP[1] (برنامه ریزی منابع موسسه ) گفته میشود . این سیستم از یك بانك اطلاعاتی واحد تشكیل شده و همه بخشهای سازمان از اطلاعات واحد موجود در این بانك اطلاعات بطور مشترك استفاده میكنند .منظور از یكپارچگی در این نرم افزارها استفاده اشتراكی دو یا تعداد بیشتری از برنامه های كاربردی موجود دراین سیستمها از اطلاعات یكسان میباشد و كاربران سیستمها این اطلاعات یكسان را همواره و در همه این برنامه ها مشاهده و مورد استفاده قرار میدهند .

فرآیند شكل گیری سیستمهای ERP :
همانگونه كه میدانیم واژه عملیات برای توصیف همه فعالیتهایی كه در رابطه مستقیم با تولید كالا و خدمات انجام میشود ، بكار میرود و مدیریت عملیات نیز فرایند تولید كالا و خدمات را مدیریت كرده و ارزش ایجاد شده را به مشتریان منتقل میكند . بطوركلی فرایندهای اصلی موجود در یك سازمان را میتوان به پنج گروه اصلی تقسیم بندی كرد كه عبارتند از :

فرایند توسعه :
ازپیدایش یك ایده برای تولید محصول یا خدمتی جدیدآغاز و تا مرحله نمونه سازی[2] آن محصول ادامه می یابد .

آماده سازی تسهیلات :
این مرحله از نمونه سازی محصول یا خدمت جدید تا تكمیل مراحل طراحی ، ساخت و اجرا و تست محصول تولیدی را شامل میشود .

فروش :
شامل مطالعه بازار و نیازهای آن تا دریافت یك سفارش از مشتری میباشد .

انجام سفارش :
از مرحله دریافت یك سفارش تا تحویل كالا و خدمت درخواست شده به مشتری و پرداخت مبلغ سفارش توسط مشتری را در برمیگیرد .

خدمات :
از درخواست مشتری برای خدمات بعد از فروش تا رفع مشكل و راضی نگهداشتن مشتری طی دوره استفاده از محصول را شامل میشود .

بر اساس این نگرش نقش جدیدی از مدیریت تولید و عملیات ظهور پیدا میكند كه مدیریت فرایند انجام سفارش از زمان دریافت سفارش از مشتری تا زمان تحویل كالاو خدمات درخواستی به مشتری و كسب رضایت وی را در بر میگیرد . این فرایند ، فرایندی یكپارچه است كه حوزه های مختلف سازمان ازجمله بازاریابی (ارتباط با مشتریان ) ، خرید(ارتباط با تامین كنندگان و پیمانكاران ) وعملیات سنتی تولید (مدیریت منابع لازم برای تولید واقعی محصول یا خدمت ) را شامل میشود . این فرایندازپویایی بسیار بالایی برخوردار است زیرا سفارشات مشتریان هر لحظه و در مورد هر

تركیبی از محصولات تولیدی ممكن است از راه برسد . از سوی دیگر این سفارشات بدلیل عدم اطمینان و تغییراتی كه در طول زمان درفرایند دریافت مواد اولیه لازم از تامین كنندگان رخ میدهد ، ممكن است با تغییراتی مواجه شود . بنابراین این نقش كه در ادبیات مدیریت تولید و عملیات تحت عنوان IPOM یا مدیریت سفارشات و تولید یكپارچه مطرح میگردد ، بسیار مهم و حیاتی به شمار میرود .

در بیان اهمیت مدیریت سفارشات و تولید یكپارچه باید گفت محیط دائما متغیر امروزی كه در آن چرخه عمر محصولات بسیار كوتاه بوده و رقابت جهانی نیز بسیار شدت گرفته است ، سازمانها را مجبور میكندكه برای بقا و دوام خود در این محیط سیاستها، استراتژیها وسیستمهای اطلاعاتی لازم و مناسب را بكار گیرند . در برخی از صنایع مدلهای جدید محصولات حتی هر یك یا دو سال یكبار وارد بازارمیشوند و از سوی دیگر تكنولوژی و نیازهای مشتریان نیز دائما در حال تغییر میباشد .

بنابراین در چنین بازارهایی انعطاف ، كیفیت ، قیمت و زمان ابعاد كلیدی و اصلی هستند كه موجبات دستیابی یك سازمان به موفقیت و بقا را فراهم میكنند .

برای برخورد موثر با چنین شرایطی رویكردهای مدیریتی جدیدی درطول زمان توسعه یافته و بكارگرفته شده اند كه این روشها در ادامه بطور گذرا مورد بررسی قرار میگیرند :

2-3-1)فرایند مهندسی همزمان[3] :
در فرایند توسعه محصول ، سازمانها با توسعه محصولات جدید ، نیاز دائما متغیر مشتریان را در زمان كوتاه و با بكارگیری فرایند مهندسی همزمان كه یك رویكرد پویا و یكپارچه در توسعه محصول جدید میباشد ، برآورده میكنند . این شیوه رویكردی پویا ، منسجم و مبتنی بر تیمهای توسعه محصول جدید و شامل متخصصانی از حوزه های مختلف سازمان از قبیل بازاریابی (آگاه به نیاز مشتریان و سطح انتظارات آنان ) ، مهندسان و طراحان ( آگاهی از چگونگی تبدیل نیازهای مشتریان به برنامه

ها و رویه های تولید محصول) ، متخصصان عملیات و نگهداری ( آگاه به چگونگی توسعه یك محصول با كیفیت و موثر از نظر هزینه ) و; میباشند كه با اهداف مشترك ، موجبات توسعه یك محصول جدید را فراهم می آورند . چنین رویكردی را میتوان در مورد فرایند ارضای سفارش و نیاز مشتریان بكار گرفت بطوریكه با یك عكس العمل سریع نسبت به بازار، با زمان تاخیر بسیار كوتاه و جریان نقدینگی بهبود یافته در سازمان بتوان این وظیفه را انجام داد .

2-3-2)تولید بهنگام[4] :
استراتژی دیگر سازمانها برای مواجهه با این محیط جدید ، پذیرش فلسفه هایی از جمله تولید بهنگام است كه مبتنی بر موجودی در جریان با حجم كم ، آموزش كاركنان برای دستیابی به انعطاف نیروی كار و انعطاف بالای ماشینها و تجهیزات برای تغییر از یك محصول به محصول دیگر در زمان بسیار كم میباشد . اما این روش در همه سازمانها و صنایع نمیتواند موفق عمل كند و موفقیت آن بستگی به نوع صنعت ، تكنولوژی مورد استفاده و رقابت موجود در بازار خواهد داشت .

2-3-3)روش مورد استفاده دیگر در بهبود فرایند انعطاف پذیری عملیات ، مبتنی بر اصل پارتو[5] میباشد كه بر اساس آن فقط تعداد محدودی از منابع در سازمانهای تولیدی دارای ظرفیت محدود و در نتیجه انعطاف كم میباشند . بنابراین مدیریت باید بر روی منابع محدودو نقاط گلوگاهی(Bottlenecks) تمركز كند و ظرفیت موجودرا به بهترین روش برای حداكثركردن عملكردكل سازمان بكارگیرد . این رویكرد تحت عنوان[6]DBR در سال 1986 شكل گرفت كه بعدها با عنوان “تئوری محدودیتها”[7] توسعه یافت .

2-3-4)رویكرد دیگر، تقسیم سازمانهای تولیدی بصورت تعدادی سلول بود كه هر یك از این سلولها درتولید تعداد محدودی از محصولات مشابه تخصص داشتند . این روش تحت عنوان تكنولوژی گروهی[8](GT ) شناخته میشود و مبتنی بر این فرضیه است كه میتوان با مدیریت یك واحد عملیاتی كوچكتر ، عملكرد بهتری را بدست آورد . در این روش همه تجهیزات و نیروی انسانی مورد نیاز برای انجام فرآیند انجام سفارشات مشتریان را در یك محل منتقل میكنند تا محصولاتی ازیك خانواده را تولید كنند . مشكل ایجاد شده در این روش انتقال تجهیزات و سخت افزار مورد نیاز به یك محل مشخص و جابجایی مجدد آنها هنگامی كه خانواده محصولات تغییر میكند ، میباشد .

2-3-5)روشهای دیگری همچون تولید چابك[9] ، CONWIP[10] ، تولید همزمان [11] و; نیز در ادبیات موضوع مورد بحث قرار گرفته است كه بطور كلی همه این روشها گامی بسوی انسجام و همزمانی فرایند برآوردن سفارشات مشتریان میباشد .

همزمان باتوسعه این رویكردهای مدیریتی ، سیستمهای اطلاعاتی كه بتواند این رویكردهای جدید را پشتیبانی نماید نیز توسعه می یافت . سیستمهای پردازش مبادلات[12] اولیه به شكل سیستمهای MRP[13] رشد یافت كه برنامه ریزی و كنترل تولید را مورد پشتیبانی قرار میداد . انطباق و یكپارچگی منطق MRP با سیستمهای مدیریت پایگاه داده رابطه ای (DBMS)[14] ، سیستمهای پشتیبان تصمیم (DSS) و سیستمهای اطلاعات مدیریت (MIS) ، نسل جدیدی از سیستمها را به نام سیستمهایERP ارائه نمود كه وظیفه مدیریت نیازمندیهای داده و اطلاعات در سرتاسر یك سازمان را برعهده داشت .

سیستمهایERP ، پشتیبانی تصمیم گیری و اطلاعاتی را كه مدیریت سعی میكرد از طریق ابزار دیگری همچون كارتهای كانبان درسیستمهای JIT یا توانایی كنترل كل فرایند دررویكردGT به آن دست یابد ، فراهم میسازد . با استفاده از ERP میتوان مفاهیم GT را بدون آنكه نیاز باشد ماشینها و تجهیزات از محل خود به سلولهای اختصاصی انتقال یابند بكار برد و سیستم JIT را بدون نیاز به كارتهای كانبان اجرا كرد . پس میتوان چنین نتیجه گرفت كهIPOM سیستمی مبتنی بر یك رویكرد تیمی میباشد كه این تیم وظیفه اداره كردن و مدیریت فرآیند ارضای سفارشات مشتریان را بوسیله یك سیستم پیشرفته ERP بر عهده دارد

همانگونه كه میدانیم در فرایند ارضای سفارشات ، سه حوزه اصلی بازاریابی ،تداركات و تولید درگیر هستندكه در هر یك از این حوزه ها ، كاربر سیستمهای اطلاعاتی نقش مهمی را ایفا میكند . برای مثال سیستم اطلاعات مدیریت بازاریابی ، برنامه های كاربردی[15] از قبیل پیش بینی تقاضا و مدیریت سفارشات مشتری را شامل میشود . سیستم اطلاعات مدیریت تداركات ، مدیریت عرضه كنندگان و سفارشات خرید را در بر میگیرد و نهایتا سیستم اطلاعات مدیریت تولید ، اطلاعاتی در مورد ردیابی محصولات و قطعات و منابع مورد نیاز برای تولید را شامل میشود . نكته مهمی كه

درواقعیت با آن روبرو هستیم آن است كه دو یا بیش از دو بخش از این حوزه های وظیفه ای نیازمند تسهیم و به اشتراك گذاری اطلاعات با یكدیگر هستند . برای مثال اطلاعات در مورد سفارشات تولید و موجودیهای جاری بطور همزمان بوسیله بخشهای بازاریابی ، تداركات و تولید مورد استفاده قرار میگیرند . در این حالت اگر هر بخش كار خود را با سیاست مستقل و جداگانه ای دنبال كند ، اهداف كلی و كلان سازمان كمرنگ شده و مدیران ارشد و اجرایی سازمان نمیتوانند گزارشات مختلف از عملكرد و وظایف متعدد سازمان خود را بطور یكجا و مرتبط با هم مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند . بنابراین به راه حلی نیاز است تا وظایف و فرآیندهای مختلف در یك سازمان را بصورت یكپارچه و به شكل زنجیره ای واحد تبدیل كند . در نتیجه مدیران قادر خواهند بود با استفاده از داده های بدست آمده از كل سازمان در زمان مناسب و بموقع تصمیم گیریهای لازم را انجام دهند . استفاده

از این روش برای مشتریان نیز موجب كاهش زمان و هزینه دستیابی به كالا و خدمات مورد نیازشان میگردد . در عمل توانایی و قابلیت سیستمهای اطلاعاتی سنتی برای پشتیبانی از سفارشات پویا و یكپارچه كافی نمیباشد از طرف دیگر مشكل دوباره كاری در ورود داده یكسان به این سیستمها توسط بخشهای مختلف وجود دارد . در نتیجه ، این امرتلاشها را در جهت ایجاد یك سیستم اطلاعات مدیریت یكپارچه سوق داد . این سیستمها بطور ایده آل نه فقط برای پشتیبانی از فرآیند تصمیم گیری بلكه بعنوان ابزاری ارتباطی بین اعضای حوزه های مختلف كاری سازمان مورد استفاده قرار میگیرد .

اولین تلاشی كه برای دستیابی به این نیاز صورت پذیرفت در قالب یك گروه از نرم افزارها بنام پردازنده های صورت مواد[16]( (BOMPsبمنظور استفاده بهینه از مواد ، تجهیزات و نیروی انسانی مورد استفاده قرار میگرفت . روش كار در این برنامه ها بدین صورت بود كه مقدار مورد نیاز محصول به همراه اجزاء و قطعات مورد نیاز برای تولید آن محصول به سیستم وارد میشد و سیستم میتوانست بر اساس آن ، همه مواد مورد نیاز برای تولید آن مقدار محصول را محاسبه و ارائه كند

. بر اساس این نتایج ، پرسنل تداركات قادر بودند برای خرید و تدارك مواد مورد نیاز ، برنامه ریزی لازم را بعمل آورند . ولی مشكل عمده ای كه این نرم افزارها داشت آن بود كه مقادیر مواد و قطعات موجود در خط تولید و یا مقادیر موجودی مانده در انبار كه از تولیدهای قبلی باقی مانده بود را در نظر نمیگرفت ، بنابراین میزان موجودی انبار به مقدار قابل توجهی افزایش می یافت . از سوی دیگر زمان تاخیر در سفارش مواد و تهیه آن نیز در محاسبات مد نظر قرار نمیگرفت . بنابراین سعی در تولید نرم افزارهایی برای كنترل موجودی انبار گسترش یافت و توجه مدیران به سمت سیستمهای برنامه ریزی مواد مورد نیاز[17](MRP) سوق یافت .

در این دیدگاه جدید كه شكل پیشرفته BOMPs بود ، با در دست داشتن اطلاعات لازم در مورد میزان تقاضا برای محصولات و همچنین ساختار محصولات مورد نیاز میتوان براحتی مقدار مورد تقاضا برای هر محصول و اجزای آن را محاسبه كرد و این كار باعث كاهش خطای موجود در زمان پیش بینی میگردد . در این روش، مشكلات موجود در نرم افزارهای پردازشگر صورت مواد نیز حل شده بود . بعبارت دیگراین سیستم، میزان موجودی در گردش و زمان تهیه مواد را نیز در نظر میگرفت و بر این اساس برنامه زمانبندی شده ای برای خرید و تولید مواد ارائه میداد .سیستمهای MRP اولیه كه با MRP I شناخته میشدند اطلاعات بازاریابی موجود در برنامه كلان تولید[18] (MPS) را با اطلاعات مربوط به سطوح جاری موجودیها و سفارشات تولید ، خرید ، اطلاعات تكنولوژیك در مورد ساختار محصول و فرایندهای تولید آن محصول تركیب میكند . نتایج بدست آمده به این صورت خواهد بود كه از هر قطعه ، ماده اولیه ، محصول و ; چه میزان خریداری ، تولید و یا مونتاژ شود و چه موقع سفارش خرید یا تولید صادر شود ؟

برنامه كلان تولید(MPS ) ، اطلاعات مربوط به سفارشات مشتریان شركت و پیش بینی های تقاضای انجام شده را در هر دوره تركیب میكند . این اطلاعات با حجم موجودیهای جاری مقایسه میشود و زمان دریافت اقلام مورد نیاز نیز با توجه به زمان تاخیر دریافت اقلام از عرضه كنندگان یا در سطح كارخانه (از سایر دپارتمانها ) منظور میگردد . بعدها سیستم برنامه ریزی نیازمندیهای مواد برای سازمانهای خدماتی نیز طراحی و مورد استفاده قرار گرفت[19]. با گذشت زمان قابلیتهای جدیدتری به این سیستمها اضافه شد كه از آن میان میتوان به ماجولهای[20] برنامه ریزی ظرفیت[21] و كنترل سطح كارخانه [22] كه به بهره برداری كارا از ظرفیتهای محدود منجر میشد اشاره كرد .

در نیمه دوم دهه 1980 میلادی سیستم MRP II[23] كه شكل توسعه یافته MRP بود توسط شخصی بنام اولیور وایت[24] ارائه شد . در این سیستم علاوه بر اطلاعات مواد مورد نیاز ، برای سایر منابع از جمله ماشین آلات و تجهیزات ، پرسنل ، ابزار ، ظرفیت انبار و; نیز برنامه ریزی انجام میشد . بدین ترتیب بهره وری منابع و كارایی سازمان به شكل چشمگیری افزایش یافت . با گذشت زمان ، عملیات مربوط به برنامه ریزی توزیع نیز در مجموعه نرم افزارهای MRP II به نام DRP [25] وارد شد و بصورت یكپارچه ای با عملیات تولید مرتبط گردید .

بطور كلی از اوایل دهه 1960 كه استفاده از كامپیوترها بطور گسترده در فرایندهای تجاری افزایش یافت از این كامپیوترها برای اتوماتیك كردن وظایف ساده و معمولی تجاری استفاده میشد .در آن زمان در هر شركت ، نرم افزارهای مورد استفاده بر حسب نیاز آن شركت توسط متخصصان بخش سیستمهای اطلاعاتی ، تهیه و برنامه نویسی میشد . بنابراین هر شركتی نرم افزارهای كاربردی تجاری از قبیل حقوق ، حسابداری ، انبارو; مخصوص به خود را دارا بود ولی از آنجا كه این متخصصان سابقه كارهای تجاری و مالی را دارا نبودند ، اغلب ، نرم افزارهای تولید شده نمیتوانس

ت جوابگوی نیازهای شركتها به نحو مطلوب و بهینه باشد . بنابراین در دهه 1970 بعضی از مشاوران و برنامه نوسان كامپیوتر به فكر ارائه راهكار بهتری افتادند تا از این طریق بتوانند نرم افزارهای مورد نیاز شركتهای تجاری را نه بصورت خاص و ویژه برای هر شركت بلكه بصورت نرم

افزاری استاندارد[26] ارائه كنند . از این طریق شركتها نیاز به اختراع دوباره چرخ[27] نداشتند و از طرفی بكارگیری این نرم افزارها باعث كاهش در زمان تولید ، بكارگیری ، تست و حتی رفع اشكال[28] میشد . زیرا همه این كارها اغلب یكبار و در شركت سازنده انجام میگرفت . بعنوان مثال 5 نفر از كاركنان شركت IBM در آلمان در سال 1972 تصمیم به تاسیس شركتی برای طراحی و تولید نرم افزارهای مالی استاندارد گرفتند و توانستند با تاسیس شركت SAP AG و تولید نرم افزاهایSAP[29] بعنوان اولین شركتی كه ERP را درقالب یك نرم افزار، توسعه و پیاده سازی كرد ، درآمدی بالغ بر 5 میلیارد دلار در سال 1999 كسب كنند . با وجود چنین پیشرفتهایی اگر شركتی نیاز به یك مجموعه نرم افزاری كامل داشت می بایست بعنوان مثال مجموعه نرم افزارهای مالی را از یك فروشنده ، مجموعه تولید را از دیگری و مجموعه منابع انسانی را از فروشنده سوم خریداری میكرد كه هر یك دارای بانك اطلاعاتی جداگانه ای بود و هماهنگی و یكپارچگی لازم بین آنها وجود نداشت .

با گذشت زمان ، فروشندگان این بسته های نرم افزاری سعی در افزایش مجموعه نرم افزارهای دیگر و كاملتر كردن بسته نرم افزاری خود نمودند . بنابراین آنها میتوانستند با بهره گیری از نظرات مشتریان مختلف ، بهترین روشها[30]و رویه های عملیاتی موجود و مورد استفاده در سازمانهاو صنایع مختلف را شناسایی كرده و در قالب بسته های نرم افزاری كامل به بازار عرضه كنند .آنها همچنین سعی كردند نرم افزارهای خود را بگونه ای طراحی كنند كه قابلیت پیاده سازی در بسترهای سخت افزاری مختلف و بر روی سیستم عاملهای متفاوت با بانكهای اطلاعاتی غیر یكسان را نیز داشته باشند. در اواخر دهه 1980 ، فروشندگان سعی در یكپارچه سازی مجموع

ه نرم افزارهای خود كردند تا بتوانند آنها را برای حوزه های كاری مختلف بكار گیرند . از این پس شركتها این امكان را داشتند كه نرم افزارهای مورد استفاده خود را بصورت یكپارچه و از یك فروشنده خریداری كنند و از این طریق هزینه های آموزش و نگهداری خود را كاهش دهند . با شروع دهه1990 و با رونق فروش سیستمهای IBM AS/400 و بانكهای اطلاعاتی DB2 استفاده از این بسته های نرم افزاری یكپارچه كهERP نامیده میشد توسعه یافت و شركتها شروع به جایگزینی این سیستمها با سیستمهای سنتی كه توسط خودشان توسعه یافته بود كردند .

در ابتدا تمرکزاولیه فروشندگان ERP بر شرکتهای تولیدی و توزیعی بود . در دهه 1990 فروشندگان ERP اجزای سیستم خود را بطور کلی در چهار حوزه اصلی مالی ، تولید، توزیع و منابع انسانی ارائه میكردند .ولی با گذشت زمان و ظهور مباحثی همچون انجام خرید و تداركات بصورت الكترونیكی[31]و همینطورخرده فروشی الكترونیكی[32] و وجود سایر حوزه های عملیاتی در شرکتها ، این چهار حوزه اصلی دیگر نمیتوانست جوابگوی نیاز همه سازمانها باشد . البته سازمانهایی وجودداشتند که ازتبادل الكترونیكی داده ها(EDI)[33]وانتقال سرمایه

الكترونیكی(EFT) [34] استفاده میکردند ولی این سازمانها اغلب بزرگ بودند و شرکتهای کوچک توانایی استفاده از این فناوریها را نداشتند . از طرفی همه این نرم افزارها باید با یکدیگر منسجم باشند یعنی بتوانند از یک پایگاه داده مشترك استفاده کنند و اطلاعات نیز بصورت online در دسترس باشد .

آنچه ما امروزه بعنوان برنامه های كاربردی ERP میشناسیم از مفاهیم MRPوMRP II پدید آمده است .گروه گارتنر[35] بعنوان ابداع كننده این واژه بصورت نسل جدیدی از سیستمهایMRP II در دهه 1990 شناخته میشود . راسل وتیلور[36] این سیستمهارا بعنوان نسل جدید سیستمهای MRP II(MRP II بروز شده( همراه با مدیریت پایگاههای داده رابطه ای (RDBM) و معماری مبتنی بر Client/Server ورابط كاربر گرافیكی((GUI[37]دانسته اند . این سیستمهادر ابتدا فقط شركتهای

تولیدی و فرآیندهای آنان را مورد توجه قرار داده بودند ولی از آنجا كه هدف این سیستمها یكپارچه سازی همه فرآیندهای اصلی سازمانی بصورت واحد بود امروزه این سیستمها همه این فرآیندهای موجود در سازمان را در برمیگیرند . واتسون و اشنایدر[38] سیستمهای ERP را بسته های نرم افزاری منسجم و قابل انطباق با نیازهای سازمانها دانسته اند كه قادر است نیازهای یك سازمان را در حوزه های مختلف مالی ، منابع انسانی ، تولید ، فروش، بازاریابی و; برآورده سازد .

در طول سالهای 1990 فروشندگان اصلی و سرشناس ERP از قبیل SAP ، Oracle، J.D.Edwards ، PeopleSoft ، Bann، Lawson و QAD رشد چشمگیری از خود نشان دادند. دلایل اصلی این رشد را میتوان نیاز شركتها به نرم افزارهای یكپارچه در حوزه های مختلف كاری ، هزینه های نگهداری بالای سیستمهای سنتی ، رشد رقابت و جهانی شدن برشمرد. در سالهای پایانی قرن بیستم شركتهای فروشنده ERP توانستند از رشد 40 تا 60 درصدی بهره مند شوند . با شروع قرن بیست و یكم این فروشندگان در صدد برآمدند قابلیت استفاده ازكسب و كار الكترونیكی[39] را در

سیستمهای خود فراهم آورند بطوریكه كاربران بتوانند براحتی با استفاده از یك مرورگر اینترنت در هر زمان و از هر جای دنیا به داده های موجود در پایگاههای داده سیستم ERP موجود در سازمان خود دسترسی پیدا كرده ، از آن استفاده كنند و یا داده جدیدی را به آن وارد نمایند . برای نمونه میتوان به شركت Oracle اشاره كرد كه نسخه 11i خود را شامل اجزای سیستم ERP قبلی بعلاوه اجزایی شامل CRM [40](مدیریت امور مشتریان ) ، SCM [41](مدیریت زنجیره تامین ) و; به بازار عرضه كرد كه اجزای جدید اضافه شده همگی قابلیت استفاده و بكارگیریE-business رادارا خواهند بود .

معرفی سیستمهای ERP:
سیستمهای ERP بسته های نرم افزاری جامعی هستند كه بصورت راه حلهای[42] ارائه شده ای به یكپارچگی همه فرآیندها و حوزه های وظیفه ای موجود دركسب و كار كمك میكنند . واژه ERP بعنوان یك نام عمومی برای این گروه از بسته های نرم افزاری مورد استفاده قرار میگیرند . مزیت اصلی و اولیه این سیستمها ایجاد یك بستر نرم افزاری یكپارچه مشترك برای فرآیندهای یكپارچه موجود در كسب وكار مربوطه میباشد . این سیستمها دارای دو ویژگی مهم میباشند : اولا

سیستمهای ERP باعث ایجاد ارتباطی بین فرآیندهای تجاری وبكارگیری نرم افزاری این فرآیندها میگردند و ثانیا آنها باعث ایجاد یك انسجام و امنیت در همه بخشهای كسب و كار میشوند . این سیستمها قابلیت ارائه خدمت به شركتهایی در هر اندازه و حجم فعالیت و هرگونه گستردگی جغرافیایی را دارا هستند .

در مورد سیستمهای ERP تعاریف متعددی ارائه شده است كه در ادامه به چند مورد از این تعاریف اشاره شده است:

ERP سیستم جامعی است كه سعی در یكپارچه سازی همه وظایف و بخشهای موجود در یك سازمان با استفاده از یك سیستم كامپیوتری واحد را دارد بطوریكه بتواند نیازهای خاص و ویژه این بخشها را فراهم سازد.

ERP یك تفكر ، فناوری و سیستمی برای مدیریت موثرتر منابع مختلف در یك سازمان است كه این مدیریت از طریق اتومات و یكپارچه كردن تمام فرآیندها و در نتیجه بالا بردن كارایی سازمان و افزایش رضایت مشتری انجام میگیرد.

ERP یك راه حل مبتنی بر فناوری اطلاعات است كه منابع سازمان راتوسط یك سیستم بهم پیوسته به سرعت ، دقت و كیفیت بالا در كنترل مدیران سطوح مختلف سازمان قرار میدهد تا بطور مناسب فرآیند برنامه ریزی و عملیات سازمان را مدیریت نمایند.

هدف اصلی و اولیه ERP گردآوری دپارتمانها و حوزه های مختلف یک سازمان در داخل یک سیستم واحد یکپارچه بگونه ای است که این سیستم بتواند جوابگوی تمامی نیازهای بخشهای متفاوت یك سازمان باشد . ساختن یک نرم افزار واحد که بتواند تمامی نیازهای كاربران بخش مالی را همانند نیازهای بخش منابع انسانی و یا انبار و تجهیزات پاسخ دهد کار چندان ساده ای نیست.
معمولا هر بخشی از سازمان دارای نرم افزارها و برنامه های واحدی است که متناسب با نیازهای آنان ساخته شده است و آنگونه که آن بخش نیاز دارد کار میکند ولی ERP سعی در ترکیب آنها و ایجاد یک نرم افزاریکپارچه که از یک بانک نرم افزاری واحد استفاده مینماید دارد . در این حالت

تمامی بخشها و واحد های یک سازمان به سهولت قادر به استفاده مشترک از اطلاعات بوده و ارتباط هرواحد با دیگری نیز به سهولت برقرار خواهد بود. برای مثال دریافت یک سفارش از مشتری را در نظر بگیرید. معمولا این سفارش روی برگه ای ثبت شده و گردش خود را از بخشی به بخش دیگر در قسمتهای مختلف سازمان آغاز مینماید . هر بخش متناسب با سیستم خود کد گذاریهایی را انجام داده و پس از انجام مراحلی آن را به بخش دیگر ارجاع مینماید. در این سفر طولانی اجرای این عملیات باعث تاخیرات و گم شدن سوابق و حتی برخی مواقع اشتباهات نیز میگردد . ضمن اینکه کسی بطور صحیح از وضعیت سفارش و مراحلی که طی کرده است به سهولت آگاه نیست زیرا که سیستم واحدی برای انجام امور بین بخشها وجود ندارد . لذا مثلا برای بخش مالی امکان دستیابی به سیستم انبار و ارسال کالا وجود نداشته و اطلاع از وضعیت حمل سفارش از این طریق میسر نیست . در حالی كه ERP ، سیستمهای منفرد بخشهای مالی ، انبار ، منابع انسانی و تولید را كنار زده و آنها را با یک نرم افزار یکپارچه متحد که بطور کامل وظایف و نیازهای تمامی بخشها را کاملتر از سیستم قبلی برآورده میسازد جایگزین مینماید . بسیاری از فروشندگان سیستمهای ERP بحد کافی انعطاف پذیرند تا بتوان بخشهایی(ماجولهایی) از نرم افزارها را بدون خرید تمامی بسته نرم افزاری ، از آنها خریداری و نصب کرد . برای مثال یك شركت تولیدی قادر است از اجزای نرم افزاری موجود فقط بخشهای تولید ، مالی ، انبار ، فروش و تداركات را خریداری كند و یك شركت خدماتی فقط اجزای مالی و منابع انسانی را مورد استفاده قرار دهد

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 cpro.ir
 
Clicky